رونق گردشگری در حوزه فناوری

علی شمیرانی- در سالهای اخیر به برکت ساخت عناوین و القابی نظیر «دانشبنیان و استارتآپ» و لزوم حمایت بیچون و چرا از رشد و رونق شرکتهایی که بعضا جمع سال تاسیس و کارکنانشان به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد، شاهد رشد بیسابقه حضور در نمایشگاههای خارجی یا اعزام هیاتهای تجاری به خارج از کشور (بخوانید گردشگری در حوزه فناوری) هم هستیم.
نه نمایشگاههای خارجی بد هستند و نه حمایت از شرکتها برای حضور در آنها. بلکه همچون همیشه، مساله، هزینه و فایده و استفاده هدفمند، بهینه و حداکثری از امکانات و بودجههای بیزبان کشور است.
اعزام هیاتهای تجاری و برپایی نمایشگاههای فناورانه در خارج از کشور به حدی گسترده شده که حتی کار پیدا کردن برخی از این کشورها روی نقشه نیز آسان نیست. کشورهایی نظیر چین، کره جنوبی، گرجستان، قرقیزستان، کنیا، اوگاندا، اتریش، مجارستان، آفریقای جنوبی، پرتغال، افغانستان، عراق، ارمنستان، کشورهای آمریکای لاتین، روسیه، بلاروس، آذربایجان، پاکستان از جمله کشورهایی هستند که در سالهای اخیر هدف سفر بودهاند.
پای صحبت مسوولان و مجریان این نمایشگاهها و سفرها هم که بنشینید تمام و کمال از اقدامات خود دفاع کرده و یا توجیهی خواهند یافت و یا توجیهی خواهند ساخت. ولو آنکه گفته شود چند نفر فارسی زبان در این کشورها دیده شدهاند.
دنبال خروجی این نمایشگاهها و سفرها (گردشگریها) که باشید، پاسخ بسیار جالبتری دریافت میکنید: «شرکتهای فناور ایرانی علاقهمند به افشای توافقات و قراردادهای خود با طرف خارجی نیستند، حق هم دارند و وظیفه دولت نیز بسترسازی برای مبادلات بینالمللی است که بعدها اثر خود را در اعداد و ارقام صادراتی نشان خواهد داد!» (این پاسخ واقعی، و به نقل از یک مقام مسوول است.)
آری! این جان و مخلص کلام حامیان و مجریان سفرهای گسترده به خارج از کشور است. بگذارید ما هم بپذیریم و باور کنیم که چنین است. از قضا کاری هم به کنکاش در ریز ارقام و هزینههای این سفرها که از بودجه کشور خرج میشود نداشته باشیم و به ادامه مطلب بپردازیم.
مساله نخست آنکه ما در این بخش با تنوع انبوهی از نهادهایی مواجه هستیم که به شکل کاملا موازی و گاه در رویهای رقابتگونه مشغول برپایی نمایشگاه و اعزام هیاتهای تجاری به اقصا نقاط دنیا و با توجیهات متعدد هستند.
مساله دوم اینکه برخی از این سفرها و نمایشگاهها به نوعی یکبار مصرف بوده و حتی خبری از دفاع از تصمیمهای قبلی و استمرار حضور در این نمایشگاهها نیست.
مساله سوم آنکه حتی حضور در نمایشگاههایی که چندین سال متوالی نیز به سختی و به شکل منظم در حال برگزاری است و شرکتهای فناور ایرانی نیز علاقهمند به حضور در آنها هستند، عمدتا در کمتر از یک هفته به برگزاری، تعیین تکلیف میشوند و در نتیجه حاضران در نمایشگاه از بلاتکلیفی و فرصت کم برای برنامهریزی گلهمند هستند.
مساله چهارم آنکه گاها با جابجایی مسوولان، اولویتهای سفرها و کشورهای هدف نیز از اساس تغییر میکنند! چون هر مسوول به هر حال خرد و تشخیص خود را دارد و اصولا مگر ما در این بخش (همچون سایر بخشها) برنامه مدون و مشخصی داریم که کسی بخواهد به تخطی از آن ایراد وارد کند.
از قضا انتظار برای آنکه دولت یا مجلس وارد عمل شده و رویهای مشخص برای جلوگیری از هدررفت منابع کشور آن هم در شرایط اقتصادی و فعلی داشته باشند، همانقدر بیفایده است که انتظار برای جمعشدن بساط همایشها مطرح است.
صنعت گردشگری در حوزه فناوری به اندازه صنعت همایش در ایران جذابیت دارد و سخت میتوان همایش یا سفری به خارج از کشور را یافت که نمایندگانی از مجلس یا دولت در آن حضور نداشته باشند.
با این حال وظیفه حکم میکند که بگوییم، لااقل سالها معطل بخشنامه و قانون و سپس راههای دور زدن آن برای ساماندهی به این وضع نمانیم و احدی از مسوولان همت کند و حداقل دبیرخانهای برای هماهنگی برپایی نمایشگاهها و اعزام هیاتهای تجاری ایجاد کند تا هم منابع کشور هدفمند هزینه شود، هم تقویم و برنامهای مشخص داشته باشیم و هم فعالان بخش خصوصی امکان برنامهریزی بلند مدت داشته باشند.
و البته پر واضح است که هر مسوولی که پا در این اقدام نیک بگذارد، قطع و یقین حمایت افکار عمومی، فعالان بخش خصوصی و رسانهها را به دنبال خود خواهد داشت.(منبع:عصرارتباط)
- ۹۸/۰۷/۲۹