ساختار سنتی مخابرات در انتظار بازنگری
شرکت مخابرات ایران در حالی که در عرصه کاری خود بدون رقیب در کشور یکهتازی میکند و هر آنچه که میخواهد در ایران انجام میدهد، اسیر ساختاری است که چشم و دست مدیرانش را در دنیای پیشرفته فناوری اطلاعات امروز جهان بسته است. دنیایی دیجیتال که میتواند قابلیتهای بسیاری برای این شرکت و نیز مشتریان روزافزون آن ایجاد کند، دنیایی که راهبردهای علمی و نوعیطلبند.
شرکت مخابرات در راستای ساختار سنتی خود، متولی ارائه خدمات تلفنی میباشد و هنوز هم بسیاری از مردم، شرکت مخابرات را متولی تأمین نیازهای تلفنی خود میدانند. به موازات این، مشتریان سنتی شرکت مخابرات کاربران جدیدی در قالب حقیقی و حقوقی ظهور کردهاند که نیازهای آنان متأثر از فناوریهای جدید به خصوص فناوری اطلاعات میباشد و اتفاقا سرعت رشد این کاربران جدید بگونه است که دیری نخواهد پایید که تعداد آنان هم به لحاظ کمی و کیفی از مشتریان سنتی پیشی خواهند گرفت. عمده نیاز آنان در حال حاضر انتقال داده میباشد. مورد نظر ما کاربران کلان مثل بانکها و یا دستگاههای دولتی نیستند بلکه کاربران خانگی و شرکتهای کوچک هستند که میخواهند از بستر سیم مسی که برای تلفن خود دارند، برای انتقال دیتا استفاده کنند و از طریق شمارهگیری به سرویسدهنده متصل شوند
اما در این میان اولین نقطه دسترسی تقریبا تمامی کاربران یک زوج سیم مسی به قطر 0.4 میلیمتر میباشد که از قدیم در دسترس همگان بوده و میباشد. سالها بود که از این امکان تنها برای انتقال ترافیک صوتی که مقدار این ترافیک به ازای هر مشترک در ساعت حدود 200میلی ارلانگ بود ـ که بسیار هم ناچیز بود ـ استفاده میشد و به تنها نیاز مشتریان یعنی انتقال صوت پاسخ داده میشد. ولی هنوز هم اولین و در دسترسترین و مناسبترین بستر برای تامین نیازهای کاربران جدید بار همین سیم مسی میباشد که تکنولوژهایهای جدیدی چون سیستمهای انتقال بیسیم جیاسام و یا دکت نتواتسته است جایگزین مناسبی برای آن باشد که این سیستمها برای جای دیگر طراحی شدهاند مثلا روستاها.
هماکنون و در حال حاضر که کاربران خانگی و شرکتهای کوچک و همینطور بسیاری از دستگاههای دولتی نیاز به استفاده از این بستر مناسب یعنی سیم مسی را پیدا کردهاند راهبردهای اشتباه این بستر انتقال سنتی را مورد تهدید قرار داده است. اشتباه از آن جهت که این راهبردها به زودی روی درآمدهای شرکت مخابرات اثر غیر قابل جبران خواهد گذاشت. بدیهی است که تامین درست نیازها میتواند درآمد ایجاد نماید، نه محدودیتها.
در حالی که شرکتهای فناور در سطح جهان هر روزه تکنولوژیهای جدید با عنوان اکس دیاسال جهت استفاده بهینه از این زوج سیمهای مسی ارائه نمودهاند که به نیازهای کاربران جدید پاسخ میگوید به گونهای که این تکنولوژیها هم اکنون توان انتقال ویدئو که بیشتری پهنای باند را میخواهد روی همین سیمهای مسی به مشتری ارائه مینمایند که یک نمونه از آن، همین ادیاسال نامتقارن میباشد که اینترنت پرسرعت به مشتریان ارائه مینمایند. اساسا تکنولوژی اکسدیاسای برای پاسخ به نیازهای کاربران جدید روی سیمهای مسی موجود میباشد.
به موازات این فناوری یک فناوری محدودکننده نیز توسط شرکتهای فناور ارائه میگردد که عمدتا راهبردهای اشتباه شرکت مخابرات باعث هدایت این شرکت به سوی ارائه و تولید این فناوری محدودکننده پیش میرود و این فناوری همان فناوری پیسیام4 میباشد که هماکنون پیسیامهای 8 و 12 و 16 و30 آن هم ارائه گردیده است. این فناوری روی سیمهای مسی محدویت ایجاد میکند به گونهای که این مهمترین نقطه دسترسی مشتریان را فاقد کارایی برای انتقال داده به صورت مطلوب نموده است و تنها کارایی آن، تامین نیاز تلفنی مشتریان آن هم به صورت بسیار ضعیفتر ار گذشته است. حال وقتی که کاربر بیچاره برای استفاده از صفحات وب به اینترنت وصل میشود، میبیند که صفحات وب به کندی بار میشوند به سرویسدهنده اینترنت خود مراجعه میکند که پاسخی نمیگیرد، به مخابرات مراجعه میکند خیلی باید خوش شانس باشد که رئیس مرکز این محدودیت از خط وی بر دارد و معمولا روی خط دیگری بگذارد.
این راهبردهای اشتباه شرکت مخابرات منحصر به نقطه دسترسی نمیباشد و اگر کاربر حقیقی و کلان نباشد که بخواهد با پرداخت هزینههای سنگین و از طریق اجاره خطوط اجارهای یا لیزد به این محددیت فایق آید میبایست از طریق شمارهگیری به نزدیکترین نقطه ارائهکننده خدمات وصل گردد. به عبارتی مسیر خود را سوییچهای تلفنی انتخاب نمایند. این سوییچها در بهترین وضعیت سرعت دسترسی کاربران را به 56 کیلو بیت بر ثانیه محدود مینمایند. در دهه 90 میلادی کشورهای اروپایی با بکار گیری فناوری ISDN بر این محدیت غلبه کردند.
اگرچه شرکت مخابرات با خرید تعداد زیادی پورتهای ISDN می خواست از از این فناوری دنبالهروی کند و بسیار هم هزینه کرد در حالی که در دهه 90 هنوز کشور به اینترنت متصل نبود و خرید کلانISDN که مهمترین کاربردش انتقال دیتا بودتقریبا بی استفاده مانده است و هماکنون در چالش با فناوریهای رقیب مدیران شرکت مخابرات هیج راهبردی را ارائه نکردهاند. امروزه مدیران میبایست در تهیه پروپوزال برای خرید سوییچ به بسیاری از نیازهای جدید کاربران از جمله ارائه مسیر همراه با پهنای باند در خواستی و اتصال به سرویسدهنده از طریق مسیرهای از قبل تعریف شده مثل نیلد اپ کاننکشن را و... در نظر بگیرند.
راهبردهای اشتباه مدیران سنتی در شرکت مخابرات به همبنجا هم ختم نمی شود در خرید و بکار گیری سیستمهای انتقال عمدتا درک درستی از استفاده از دیگر لایههای انتقال بجز لایه یک و فیزیکال ندارند در حالی که نیازهای کاربران جدید کارکرد سیستمهای انتقال لایه دو و سه میباشد.
نتیجه این راهبردهای اشتباه بزودی اولین اثر خود را در درامدهای شرکت مخابرات نشان خواهد داد زیرا مخابرات از این هم قابلییت خود نمیتواند به خوبی بهرهبرداری کند.
منبع : بازتاب
- ۸۴/۱۲/۲۴