دستاوردهای فاوا و هوش مصنوعی در حوزۀ «پرامپتینگ»
عباس پورخصالیان – پرامپتینگ (Prompting) در بافتار هوش مصنوعی و فناوری ارتباطات و اطلاعات، ترفندی برای یاددادن است؛ یاددادنی دوسویه و در دو نوبت متفاوت.
- در نوبت اول از سوی انسان: کارشناس هوش مصنوعی (به عنوان «معلم») به ماشینِ یادگیری و به چتبات، مثلاً به ChatGPT یا Bard (در وضعیت «شاگرد») آنقدر میآموزد و دستور میدهد تا مشاهده کند، رفتار ماشین اصلاح شده است؛ و
- در نوبت دوم از سوی ماشین: یاددادن نکتهای و مهارتی از سوی چتبات (در وضعیت استاد)، به انسان (به عنوان دانشجو) از طریق واسطی به نام ِسیستمهای نرمافزاریِ پرامپتینگ (Prompting software systems) و پلتفرمهایِ پرامپتینگ (Prompting platforms).
این یاددشت در بارۀ اهمیت درک شگردها، سیستمها، نرمافزارها و خدمات پرامپتینگ است.
انگیزۀ نوشتن در این باره را، متن نامهای به نگارنده داد که از طرف استادی از حوزۀ فناوری اطلاعات و هوش مصنوعیِ یکی از داشگاههای کشور در مهرماه 1402 نوشته شده و برای فرهنگستان زبان و ادب فارسی ارسال شده بود.
نویسندۀ آن نامه از دفتر واژه گزینی فرهنگستان درخواست کرده بود، به منظور استفاده از معادلهای فارسی مصوب در جزوههای آموزشی و پایان نامههای دانشگاهی و گزارشهای پژوهشی در حوزۀ AI Prompting (پرامپتینگِ هوش مصنوعی) و ICT Prompting (پرامپتینگِ فناوری ارتباطات و اطلاعات)، واژههای فارسی مناسبی را برای فعل انگلیسیِ to prompt و مشتقات آن: Prompting، Prompter و prompt، تصویب و نتیجه را به دانشگاه مربوط ابلاغ کند.
تا آنجا که میدانم: درخواست مذکور هنوز (در آبان 1402) در واحدهای مسؤول واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در حال پردازش است و اگرچه از طرف گروه واژه گزینی تخصصی رافا (رایانه و فناوری اطلاعات) اظهار نظرهایی برای فارسی سازی اصطلاحات مرتبط با فعلِ to prompt و مشتقاتِ آن صورت گرفته ولی خروجیِ واحدهای مسؤول واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی احتمالاً هنوز به دست دبیر شورای واژه گزینی فرهنگستان نرسیده است.
به همین مناسبت، یادداشت این هفتهام را به برخی از دستاوردهای فناوری اطلاعات در حوزۀ «پرامپتینگ« اختصاص میدهم تا ضمن نشان دادن مشکل واژه گزینی برای فعلِ to prompt و مشتقاتِ آن در حوزههای فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی، در این یادداشت به معرفی تعدادی از سیستمها، نرمافزارها و خدمات AI Prompting و ICT Prompting نیز بپردازم.
اما شاید بپرسید: فعل to prompt و مشتقاتش چه معانی و معادلهایی در زبان فارسی دارند؟ لذا نخست میپردازم به:
معانی و معادلهای to prompt و مشتقاتِ آن در زبان فارسی
فعلِ to prompt در گفتار و نوشتار انگلیسی زبانان، مصدری رایج به معنی تلقین و تشویق کردن مخاطب یا وادارسازی مخاطبان به ابراز کردن چیزی، حرفی و نکتهای است، و به همین لحاظ، فعلِ to prompt، بسته به بافتار متن، با افعالی متفاوت به فارسی ترجمه میشود. یعنی از دهها فعل فارسی که هرکدام قسمتی از معنی to prompt را پوشش میدهند، هر بار که میخواهیم متنی حاوی to prompt و مشتقات آن را از انگلیسی به فارسی ترجمه کنیم باید یکی یا ترکیبی از تعدادی از آنها را برگزینیم تا منظور از to prompt را به فارسی زبانان برسانیم.
برخی از معادلهای to prompt در فارسی عبارتند از:
- تحریک کردن، برانگیختن، موجب شدن، راهنمایی کردن، درخواست حرف زدن کردن (برای مثال، هنگامیکه مادر «یک حرف و دو حرف بر زبانم، الفاظ نهاد و گفتن آموخت»)، رفتاری را مطالبه کردن، تلقین کردن، تشویق به گفتن کردن، سخن رساندن (برای مثال، در تئاتر توسط “سوفلور” یا Prompter)، متن رساندن (برای مثال برای کمک به سخنران در فرایند ارایههای مبتنی بر پاورپوینت)، هشدار دادن (برای مثال، به نابینایانی که مجهز به سامانۀ هشداردهنده هوشمند هستند)، وادار کردن و یادآوری کردن (برای مثال یادآوری کردن به بیمار مبتلا به «موقعیت ناشناسی»، اختلال حافظه یا فراموشی) و معادلهایی دیگر…
تازه این همه معادل، فقط مربوط به فعل to prompt هستند، و مشتقات آن را (مثل Prompter و Prompting) شامل نمیشوند، در حالی که خود prompt هم کاربرد صفتی و قیدی دارد و هم کاربست اسمی!
- تفاوت AI Prompting و ICT Prompting
اگر اصطلاح Prompting را اجالتاً «تحریک» ترجمه کنیم، عمده ترین تفاوتی که میان فناوری «تحریک فناوری اطلاعات و ارتباطات» با فناوری «تحریک هوش مصنوعی» وجود دارد، توانایی بیشتر سیستمهای مبتنی بر فناوری هوش مصنوعی نسبت به فناوری ICT برای ارایه پیامها و سرنخهای شخصی به کاربران است.
هوش مصنوعی میتواند دادههای مربوط به رفتار و ترجیحات یک فرد را تجزیه و تحلیل کند تا پیامهای هدفمندتر و مؤثرتری را به وی ارایه کند. به عنوان مثال، سیستم هشدار دهنده هوش مصنوعی (AI prompting system) میتواند از فناوری تشخیص چهره برای تشخیص زمانی که کاربرِ مبتلا به اوتیسم مستأصل و سراسیمه شده است استفاده کند و یک فرمان آرامبخش (calming prompt) برایش صادر کند.
به عبارت دیگر هر دو سیستم تحریک ICT و AI (AI Prompting و ICT Prompting) میتوانند برای افراد دارای ناتوانیهای شناختی مفید باشند. اما هوش مصنوعی این پتانسیل را دارد که پشتیبانی پیشرفتهتر و شخصیسازی شدۀ بهتری را ارایه میکند. با این حال، مهم این است که اطمینان حاصل شود که سیستمهای هشدار دهنده هوش مصنوعی (AI Prompting) با در نظر گرفتن ملاحظات اخلاقی طراحی شده اند و حریم خصوصی یا استقلال افراد را نقض نمیکنند.
- نمونههایی از دستاوردهای AI Prompting
سیستمهای راهنمایی هوشمند برای کمک به افراد دارای کم توانی یا ناتوانیهای شناختی به طرق مختلف طراحی شدهاند. در اینجا چند نمونه از آنها ارایه میشود:
- سیستم راه یاب (Way-finding system)،
- سیستمهای تحریک شنوایی خودکار (Self-operated auditory prompting systems) مثلاً برای افزایش استقلال دانشآموزان دارای معلولیت،
- دستیارهای صوتی (Voice assistants) برای کاربران دارای اختلالات حرکتی، زبانی و شناختی با توجه به سطوح خاصی از توانایی باقیمانده [توجه به این نکته مهم است که انجمن آمریکایی ناتوانیهای ذهنی و رشدی (AAIDD) اعلام کرده است که روش تحریک سریع (RPM: rapid prompting method)که در دستیارهای صوتی به کار گرفته شده، تکنیکی است که از نظر علمی هنوز تایید نشده است و نباید به عنوان یک وسیلۀ ارتباطی استفاده شود.]
- پلتفرم درخواست یا سکوی وادارسازی (prompting platform)، ابزار یا سرویسی است که کاربران به کمک آن میتوانند مدلهای هوش مصنوعی مانند ChatGPT و Midjourney را وادار به کاری کنند؛ مثل ابزار مهندسی تحریک و تلقین (Prompt Engineering Tools) که نمونهای از آن، PromptAppGPT است، و دو نمونۀ دیگر آن: LangChain و Orquesta AI Prompts هستند.
- طراحی اعلان (Prompt Design): به منظور ایجاد پرامپتهایی که پاسخ دلخواه را از مدل زبانی دریافت کنند.
- شابلون تلقین و تشویق (Prompt Template) که الگوی درخواستی خاصی ست برای سفارشیکردن سنجهها و به کمک آن، کاربران میتوانند یک فرم برخط را بر اساس یک درخواست (prompt) ایجاد کنند و آن را با مشتریان به اشتراک بگذارند یا آن را در یک محصول ادغام کنند.
- اشتراکگذاری سریع (Prompt Sharing): برخی از پلتفرمها یا سکوهای وادارسازی (prompting platform) به کاربران اجازه میدهند تا درخواستها را با مشتریان به اشتراک بگذارند در حالی که محتویات درخواستها را فاش نمیکنند. این شبیه به استفاده از یک شرکت تولید نرمافزار برای ایجاد کد منبع است.
- استراتژیهای تکرار سریع (Prompt Iteration Strategies): که طراحی سریع یک فرآیند تکراری است و برخی از پلتفرمها استراتژیهایی را برای تکرار روی درخواستها برای بهبود نتایج، ارایه میکنند.
- نرمافزار اعلان و درخواست (Prompting software) که برنامه ای است با هدفِ کمک به کاربران برای تکمیل کارها یا تصمیمگیریهایشان. این اعلانها میتوانند بصری، شنیداری یا لمسی باشند و برای راهنمایی کاربران در فرآیندهای پیچیده یا گردش کار طراحی شدهاند.
چند نمونه از نرمافزارهای درخواست عبارتند از:
- سیستمهای پشتیبانی تصمیم، نرمافزار تبدیل متن به گفتار و نرمافزار تشخیص گفتار: این نرمافزارها به کاربران یاری میرسانند، تا با استفاده از دستورات صوتی، فعالیتهای جاری خود را بهتر اجرا و مهار کنند.
- نرمافزار تکمیل خودکار (Auto-complete software): این نرمافزار کلمات یا عباراتی را هنگام تایپ، به کاربران پیشنهاد میکند که میتواند باعث صرفه جویی در زمان و کاهش خطا شود.
- یادآورندههای پاپ آپ (Pop-up reminders): اعلانهایی هستند که در فواصل زمانی از پیش تعیین شده روی نمایشگر ظاهر میشوند تا وظایف یا ضرب الاجلهای مهم را به کاربران یادآوری کنند.
- پرامپتینگ تصویر (image prompting) یعنی تشویق و تلقین به پدیدآوری تصویر یا کار روی یک تصویر، از سوی ماشینِ یادگیری. برای مثال، به کمک دستورات تصویری میتوان برای تأثیرگذاری بر ترکیب، سبک و رنگهای یک تصویر توسط چتباتِ Midjourney استفاده کرد. [البته، چتباتِ Midjourney برای افزودن محتوا به تصویر، بدون تغییر موضوع اصلی، طراحی نشده است؛ اما دیگر پلتفرمهای پرامپتینگِ هوش مصنوعی، مانند DALL-E میتوانند تصاویر را بر اساس پیامهای متنی تولید کنند، پیامهایی که نوع تصویری را که میخواهید تولید کنید، توصیف میکند.]
- سیستمهای تحریک هوشمند (Intelligent prompting systems): اینها برنامههای نرمافزاری هستند که پیامها و سرنخهای شخصیسازی شده را برای افراد دارای ناتوانیهای شناختی، مانند اوتیسم یا زوال عقل ارایه میکنند. این اعلانها (prompts) میتوانند بر اساس نیازها و ترجیحات فرد، تنظیم شوند و به شخص مورد نظر کمک کنند تا فعالیتها یا وظایف روزانۀ خود را مستقلتر انجام دهد.
- نرمافزار زمانبندی بصری (Visual scheduling software): این نرمافزار به کاربران اجازه میدهد تا برنامههای بصری یا روالهایی دیداری را ایجاد کنند که این برنامهها و روالها میتوانند برای افراد مبتلا به اوتیسم یا اشخاص دارای سایر ناتوانیهای رشدی، مفید باشند. نرمافزار زمانبندی بصری میتواند تصاویر یا نمادهایی را برای نمایش وظایف یا فعالیتهای مختلف ارایه کند؛ تصاویر یا نمادهایی که میتوانند اختصاصاً برای رفع نیازهای کاربر، بریده و سفارشی شوند.
- نرمافزار یادگیری تطبیقی (Adaptive learning software): این نرمافزار، پیامها و بازخوردهای شخصی شدهای را برای کمک به افراد دارای ناتوانی یادگیری برای تسلط بر مهارتها یا مفاهیم جدید ارایه میکند. نرمافزار یادگیری تطبیقی میتواند سطح دشواری یا سرعت مطالب یادگیری را بر اساس عملکرد و پیشرفت کاربر تنظیم کند.
- تحریک حافظه یا تازهسازی خاطره (Memory prompting) چه به کمک انسان یا به یاری چتبات اجام شود، معمولاً به هر محرک یا نشانهای اشاره دارد که باعث بازیابی یک خاطره یا مجموعهای از خاطرات خاص میشود. این میتواند شامل مواردی مانند بوها، صداها، مناظر یا حتی کلمات یا عباراتی باشد که با تجربه گذشته فرد مرتبط هستند. تحریک حافظه یا تازهسازی خاطره میتواند در زمینههای مختلفی، از زندگی روزمره گرفته تا جلسات درمانی به کمک چتبات رخ دهد. هدف از تحریک حافظه اغلب کمک به افراد برای یادآوری اطلاعات یا تجربیات مهمی است که ممکن است فراموش شده یا سرکوب شده باشند.
- حملۀ تحریکی (Prompting attack) مطالعات اخیر نشان دادهاند که مدلهای زبانی بزرگ، مثل ChatGPT، از جمله مدلهایی که برای ترجمه ماشینی استفاده میشوند (مثل گوگل ترانسلیت)، در برابر «پرامپتها« یا درخواستهای مکرر متخاصم آسیبپذیر هستند. برای مثال، مهاجمان میتوانند با وارد کردن چند کلمه یا جمله در مجموعۀ دادهای که برای آموزش مدل زیربنایی استفاده میشود، «رفتاری مسموم» را در سیستمِ ترجمۀ ماشینی ایجاد کنند. با این حال، از “پرامپتینگ” میتوان برای بهبود عملکرد مدلهای ترجمه ماشینی نیز استفاده کرد.
در پایان این یادداشت، باز این تذکر لازم است که تعیین و تثبیت معادل نهایی و استاندارد برای اصطلاحات مشتق از to prompt در زبان فارسی، کوششی جمعیِ فنی، تخصصی، ادیبانه و هنرمندانه را میطلبد و به هر حال آسان نیست! (منبع:عصرارتباط)