ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

دانشگاه مجازی : تحول از آموزش به یادگیری

| پنجشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۸۴، ۱۰:۵۳ ق.ظ | ۲ نظر

دکتر محمد عطاران استادیار دانشگاه تربیت معلم تهران - تکفا - محیط های یاد گیری مجازی?(virtual learning)،‌ مدارس هوشمند?smart schools)l، آموزش آن لاین(online education) ، و دانشگاههای مجازی(virtual universities) ، عناوینی هستند که به مؤسساتی که استراتژی های جدید را برای ارائه تعلیم و تربیت با استفاده ازشبکه ها به کار می برند، اطلاق می شود. در چند دهه گذشته ظهور دانشکده ها و دانشگاههایی که به ارائه آموزش در خارج از محیط دانشگاه می پردازند باعث رواج یادگیری از راه دور شده است. بزرگترین دانشگاهها در جهان دانشگاههای آزاد (open universities) هستند که در کشور های پیشرفته مستقرند. در این دانشگاه?ها همواره تعداد کثیری دانشجو ثبت نام می کنند که با توجه به تعداد زیاد مخاطبان، فناوری اطلاعات نقش مؤثری در مدیریت و اداره این دانشکاه?ها داشته است . درگذشته از تکنولوژیهای قدیمی تر نیز از قبیل رادیو،ویدیو و... برای توانمند کردن محیط یادگیری این دانشگاهها استفاده می شده است. ولی با ورود تکنولوژی های جدیدتر فناوری اطلاعات مؤثرتر عمل می کند. به موازات توسعه فضا های مجازی در جوامع پِِیشرفته جوامع در حال رشد نیز در اندیشه بهره گیری از امکانات فناوری اطلاعات بویژه فضاهای مجازی و شبکه ای به فراهم آوردن امکانات سخت افزاری و نرم افزاری اقدام کرده اند.الزامات اجتماعی در این کشورها ضرورت این کار را دو چندان کرده است. برخی از این ضرورت ها عبارتند از:

1. نیاز به تعلیم و تربیت بیشتر:

نیاز به یادگیری باز و سهل الوصول همچنان ادامه دارد. این نیاز از اوایل سال 1950 در حال افزایش است و موضوع بیشتر کنفرانس های جهانی تعلیم و تربیت را به خود اختصاص داده است. عوامل زیادی در تغییر فرهنگ آموزشی مؤثرند . از جمله : نیروهای فناورانه ، عوامل اجتماعی و اقتصادی .این نیرو ها در حوزه و محدوده جهانی عمل می کنند و تأثیر عمیقی در فعالیتهای تجاری ، فرایند تولید ، خدمات مالی و سیاست دولت ها دارند و نیز در آموزش و یادگیری تأثیر می گذارند. گفته مبالغه آمیزی نیست اگر بگوییم در قرن جدید قطعا در جهت تغییر روش های یادگیری ، کسب دانش واطلاعات حرکت کرده ایم . افراد و دولت ها شروع به شناسایی طرح هابرای رقابت اقتصادی کرده اند و به نیروی کاری نیاز خواهند داشت که به سواد و دانش مورد نظردر3 تا 6 سال تحصیل ابتدایی مجهز باشند. ( موقعیت کنونی در بیشتر کشور های صنعتی و کشورهایی که در حال صنعتی شدن هستند ، وجود دارد)

به گفته جان دانیل فراهم کردن تعلیم وتربیت وآموزش برای یک جامعه بزرگ و متنوع با گستره ای از اهداف و روشهای یادگیری " نیازبه قالب و شکل جدیدی از اهداف آموزشی دارند"

علی رغم دیر باوری برخی در جوامع آکادمیک گزارش?های سازمان?هایی از قبیل یونسکو ، سازمان توسعه و همکاری اقتصادی حاکی است که می توان با ظهور تکنولوژی های جدید تغییرات عمده ای را در محیط یادگیری ایجاد کرد .

بعضی از جوامع تعلیم و تربیت را دستیابی به سواد ، ارتباطات و زندگی در جوامع شهری و مدنی می دانند ولی تاکید بعضی از جوامع این است که تعلیم و تربیتی که ما فراهم می کنیم باید قابل دستیابی برای گروههای ناکارآمد نیز باشد . یادگیری الکترونیکی (e-learning) برای آموزش به گروههای ناکارآمد زیر امکانات زیادی را فراهم می سازد :

* ناتوانان جسمی : هر ساله در آسیا حدود 15 میلیون نفر از مردم به علت نتایج حاصل از جنگ ، بیماری ، تصادفات و سوء تغذیه دچار ناتوانی می شوند که خودشکوفایی شان مستلزم دسترسی به مهارتهای مورد نیازشان می باشد یادگیری الکترونیکی به خوبی این امکان را برای آنها فراهم می کند .

* بیکاران : بیکاری طولانی مدت آسیب فراوان اجتماعی را در پی دارد.آموزش مردم در اینگونه موقعیت ها چالش های ویژه ای را برای آموزش مطرح می سازد . یادگیری الکترونیکی این امکان را برای بیکاران فراهم می کند که در زمینه های مورد نظر خود تا یافتن کار مناسب تجربه های یادگیری لازم را کسب کنند.

* جوانان : جوانانی که هنوز به محیط کار راه نیافته اند مخصوصا پسران در معرض مخاطره اند. این گروه در مقابل رفتارهای ناهنجار اجتماعی بسیار آسیب پذیرند . جوانان نیاز به آموزش حرفه ای و شغلی دارند ، درگیر شدن آنها در یادگیری های فردی باعث می شود که در خدمت اقتصاد مولد قرار گیرند و? یادگیری الکترونیکی به خوبی این امکان را فراهم می سازد.

* زنان و دختران : در برخی مناطق جهان زنان و دختران خود را در حاشیه تعلیم و تربیت حس می کنند. بنابر این ممکن است روش هایی را به کار برند که از زیر بار موانع اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی که با آن مواجه می شوند ، شانه خالی کنند . ولی یادگیری الکترونیکی برای این افراد فرصتهای تازه ای را ایجاد می کند .

* پناهنده ها و مهاجران : امروزه 125 میلیون نفر از مردم در خارج از کشور خود زندگی می کنند و این تعداد همچنان در حال افزایش است . این افراد برای دستیابی به اهداف سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی حرکت آهسته ای دارند . پس برای کمک به این مردم باید برنامه های آموزش زبان و آموزش مهارتهای اجتماعی و شغلی مجددا طراحی و ارائه شود .

در مقایسه با این نیاز شدید ،اکثریت عظیمی از نظام های تعلیم وتربیت فاقدآمادگی لازم برای فراهم آوردن خواسته های موجودند و تحت شرایط کنونی ، بچه ها ازطریق مدرسه های مخروبه ، تسهیلات ناکافی ، آموزش بد وآموزش تحت نظر معلمان ناکارآمد ، فقدان مواد یادگیری کافی، برنامه درسی نامناسب ، اهمیت ندادن به فرهنگ ها وزبان های قومی و تبعیض جنسی راه به جایی نمی برند ودر این شرایط ، روش های آموزشی بیشتر آسیب رسانند تا اینکه استعدادهای دانش آموزان را پرورش دهند.

در تمام دنیا ورود فناوری های جدیدتر علاقه به کسب دانش با روشهای متنوع ارائه دانش را، ترغیب کرده است . امروزه آموزش مبتنی بر وب(web based education) در دانشگاههای کشور های پیشرفته قابل دستیابی است . مدارس هوشمند جهشی در یادگیری مجازی ایجاد کرده اند. حتی قبل از ورود تکنولوژیهای جدید مؤسساتی از قبیل مدرسه مکاتبه ای نیوزیلند ، مدرسه آزاد ملی در هندوستان . دانشگاههای آزاد سری لانکا و هنگ کنگ و دانشگاه آزاد گاندی در هندوستان تعلیم و تربیتی با کیفیت بالا ، قابل انعطاف و کم هزینه را برای فراگیران فراهم کرده بودند . این دانشگاهها به صورت مجازی اداره می شدند. تجارب وموفقیت های این موسسات ، تاثیر مثبت تکنولوژیها را برای موفقیت افراد وجوامع بزرگ به طور همزمان اثبات کرد، آنها الگوی تعلیم وتربیت را تغییر دادند.

بعلاوه ، مطالعه تمام وقت در داخل محدوده زمانی کلاس درس فقط برای عده کمی قابل دستیابی است ،اما برای تعدادی که می خواهند آزادانه مطالعه کنند و در زمان ومکان دلخواهشان یاد بگیرند ، اکنون این فرصت ایجاد شده است . رشد مدارس و دانشگاههای آزاد ، پلی تکنیک ها و دانشگاههای مجازی ، تعلیم و تربیت مکاتبه ای وآن لاین ، وجود محدودیت های عمده کلاس درس واقعی از جمله محدودیتهای زمانی و مکانی و ....... همه و همه نشان دهنده ضرورت پاسخگویی به تقاضای مردم برای یادگیری مجازی است . چرا که فضای مجازی، سهولت یادگیری و انتخاب دلخواهانه در هر زمان و مکان را فراهم می سازد .

2. انفجار دانش :
میزان اطلاعات بشر هر 4 یا 5 سال دو چندان می شود . به عبارت دیگر مجموع اطلاعات قابل دسترس برای یک دانشجو در سال 1997 کمتر از یک درصد اطلاعاتی است که یک دانشجو در سال 2050 به آن دسترسی پیدا خواهد کرد .این ویژگی به گونه ای است که متفکران، عصر کنونی را به درستی عصر اطلاعات (information age)لقب داده اند. یکی از شاخص هایی که در این زمینه مورد استفاده قرار می گیرد، شاخص نیم عمر اطلاعات است که عبارت از مدت زمانی است که حداقل 50 درصد از یافته های علمی یک حوزه از دانش بشری، اعتبار خودش را از دست بدهد. طبق بررسی های بعمل آمده . نیم عمر اطلاعات در برخی از حوزه های دانش بشری به حدود شش سال رسیده است.(مهرمحمدی، محمود، بازاندیشی فرآیند یاد دهی-یادگیری و تربیت معلم، انتشارات مدرسه، چاپ اول، پاییز 1379) . با این شرایط کلاس های حضوری با شیوه های سنتی نمی توانند با تغییر و سرعت که وصف دانش معاصر است خود را انطباق دهند. در حالی که فضای یادگیری الکترونیکی کاملا قابلیت انطباق با مشخصات این عصر را داراست.

3. شهروندی در جامعه مدرن :
برای عملکرد مؤثر در جامعه مدرن شهروندان به تعلیم و تربیت پیشرفته نیاز دارند . ساختار و محتوای فعالیتهای یادگیری باید کودکان ، جوانان و بزرگسالان را برای کسب دانش ، مهارتها ، ارزشها ، طرز برخوردها و..... آماده کندهمچنین آن?ها را برای مشارکت و مسئولیت پذیری در زندگی اجتماعی شان توانمند سازد . تعلیم و تربیت باید به آنها کمک کند تا خود را با تغییرات محیط پیرامونشان سازگار سازند? همچنین کمک کند تا یادگیری را مطابق با نیازهای فردی و علائق شخصی شان ادامه دهند . به طور خلاصه هر استراتژی برای درگیر کردن همه شهروندان در یادگیری مداوم به استفاده از تکنولوژی نیاز خواهد داشت . پس بدون تکنولوژی نمی توان شهروندان را در یادگیری مداوم درگیر کرد .

از ویژگیهای کلیدی جامعه مدرن این است که تبادل دانش ، اطلاعات و عقاید را با استفاده از شبکه ها در اولویت قرار می دهد وشبکه ها نقش اصلی را در برقراری تعاملات انسانی جوامع دارند. نفوذ اینترنت برای ارتباطات آسانتر ، فراگیری دانش ،مهارتها وتعلیم وتربیت روزآمد ، ادامه خواهد یافت و موفقیت افراد وجوامع مردم سالاررا در فراینداقتصادی واجتماعی ، تضمین خواهد کرد .

4. بی سوادی :

علی رغم انفجار دانش و پیشرفت در اطلاعات و تکنولوژی هنوز در بعضی از کشورها تعدادی از مردم سواد خواندن و نوشتن ندارند چه برسد به اینکه از مزیت های موجود در یک جامعه فناورانه لذت ببرند. اغلب کشورهای جهان کمیته ای برای کاهش تعداد شهروندان بی سواد دارند . رسانه های همگانی مخصوصا رادیو و تلویزیون نقش مهمی را در این خصوص بازی می کنند و در برخی قسمت های جهان تکنولوژی های جدیدتر و پیشرفته تری برای بی سوادان به کار گرفته شده است . بی سوادانی که فرصت حضور در کلاس های حضوری را ندارند و به دلیل مشکلات اجتماعی و اقتصادی فرصت های یادگیری در آموزش و پرورش را از دست داده اند.

یکی از عمده ترین موارد استفاده فضا های مجازی در رابطه با کارگران است و به نظر می رسد پیشرفت مداوم با استفاده از منابع آن لاین برای کارگران نتایج خوبی را نشان می دهد. کارگران با سواد با استفاده از تکنولوژیها در کارشان مهارت پیدا می کنند .

علیرغم تمام الزامات پیش گفته باید توجه داشت که اگر فضاهای مجازی یادگیری دارای پشتوانه های علمی و منطقی مناسب نباشند نه تنها در راه وصول به اهداف خود کامیاب نخواهند شد بلکه شیوه های سنتی در آموزش و روشهای کهنه یادگیری را تقویت خواهند کرد. لذا در این مقاله سعی خواهد شد که به مفروضات مناسب فضاهای مجازی اشاره کنیم.

مختصات تعلیم و تربیت در فضای مجازی
فناوری اطلاعات به طور کلی در نظام آموزشی تغییرات اساسی ایجاد خواهد کرد.در تحول جوامع و تغییر ساختار آن ها از جوامع صنعتی به جوامع اطلاعاتی تغییراتی ساختاری در نظام آموزشی به وجود خواهد آمد که پلگرام در جدولی به مقایسه آن ها پرداخته تفاوت های تعلیم و تربیت در جامعه صنعتی (Industrial society) و جامعه اطلاعاتی (Information Society) را به صورت زیر ترسیم می کند.


تعلیم و تربیت در جامعه اطلاعاتی

تعلیم و تربیت در جامعه صنعتی

* مدرسه:- در بطن جامعه

- اطلاعات به صورت آزاد در دسترس است.

* معلم:- دانش آموزان را در پیدا کردن مسیر یادگیری کمک می کند.

-به هدایت جداگانه دانش آموزان به شکل فردی می پردازد.

-دانش آموزان را برای ارزیابی خود کمک می کند.

-تاکید بر پرورش مهارت های ارتباطی دارد.

* دانش آموزان:-فعالتر هستند.

-در داخل و خارج مدرسه به فراگیری می پردازند.

-کار گروهی بسیار زیاد است.

-پرسش می کنند.

-خود جواب ها را پیدا می کنند.

-علاقه زیادی به یادگیری دارند.

* والدین

- در فرآیند یادگیری نقش بسیار فعالی دارند

-در هدایت آموزش ،ایفای نقش می کنند.

- به ارائه الگو می پردازند.

* مدرسه: جدا از جامعه

بخش اعظم اطلاعات صورت شبه محرمانه دارد.

* معلم: مجری آموزش است.

- کل کلاس را آموزش می دهد.

-دانش آموزان را ارزیابی می کند.

-تاکید کمی بر مهارت های ارتباطی دارد.
* دانش آموزان: -اکثرا منفعل هستند.

-بیشتر در مدرسه به فراگیری می پردازند.

-کار گروهی بسیار اندک است.

-پرسش ها را از معلمان یا کتاب ها دریافت می کنند.

-جواب های پرسش هارا فرا می گیرند.

-علاقه کمی به یادگیری دارند.

* والدین:

- بندرت در فرآیند یادگیری فعالند.

-درهدایت آموزش نقشی را به عهده ندارند.

-الگوی یادگیری مادام العمر را درذهن ندارند.

باید توجه داشت که برخی از این تغییرات بالضروره اتفاق نخواهند افتاد بلکه می توان به صورت هدایت شده و برنامه ریزی شده آن هارا بوجود آورد و یا مانع پدید آیی آن هاشد.برخی از عناصری که در فضای مجازی باید تغییر یابند به قرار زیر است:
هدف تعلیم و تربیت

نخستین نکته ای که باید توجه داشت آن است که بویژه در فضاهای مجازی معلم نقش سنتی خویش را ایفا نخواهد کرد و هدف تعلیم و تربیت از آموزش به یادگیری تغییر می کند. رشد روز افزون اطلاعات ویژگی تعلیم و تربیت نوین است که اهمیت نیاز به یادگیری را بیش از پیش آشکار می کند.اما حجم آنچه باید بیاموزیم و سرعتی که باید آن را فراگیریم وحشتناک است به گونه ای که روش های قدیمی یادگیری ما را ناامید می کنند. مواجهه با چنین چالشی نیازمند اندیشه ای نوین درباره چگونگی کسب مهارت و دانش و نحوه به کارگیری منابع یادگیری است.

یادگیری و آموزش غالبا مترادف تلقی می شوند. در صورتیکه مترادف نیستند. آموزش روشی است که طی آن محتوی انتقال می یابد و پشتوانه یادگیری است، درحالیکه یادگیری روش درونی ما برای پردازش اطلاعات و تبدیل آن به دانش است اما از آنجا که روش های بسیاری برای یادگیری وجود دارد باید راهکاری موثر و فراتر از آموزش جست.
یادگیری چیست؟

درتعلیم و تربیت، یادگیری وسیله ای است برای رسیدن به هدف. یادگیری فرایندی است که طی آن افراد مهارت یا دانش تازه ای کسب می کنند تا کیفیت کار خود را بهبود بخشند.

شرکت ها طالب فروشندگانی هستند که شیوه های نوین فروش را بیاموزند به گونه ا ی که به فروش بهتری دست یابند و این حرف آخر درتجارت است..یک هتلدار مایل است کارمندان هتل درمورد ارائه خدمات مختلف به مشتریان بیشتر یاد بگیرند به گونه ای که برای میهمانان خود مفیدتر باشند و درنتیجه مشتری های بیشتری جلب آن هتل شوند و اعتبارت جاری بالاتری کسب کنند.

یک لوله کش به دنبال این است که شیوه تازه ای برای تعمیر ترکیدگی لوله ها یاد گیرد تا بتواند با سرعت بیشتری کار کند و در زمان معین تعداد بیشتری مشتری جلب کند. از کارگزاران بورس می خواهند درباره راهبرد سرمایه گذاری بیشتر بیاموزند تا خدمات خود را در سطح بالاتری ارائه دهند، در حالی که مدیر شرکت می تواند میزان سرمایه های زمان مدیریت خود را بیفزاید. در هر یک از مواردی که ذکر شد، افراد یا گروه ها می توانند با توانمندی های حاصل از یادگیری، سریعتر ، بهتر و زیرکانه تر کار کنند و نتیجتا سازمان یا کار فرمایان آنها به سود بیشتری دست خواهند یافت.

نقش آموزش
تا به حال تکیه ما، به طور سنتی بر روی آموزش به عنوان رویکردی مفروض برای تسهیل و بهبود کار کرد بوده و به آموزش به دیده فراگیری خاص که موجب کارآیی کارآموزی می شود نظر می کرده ایم. کارآموزی و آموزش زمانی به کار می آید که بخواهیم یادگیری در سوی خاصی شکل بگیرد و فراگیران مهارتی جدید یا دانشی نو را با سطح توانمندی مشخصی در زمانی معین به کار گیرند.

آموزش خلبانان باید در جهت اطمینان از احراز توانمندی های لازم برای کنترل هواپیما، قبل از حمل مسافر باشد، هرگاه یک جراح قبل ازاحراز مهارت و صلاحیت های لازم اقدام به عمل جراحی کند، ممکن است نتایج ناگواری به بار آید و به همین دلیل آموزش آنها ضروری است.

آموزش را می توان با روش های بسیاری انجام داد. مثلا درکلاس، با تلفن، بوسیله کامپیوتر یا ماهواره. همچنین شیوه های گوناگون برای اجرای آنها وجود دارد: سخنرانی ، مورد پژوهی، تکلیف و تمرین، شبیه سازی، کار آزمایشگاه و کار گرو هی

نهایتا ارتباط مفهومی میان یادگیری و آموزش وجود دارد به این معنی که وقتی شما چیزی را باموفقیت آموزش دادید این امر به معنای آن است که کسی نیز چیزی را فرا گرفته ست. ولی این رابطه استلزام منطقی ندارد چرا که ممکن است معلمی کوشا با جدیت کامل آموزش دهد ولی کسی نیز در کلاس او باشد که همیشه چرت بزند و چیزی فرانگیرد. در عین حال یادگیری همواره نیازمند معلم نیست وبسیار کسان مطالب علمی را خود آموخته اند.

مختصات یادگیری الکترونیکی

یادگیری الکترونیکی و شبکه ای فضاى محصور آموزش سنتی را در معرض سوال و تردید قرار داده و مفروضات این فضاى محدود درباره ثبات و پایدارى کلام، متن خطى و معلم در مقام ناقل مقتدر در معرض چالش واقع شده است. براین اساس امکاناتى براى تعلیم و تربیت ایجاد شده که متنوع ترو خودانگیخته تر از جریان غالب تعلیم و تربیت معاصر مى‏باشد و با نظارت شخصی و انتخابی پذیرفته می‏شود. فضای مجازی محیطى مبتنی بر کنترل خود فرد ایجاد مى‏کند .مفاهیم قطعیت خود را از دست می دهند و شاگردان به نحو فعال در تولید دانش مشارکت می ورزند. بدین‏سان فضایى ایجاد مى‏شود که فراگیران صرفاً معانى را شرح نمى‏دهند بلکه فعالانه در خلق معانی مشارکت مى‏ورزندو بر ساختن معنی تأکید مى‏شود و به جای دانش رسمی بر کسب مهارت های اساسی تاکید می گردد.به نظر می‏آید که در این نکته اجماع نسبی وجود دارد که ورود فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و لوازم آن در تعلیم و تربیت مهارت‏هاى یادگیری بلند مدت و مستقل را تشویق می‏کند. قابلیت فوق متنی(Hypertextual) فضای مجازی مجالی برای ساخت فعالانه دانش توسط فراگیران را فراهم می سازد.

همه این موارد فرصت‏هاى بیشترى براى تعلیم و تربیت فراگیر مدار ایجاد مى‏کند و تأکید را از آموزش به یادگیرى منتقل می کند.تأکید بر تعلیم و تربیتى نیست که هدفش نیل به هدف های خارجی و تحمیلی و از پیش تعیین شده ?سیاق تعلیم و تربیت مدرن باشد. کلاس ها دیگر در مکان های محصور و موقعیت های از فیزیکی خاص برگزار نمی شود بلکه هر جا می تواند کلاس باشد و در هر زمان می توان به فراگیری دانش ?پرداخت. در کلاس مجازی تمرکز از معلم در مقام فرد مقتدر برداشته می شود و به فراگیر و علائق او معطوف می شود.

لانگشیر تأکید مى‏کند که معلمان و دانش‏آموزان فرصت توسعه مفهوم و آگاهی فراسطح را مى‏یابند و این ناشى از اعمال ارتباطى است که متضمن وسعت ذهن، نظارت برخود و بازتابش مداوم بر روى مشارکت کنندگان است.

????علاوه بر آن، بى‏ تردید دور شدن از خطی بودن متن‏های چاپی ، منجر به تغییراتی در ماهیت شناخت می‏شود.پی آمد های آن تغییرات شناختی، آگاهی روزافزون از تصویر رنگ، چشم انداز جهانی و توانایی فراهم آوردن گستره وسیعی ازمحرک ها به صورت خودانگیخته است

?به نظر ما فضای مجازی نه تنها در تعلیم و تربیت ، بلکه در هویت فراگیران نیز اثر می‏گذارد، فضای مجازی فقط فراهم آورنده امکانات برای دیگران نیست بلکه در معنی و نقش یادگیری، ایجاد تغییر می‏کند
نقش معلم
ساده انگارانه است اگر تصور کنیم معلمین در فضای مجازی دیگر هیچ نقشی ندارند. در فضای مجازی، نقش جدید و آشکار معلم، کمک به دانش‏آموزان برای دسترسی به اطلاعات و کاربرد آن است، گرچه این نقش خاص نقشی است که معلمان با فراگیران در آن شریکند، گاه نیز فراگیران در محیط شبکه از معلمین، پرکارتر و با معلومات‏تر می‏شوند، علاوه بر آن، دسترسی فراگیران به اطلاعات، نقش سنتی و مسلط معلمان مقام فراهم آورندگان محتوی را به نقش متفاوت تبدیل می‏کند که در آن فرایند یادگیری روشن‏تر می‏شود، مثلاً معلمان به فراگیران در شکل دادن پرسش‏ها و برخورد نقادانه با آنچه در شبکه می‏بینند، می‏توانند مساعدت کنند.نقش معلم از ناقل دانش به خالق محیط یادگیری متحول میشود.آشنایی با زمان و چگونگی مداخله در فرآیند یادگیری الکترونیکی، فراهم آوردن منابع الکترونیکی برای فراگیر، آشنایی با زمان مناسب طرح سوال یا تمرین از فراگیر، آشنایی با چگونگی برقراری توازن میان راهنمایی و عرضه مهارت با ایجاد مجال تفکر و کار مستقل فراگیر وبطور کلی تسهیل فرآیند یادگیری و راهنمای مسیر آن از اهم فعالیت های معلم در فضای مجازی است.

این نکته درست است که امکانات ارتباط در فضای مجازی رشد می کنند ولی در فضای مجازی این مشکل نیز ممکن است پیش آید که تعامل موجود به شکل این یا آن (either-or)عمل کند و محدوده تجربه های ارائه شده فقیر شودیعنی برای یادگیری، برنامه‏ای بکار رودکه می‏تواند یادگیرنده را در فضا و مکان محدود کند به همان صورت که می‏تواند فضای خلاقیت و تحقیق ایجاد کند. ?لذا کارکرد فضای مجازی صرفاً مجال گسترده‏ای که ایجاد می‏کند نیست بلکه روش‏هایی که فعالیت‏های آموزشی را سامان می‏دهد، در مجموعه یادگیری‏ها، نقش دارد و در این جاست که معلم اهمیت حضور و بروز مهارت های خود را نشان می دهد.

ایجاد فضای مشارکتی در محیط یادگیری الکترونیکی
آن چه ایجاد آن در محیط یادگیری الکترونیکی حائز اهمیت است و می تواند یادگیری را عمق بخشد فضایی است که فراگیران بتوانند به تبادل تجربه های خود بپردازند و یادگیری را از طریق همیاری انجام دهند.لذا تشکیل انجمن ها ایجاد امکانی برای چت و گفت و گو از لوازم یادگیری الکترونیکی است. این امکان در واقع یادگیری مشارکتی را تحقق می بخشد.

رایج ترین تعریف از یادگیری مشارکتی ناظر بر موقعیتی است که در آن دو نفر یا چند نفر یاد می گیرند که چگونه یاد بگیرند. در باره هریک از اجزاء این تعریف می توان تفسیر های مختلفی ارائه کرد.

دو یا چند نفر می توانند ناظر بر یک زوج ، گروه کوچک سه تا پنج نفره ، یک کلاس (شامل بیست تاسی نفر) و یک اجتماع (شامل چند صد یا چندهزار نفر) یا یک جامعه (شامل چند هزار یا میلیون ها نفر) باشد.

با یکدیگر بودن را می توان با اشکال مختلف تعامل، مانند تعامل چهره به چهره، تعامل از طریق کامپیوتر، تعامل همزمان یا ناهمزمان دانست و یا آن که این همیاری، تلاش واقعی در کنار یکدیگر باشدیا آن که فعالیت یادگیری به شکل منظمی تقسیم شده باشد.

بر این اساس ذیل عنوان یادگیری مشارکتی می توان یادگیری دو نفر را از طریق فعالیت حل مسئله همزمان در طی یک یا دو ساعت دانست یا گروهی از دانشجویانی که از پست الکترونیکی در یک دوره یک ساله استفاده می کنند.یادگیری مشارکتی مکانیزم یادگیری منحصر بفرد نیست. اگر در باب یادگیری از طریق همیاری و مشارکت سخن گفته می شود در باب یادگیری به تنهایی نیز می توان سخن گفت. اگر کسی به تنهایی چیزی را یاد می گیرداین کار از طریق فعالیت هایی مانند خواندن، ساختن،پیش بینی و .. که مستلزم مکانیزم هایی چون استقراء و قیاس است ، انجام می شود. مشابه این امر در گروه صورت می گیرد با این توجه که تعامل میان اعضای گروه فعالیت های بیشتری چون تبیین ، عدم توافق ، تنظیم قاعده دوطرفه و ... رانیز شامل می شود که خود در بر دارنده مکانیزم هایی چون استنباط ، درون فکنی ، بارگیری شناختی کمتر و ... را نیز دربر می گیرد.حوزه یادگیری مشارکتی دقیقا شامل این فعالیت ها و مکانیزم هاست و امکان پدید آیی این فعالیت ها در یادگیری مشارکتی بیش از یادگیری فردی است. در عین حال تضمینی نیست که این مکانیزم ها در هر نوع تعامل همیارانه صورت گیرد و نیز تنها در همیاری رخ نمی دهد. در برخی از سطوح توصیف ، مکانیزم های بالقوه یادگیری مشارکتی همان مکانیزم های بالقوه شناختی فردی اند.

بطور اساسی یادگیری مشارکتی صورت ارائه رهنمود به یادگیران را دارد مثل این که شما در این درس با یکدیگر کار می کنید یا اعضای گروه دور یک میز کار می کنند ویا این که افراد گروه در نهایت ازطریق نمره گروه خود ارزشیابی می شوند، لذا موقعیت همیاری و مشارکت در یادگیری نوعی قرارداد اجتماعی است که میان گروه ها یا میان گروه ها و معلم بسته می شود. این قرارداد شرایطی را که تعاملات ضمن آن رخ می دهد مشخص می کند، بدون این که بروز این تعاملات را تضمین کند، مثلا قرارداد مشارکت تلویحا دلالت بر آن دارد که همه فراگیران به حل مسئله کمک می کنند ولی همواره این چنین نیست.

اجمالا واژه یادگیری مشارکتی موقعیتی را توصیف می کند که اشکال خاصی تعامل از طرف افراد انتظار می رود که متضمن مکانیزم های یادگیری است، اما لزوما تضمینی برای رخداد تعاملات مورد انتظار وجود ندارد. لذا دغدغه اصلی در یادگیری مشارکتی طراحی راه هایی برای افزایش احتمال رخداداین تعامل است. این روش هارا می توان به چهار دسته تقسیم کرد:

تنظیم شرایط اولیه: برای طراحی دقیق موقعیت، افزایش احتمال تعاملات باید مورد نظر باشد.پرسش هایی که در این مرحله ، برای معلمان مطرح می شود از این قبیل است: تعداد مناسب اعضای هر گروه چه میزان است؟ آیا باید با ملاک معینی گروه را ترتیب داد یا تشکیل گروه را به خود اعضا واگذار کنیم؟ آیا گروه باید بر اساس دیدگاه های مشابه، سطح رشد یکسان، دانش یکسان تشکیل شود یا این امر اهمیت ندارد؟ آیا گروه ها بهتر است روبروی هم باشند یا در کنار هم؟ چه کارهایی برای یادگیری مشارکتی مناسب است و چه کارهایی نیست.

مشخص نمودن قرارداد مشارکت بر اساس سناریویی که نقش ها در آن مشخص است، صورت می پذیرد. در این رویکرد یادگیری مشارکتی بدل به روش می شود. مثلا اموزش مشترک بطور مشخص نقش هارا معین می کند. پاره ای روش ها بر اساس تنظیم تفاوت های فراگیران مبتنی است یا بر اساس برانگیختن تعاملات متعارض است و یا این که تکمیل دانش فراگیران مستلزم تعاملات غنی است مثلا:

1- پرسش از فراگیران برای ایفای نقش خاص در استدلال و بحث، گرچه حتی دیدگاه بیان شده ، دیدگاه شخص آن ها در نهایت نباشد.

2- ارائه دیدگاه های مختلف برای دانش آموزان

3- کنترل دستیابی به اطلاعات به شیوه ای که اعضای گروه به اطلاعات متفاوت دست بیابند.

در این شیوه شرایط حل مسئله به گونه ای است که اعضای گروه مجبور به ترکیب اطلاعات یکدیگر هستند.

4-تجهیز تعاملات خلاق با لحاظ قواعد تعامل در میان گروه

معلم ممکن است قواعد تعامل را براساس مشارکت چهره به چهره بیان کند مثلا بگوید: همه اعضای گروه باید نظر خود را بیان کنند.

4-نظارت بر تعاملات و تنظیم آن ها: بدین سان معلم در موقعیت یادگیری مشارکتی ایفای نقش می کند. این بخش با افزایش تعداد اعضای گروه اهمیت بیشتری می یابد. این نقش تسهیل کنندگی است و نه تدریس. در واقع در این جا معلم جواب صحیح را فراهم نمی کند یا گروهی را که درست جواب داده اند، مشخص نمی کند بلکه حداقل مداخله در جریان آموزش را دارد. (در حد اشاره و رهنمود ) و نقش او در واقع جهت دهی کار گروه در جهت کار خلاق یا نظارت بر آن است تا مثلا در یابد که کدامیک از اعضای گروه از مجموعه تعلاملات جدا افتاده اند.

تنوع معنی مشارکت:کلمه مشارکت. چهار جنبه را باید در بر داشته باشد.

1- موقعیت افراد مشابه یکدیگر باشد، مثلا مشارکت بیشتر میان افراد در جایگاه مشابه رخ می دهد نه میان رییس و کارمندان یا معلم و شاگرد.

2-تعاملات میان اعضا کما بیش مشارکتی است، مثلا مباحثه رنگ مشارکتی بیش از ارائه رهنمود دارد.

3-برخی مکانیزم های یادگیری ماهیت مشارکتی بیشتری دارند.

4- چهارمین عنصر به آثار یادگیری مشارکتی مربوط است ، نه به این دلیل که این عنصر، خود یادگیری مشارکتی را تعریف می کند بلکه به دلیل این که دیدگاه های واگرا در باره چگونگی ارزیابی آثار یادگیری مشارکتی در گستره اصطلاح شناسی این زمینه موثرند.

تکنولوژی های جدید یادگیری می توانند تعلیم و تربیت را از طریق روش های ساختاری و نظامدار تحت تاثیر قرار دهند .آغاز موفق فناوری اطلاعات در محیط یادگیری مجازی کمک به برقراری تعامل میان رشته‌ای(interdisciplinary) بین دانش آموزان ومعلمان و در بین گروهها است. این روش به یادگیرندگان اجازه می دهد تا با اجتماع و مؤسسه آموزشی خود ارتباط داشته باشند . تکنولوژی های جدیدتر می توانند ارتباط بین معلمان و دانش آموزان را برای بهبود فرایند یادگیری و تجارب یادگیری تغییر دهند .

یادگیری الکترونیکی قابلیت خوبی برای? تسهیل تبادل آموزشی بین تهیه کنندگان و استفاده کنندگان ، دارد . برای مثال می تواند:

* دانش آموزان رادرمورد آموزشهایی که در دسترس است ، مطلع کند .

* افزایش ارتباط معلم - فراگیر ، بخش مهمی از محیط یادگیری مناسب است ، از طریق ایمیل ، مذاکرات چت و....

* تشویق به یادگیری فعال ، دانش آموزان یادگیری را به صورت مواد حفظی کسب نمی کنند. یادگیری الکترونیکی مزیتهای بیشتری را از طریق فعالیت در جریان یادگیری ایجاد می کند .

* تسهیل کار گروهی در یادگیری ، سهیم شدن در ایده های یکدیگر و عکس العمل نشان دادن به ایده های یکدیگر ، تفکر را رشد می دهد و درک و فهم را افزایش می دهد . یادگیری اگر در جریان یک تلاش گروهی صورت پذیرد ، می تواند بهبود یابد .

* بازخورد و تقویت فوری را فراهم می کند .

* کمک به تنظیم سرعت یادگیری از طریق ابزارهایی ازقبیل تکالیف ، برنامه های کمکی ، کامپیوترها ، کنفرانس ها و ...

* پیروی کردن از الگوی مؤثر روشهای یادگیری که روش های مختلف یادگیری را تسهیل می کنند .

بر این اساس در فضا های مجازی باید زمینه یادگیری مشارکتی و تبادل اطلاعات را فراهم کرد. بویژه اگر به دیدگاه پاره ای از نظریه پردازان حوزه یادگیری مانند پیاژه و ویگوتسکی توجه داشته باشیم که یادگیری را مولود مشارکت گروهی و گفتمان اجتماعی می دانند.
یادگیری مشوق ـ مشارکت و همراهی

پشتیبانان فناوری در محیط های آموزشی، یادگیری را مهمترین هدف بنیادی هدف استفاده فضا های مجازی و شبکه ای می دانند. (بوتون و گارث ،کیگان، 1995، والز ، 1993) حس یادگیری از طریق مکالمات بین افراد یا گروه ها برانگیخته می شود و مستلزم خلاقیت و بازخوانی ارتباط است (چاپانیس، 1975 ، شگلوف، 1991 ، شگلوف و ساکز، 1973) مکالمه روشی است برای این که افراد به طور گروهی باورها و معانی را تدوین کنند و درعین حال تفاوت بین آنها را تکرار کنند. این گفتگوها، زمینه ای مشترک با آشنایی متقابل را درباره باورها و فرضیات فراهم می کنند. (گودین و هریتج، 1995، بس ساسمن، 1998) یادگیری را می توان به عنوان گونه ای مشخص از فعالیت گروهی تلقی کرد. این فلسفه آموزشی هنگامی به عینیت در میاید که پروژه های گروهی که برای تشویق بین اعضا وگروه طراحی شده اند، معین شود. یادگیری گروهی به عنوان فرایندی آموزشی در نظر گرفته می شود که تاکید بر تلاش های گروهی یا مشارکتی بین اعضای دانشکده با دانشجویان دارد. مشارکت فعال و تعامل ، هم درمیان دانش جویان و هم آموزگاران منجر به ایجاد دانشی جدید شد که از دل گفتگوهای پرشور کسانی به دست می یاید که ایده ها و اطلاعات خود را به اشتراک می گذارند. از نظر آرمانی، دانش جو عضوی فعال ازجامعه یادگیرنده است، اما در عین حال کسی است که اقدام به تحقیق، یادگیری و فهم، برمبنایی فردی و مستقل از سرعت پیشرفت دیگر فراگیران میکند . لذا همچنانکه در پیش ذکر شد از مختصات مهم فضا های مجازی یادگیری تشکیل گروه های مشارکتی و توسعه یادگیری در این محیط ها می باشد.
نتیجه گیری:

مفروضات اساسی در ایجاد محیط یادگیری مجازی عبارتند از:

* هدف ایجاد فضای مجازی یادگیری . یادگیری است و نه آموزش

* نقش معلم در این فضا راهنمایی است و نه انتقال اطلاعات

* در طراحی یادگیری مجازی ایجاد فضای مشارکتی از اهمیت بسزایی برخوردار استمنابع و مآخذ

منابع فارسی:

1. رجایی ، فرهنگ، پدیده جهانی شدن ( وضعیت بشری و تمدن اطلاعاتی )، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، انتشارات آگاه، بهار 1380
2. عطاران، محمد، جهانی شدن، فناوری اطلاعات و تعلیم و تربیت ، موسسه فرهنگی آفتاب مهر، تهران 1381

3. مهر محمدی ، محمود، باز اندیشی فرآیند یاددهی-یادگیری و تربیت معلم، انتشارات مدرسه

1380
منابع انگلیسی:

Christopher Winch and John Gingell; Key concepts in the philosophy of

education; Routledge. 1999
Edwards Richards and Usher Robin; Globalization and Pedagogy (Space; Place and Identity); Routledge; 2000
Loveless, Avril and Ellis, Viv; Pedagogy and the Curriculum; RoutledgeFalmer, New York, 2001

Pelgrum.W.J; Obstacles to the integration of ICT in education; results from a worldwide educational assessment;computer and education 37(2001)163-178
Pierre Dillenbourg: Collaborative Learning; pergamon; Netherland; 1999
Rosenberg Marc J. E-Learning: Strategies for Delivering Knowledge in the Digital Age;McGraw-Hill;2002
Wilson ; Building for Collaborative Learning talk by Andy Blunden, 18th October,for the Multimedia Education Unit's Lunchtime Seminar Series. ...

In Constructivist learning environments: Case studies in instructional design Case studies in instructional design, (1996)
Why does collaborative learning work?; available on www.wcer.wisc.edu/nise/CL1/CL/moreinfo/MI2C.htm

  • ۸۴/۰۲/۱۵

نظرات  (۲)

وب سایت شما کامل نیست
به نظر من بسیار جالب بود چون در مورد ابعاد مختلف دانشگاه مجازی اطلاعات بسیار مفیدی به من داد . متشکرم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">