روابط فناورانه ایران و چین پس از جنگ ۱۲روزه
سعید میرشاهی - حمله رژیم صهیونیستی به ایران، علاقه تهران به فناوری چینی را سرعت بخشیده است و مسیر در حال شکلگیریِ مشارکت فناورانه بین چین و ایران نشان میدهد این همکاری میتواند در آینده، آزادی عمل ایالات متحده یا اسرائیل را در یک رویارویی احتمالی تضعیف کند.
سایت آمریکایی Realcleardefense، که در حوزه امنیت ملی، سیاست خارجی و دفاعی فعالیت دارد در گزارشی به بررسی این موضوع پرداخته و نوشت: چین در جریان جنگ 12روزه، جز محکومیت لفظی اقدام دیگری نکرد و صرفاً نظارهگر عملکرد تقریباً بدون مانع اسرائیل در آسمان و خاک ایران در ماه ژوئن بود؛ موضوعی که تردیدهای جدی درباره توانایی پکن برای اعمال قدرت واقعی در منطقه ایجاد کرد. بااینحال، ماههای پس از جنگ، تغییر در رویکرد چین را نشان داده است.
در حالی که ایران، پیشتر بهعنوان میدان آزمایش نظارت دیجیتال چین شناخته میشد، اکنون پکن علاقهمند است به تهران کمک کند چالشهای عمدهای را که عملیات اسرائیل در امنیت ملی ایران آشکار کرد، برطرف سازد. این امر در شرایطی رخ میدهد که روسیه، شریک اصلی نظامی خارجی ایران، بهطور فزایندهای در تأمین سختافزار و سامانههای نظامی برای تهران ناتوان شده است؛ تجهیزاتی که خود کرملین برای ادامه تهاجم به اوکراین به آنها نیاز دارد.
- انتقال فناوری در سایه پیمان راهبردی
پیشزمینه حمایت نظامی فزاینده چین از ایران، پیمان همکاری جامع راهبردی ۲۵سالهای است که در سال ۲۰۲۱ میان پکن و تهران امضا شد. این پیمان، سرمایهگذاری چین در انرژی و زیرساختهای ایران را در ازای نفت این کشور تعیین میکرد. نکته اساسی توافق آن بود که ایران را وارد طرح «کمربند-جاده» چین کرد. این امر، انتقال فناوری چینی به تهران را تسریع کرد و شرکتهایی مانند «Tiandy Technologies» در حمایت از برنامههای نظارتی داخلی نقشآفرینی کردند.
در ادامه این گزارش ادعا شده: صادرات نرمافزارهای نظارتی پس از اعتراضات سال ۲۰۲۲ در ایران، بیش از دو برابر شد و نرمافزارهای تشخیص چهره چینی نقشی چشمگیر ایفا کردند. چین، همچنین فناوریهایی با کاربرد همزمان در حوزههای نظامی و غیرنظامی، مانند قطعات الکترونیکی پیشرفته و نرمافزارهای جمعآوری اطلاعات را در اختیار ایران قرار داده است.
در گذشته، زمانی که روسیه یا چین تأمینکننده فناوری نبودند، ایران از طریق تأمین غیرقانونی و مهندسی معکوس فناوریهای غربی، مسیر ثانویهای برای دستیابی به نوآوری خارجی پیدا میکرد. حوزه فناوری ایران تا حدی بر فناوریهای غربی تکیه داشت که این فناوریها، با کاربرد دوگانه نظامی و غیرنظامی، از طریق شرکتهای صوری با دور زدن تحریمها، وارد کشور میشد.
این شبکه جهانی خرید غیرقانونی در سال ۲۰۲۲ آشکار شد؛ یعنی وقتی مشخص شد پهپادهای ایرانی «مهاجر-۶» که در جنگ اوکراین استفاده شدهاند، دارای قطعات ساخت ایالات متحده و اتحادیه اروپا هستند.
حملات اسرائیل، تأسیسات هستهای و زیرساختهای نظامی پیشرفتهای را در ایران هدف گرفت که جایگزینی آنها بهدلیل منشأ خارجیشان دشوار است. علاوه بر این، همانگونه که وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران تأیید کرد، تهران در جریان جنگ برای مقابله با اختلالهای عمده در سامانه GPS تحت کنترل آمریکا، بهطور خودخواسته سیگنالهای GPS داخلی را مختل کرد.
- از GPS تا بیدو؛ چرخش فناورانه تهران
اکنون پکن درصدد است نقش خود را پررنگتر سازد و از طریق پیمان همکاری ۲۵ساله، شراکت خود را با ایران تسریع کند. در ماه مه ۲۰۲۵، ستار هاشمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران، با «لی لچِنگ» از وزارت صنعت و فناوری اطلاعات چین دیدار کرد تا پروژههای مشترکی را در حوزههای هوش مصنوعی، صنعت هوشمند و زیرساخت ارتباطی آغاز کنند. پس از آن، هاشمی در سپتامبر از ایجاد «پیوند راهبردی» تازه در حوزه هوش مصنوعی و اقتصاد دیجیتال خبر داد.
ایران، اکنون رسماً اعلام کرده که قصد دارد بهطور کامل از سامانه ناوبری ماهوارهای چین، یعنی «بیدو»، بهجای GPS استفاده کند. رسانههای ایرانی، این اقدام را نشانهای از کاهش وابستگی به فناوری غربی و بخشی از همسویی جدید توصیف کردهاند که ساختار قدرت جهانی مبتنی بر این وابستگی را به چالش میکشد.
اگرچه این روند از سال ۲۰۱۵ آغاز شده بود، اما اعلام رسمی تصمیم تهران برای بررسی جایگزینی کامل GPS با بیدو، پس از اختلال عمدی در سیگنالهای GPS داخلی در ژوئن، نقطه عطف سیاسی و راهبردی به شمار میرود.
ادغام این سامانه میتواند اجرای عملیات آینده علیه ایران را برای اسرائیل و ایالات متحده دشوارتر کند، زیرا آنها برای ایجاد اختلال یا فریب در سیگنالهای GPS و ماهوارهای در خلیج فارس و در نتیجه، سردرگمسازی سامانههای نظامی ایران، به این روش، متکی بودهاند. بااینحال، این برتری راهبردی، اکنون ممکن است تضعیف شده باشد. استفاده از سامانه بیدو، به تهران امکان دسترسی به سیگنالهای نظامی رمزگذاریشده، پوشش جهانی و دقت بالاتر در هدفگیری را میدهد.
این همکاری فزاینده با انتقال تجهیزات و زیرساختهای نظامی نیز همراه بوده است. چین با تحویل موشکهای زمینبههوای HQ-9B به ایران، به تقویت پدافند هوایی این کشور کمک کرده است. این سامانههای چینی میتوانند در کنار سامانههای روسی S-300 فعالیت کنند و جایگزین تجهیزاتی در ایران شوند که در حملات اسرائیل در سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ از بین رفتهاند. حمایت چین همچنین شامل قطعات پیشرانههای سوخت جامد و سامانههای هدایت و کنترل است که به ایران امکان داده خطوط تولید موشکهای آسیبدیده را بازسازی کند.
ادغام فناوری تراشهسازی و تولید قطعات الکترونیکی حساس و هوش مصنوعی چینی در این توانمندیهای نظامی، لایه دیگری از نگرانی را افزوده است. بقایای یکی از پهپادهای ایرانی شاهد-۱۳۶ که در ژوئن ۲۰۲۵ بهدست آمد، نشان داد سامانههای هدفگیری مبتنی بر هوش مصنوعی در آن بهکار رفته است. در همین رابطه، رسانههای ایرانی، دسامبر ۲۰۲۴ گزارش دادند نیروی دریایی سپاه پاسداران، پیشتر فناوری هوش مصنوعی را در ۲۶ هزار قطعه تجهیزات خود، از جمله موشکهای کروز، ادغام کرده است.
اول اکتبر، دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا/ اوفک (OFAC)، از اقدام علیه شبکهای در هنگکنگ، چین و ایران خبر داد که فناوریهای نظامی و غیرنظامی آمریکایی را برای استفاده در رادارها و سامانههای هدایت موشکهای پدافند هوایی ایران تأمین میکرد.
با توجه به اتکای همکاری چین و ایران به انتقال دانش و اجزای کمتز نمایانشده، انتظار میرود رهگیری نقش چین در یکپارچهسازی فناوریهای هوش مصنوعی دفاعی و تهاجمی برای نهادهای اطلاعاتی غرب دشوارتر شود.
سوم سپتامبر، رسانههای دولتی ایران، تهدید جنگ ترکیبی علیه این کشور را چنین توصیف کردند: «استفاده از همه حوزههای قدرت، از جمله عملیات اطلاعاتی، الکترونیکی، فرهنگی، اجتماعی و نظامی از سوی بازیگران خصمانه برای بیثباتسازی ایران.»
همچنین نیاز به شکلدهی افکار عمومی از طریق فناوری بومی و مقابله با «جنگ روایتها» مورد تأکید قرار گرفت.
- تقویت بازدارندگی و گسترش همکاریها در محور شرق
بررسی تحولات منطقهای وابستگی ایران به چین را برای تقویت توان بازدارندگی و امنیت داخلی افزایش خواهد داد. اگر آمریکا و اسرائیل، با تکیه بر ترکیب اطلاعات حاصل از نارضایتی داخلی و توان نظامی برتر، بخواهند توان خود را برای حمله به ایران با سرعت و آزادی عمل (مشابه آنچه در جنگ ۱۲روزه نشان دادند) حفظ کنند، باید با این شراکت در حال گسترش مواجه شوند.
هرچند چین و ایران، از لحاظ ایدئولوژیک اشتراک چندانی جز مخالفت با نظم بینالمللی لیبرال ندارند، اما حکومت ایران بهخوبی میداند حمایت فناورانه چین حیاتی است و چین نیز احتمالاً حمایت از ایران را بهایی میداند که برای حفظ جای پای خود در اوراسیا باید بپردازد.
هدف قرار دادن خرید نفت ایران توسط چین، که اصلیترین جنبه ملموس همکاری دو کشور است، شاید در کوتاهمدت، مؤثرترین ابزار بلندمدت غرب برای مختل کردن این رابطه باشد. ایران برای فروش ۹۰ درصد از نفت خام صادراتی، به چین متکی است و این میزان، حدود ۱۰ درصد از واردات نفت خام چین را تشکیل میدهد. این تجارت به ناوگانهای سایه متکی است که نفت ایران را قبل از آنکه منشأ آن آشکار شود، به پالایشگاههای کوچک موسوم به «قوریچای» در چین منتقل میکنند.
همانگونه که مقالهای در نشریه The National Interest توصیه میکند، در اولویت قرار دادن بازرسی و توقیف نفتکشهای قدیمی مرتبط با ایران از سوی مقامات بندری، میتواند ظرفیت حملونقل این تجارت را کاهش دهد. همچنین طبق اشاره «کلیتون سیگل» از مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی (CSIS) در ماه مه، آسانتر شدن معیارهای اثبات برای نهادهایی مانند اوفک (دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا) که مسئول صدور تحریماند، میتواند امکان هدفگیری شرکتهای بزرگ دولتی نفتی چین را فراهم آورد.
در حالی که نقش کنونی چین در تقویت توان دفاعی ایران از طریق اشتراک فناوری، هنوز نمیتواند ایران را بهطور کامل از حملات احتمالی آمریکا یا اسرائیل مصون دارد، واشنگتن باید از هماکنون با قاطعیت بیشتری به تحولات جدید روابط چین و ایران بپردازد، پیش از آنکه بحران دیگری، ظرفیتهای این همکاری را بیازماید. (منبع:عصرارتباط)
- ۰۴/۰۸/۰۵

