خوبها کار منه، بدها کار دشمن
بعضی از مسوولان حوزه فناوری اعم از ICT، دانشبنیان، کسبوکارهای اینترنتی و غیره خیلی باحال و خوب هستن. یعنی صبح به صبح با یه روحیهای میرن پشت تریبونها که محاله آمار جدیدی از پیشرفت کارشون بهت ندن.
تو حوزه بعضیهاشون که اصلا فقط گل و بلبل هست اوضاع و همینطور از صبح علیالطلوع تا شب اخبار مثبت و گوهربار هست که آوار میکنن رو سر ملت که ما اینقدر به فلان جاها کمک مالی کردیم، بهمان قدر تسهیلات دادیم، آن مشکل را حل کردیم، این مشکل را حل کردیم و خلاصه اگر یک خارجی که ساکن ایران نیست این اخبار رو براش ترجمه کنن، همون لحظه فرش زیر پاش رو میفروشه میگه آقا این حوزه فناوری ایران عجب بهشت بکری هست و ما خبر نداشتیم، من یک ثانیه هم نباید درنگ کنم و همون موقع بلیط میگیره دستش و با یک کیسه دلار راهی ایران میشه.
تیپ و چهره خیلیهاشون رو هم که نگاه میکنی میبینی ماشالا صورتها اصلاح کرده و براق، موهای مرتب و محاسن آنکارد کرده و برخی پیرترها هم با مو و ریش رنگ شده و کت و شلوارهای شیک و لباسهای تمیز و بعضیهاشون هم با کفشها و ساعتهای گرونقیمت میان سرکار و تو گویی حداقل روزی چند ساعت صرف تیپ و قیافشون کردن.
خلاصه یه خارجیه از همه جا بیخبر حتما از این ظاهر حسابی ممکنه بره سرکار. مساله اصلا تر و تمیز بودن مسوولان نیست که اتفاقا خیلی هم خوبه با چهرههای مرتب و منظم بیان سرکارشون، مساله اینجاست که رنگ رخساره بسیاری از این آقایون ظاهرا فقط خبر از سر درون اونها میده نه سر درون جامعه و وضعیت موجود حوزه فناوری کشور.
از اونطرف همون خارجیه اگه پاشه یه سر به کانالها و گروههای تلگرامی و نظر مردم و بخش خصوصی تو صفحات خیلی از مسوولان خوشحال و سرزنده بزنه، به شدت شوکه میشه و با خودش میگه وامصیبتا این مردم با چه مشکلاتی مواجه هستن و این همه تناقض از کجا میاد؟ مسوولان که حال و روزشون خیلی خوبه و هر روز یک کامیون آمار پیشرفت میدن، از اونطرف بچههای کوچیک زبالهگردی میکنن و کارتن خواب هستن و داد صاحبان مشاغل روی هواست. جریان چیه؟
من خودم اگه یه روز یه خارجی ازم بپرسه داداش جریان چیه؟ بهش میگم ببین ماجرا از این قراره که بعضی از این مسوولان نه ماکت هستن نه لباسهاشون کرایهای و تقلبی هست و نه آماری که میدن خدای ناکرده نادرست هست. واقعیت اینه که این آقایون میگن هر اتفاق خوبی که افتاده کار اونهاست و هر مشکل و اتفاق بدی هم که میبینی کار دشمنه.
حالا فقط شما اگه قصد کار و سرمایهگذاری تو ایران داری باید مستقیم بری سراغ خودشون و باهاشون هماهنگ کنی دقیقا پول رو کجا بذاری که مورد حمایت و پیشرفت قرار بگیری و سود حسابی کنی. وگرنه سر ماه نشده اینقدر گیر و گور جلوی پات میذارن که اگه پولی دستت نمونده باشه، باید بری ور دست یکی از زبالهگردها یه مدتی کار کنی تا پول بازگشتت در بیاد. چون هم هزینه خروج از کشور رفته بالا، هم دلار گرون و نایابه و هم بلیط هواپیما اینقدر گرون شده که نگو. خلاصه خروجت از کشور خودش یه پروژه هست برای خودش و باید مراقب باشی.
عزت زیاد
آق فری
(منبع:عصرارتباط)
- ۹۷/۰۶/۲۱