«شاخص ملی» یا مسابقه با خودمان
محمود اروج زاده - «با توجه به اعلام ITU در رتبهبندی جهانی در بخش فرصت دیجیتالی، ایران درسال های 2005 و 2006 از بین 181 کشور رتبه 105 و براساس شاخص آمادگی الکترونیکی، در سال 2009 از بین 70 کشور رتبه 68 را کسب کرده است. همچنین براساس رتبهبندی منطقهای در حوزه ICT در سال 2007 رتبه 11 و براساس سبد هزینههای ICT در همین سال رتبه هشتم را دارا بوده است... باید به جای این که شاخصهای بینالمللی را برای بررسی وضعیت موجود هدف بدانیم برنامه و اهداف خود را دنبال کنیم، اما تاکید بر شاخصهای بینالمللی آفتی است که به آن دچار شدهایم. در برنامه پنجم توسعه نباید شاخصهای بینالمللی را به عنوان اهداف تعریف کرد و باید روی شاخصهای ملی کار کرد که با دیدگاههای ما همسو هستند.»
این جملات بخشی از سخنان مدیر عامل شرکت فناوری اطلاعات ایران(به نقل از ایسنا) در همایش بررسی شاخصهای توسعه فناوری اطلاعات در کشور است که روز سهشنبه (دیروز)برگزار شد. از آنجا که افزایش دغدغه پیرامون وضعیت فعلی ایران در عرصه فناوری اطلاعات، و نیز جایگاه منطقهای و جهانی آن به ویژه در نسبت با وعدهها و انتظارات فراوان معقول و منقول، به موضوعی رسانهای تبدیل شده(تا بدانجا که یکی از مقامات ارشد دولت نیز نرخ نفوذ اینترنت در کشور را مورد نقد جدی قرار داد) طبیعی است که اخبار چنین همایشی به کانون توجه علاقهمندان و دستاندرکاران بدل شود. در این نشست، وزیر ارتباطات با پرهیز از اشاره به وضعیت کنونی و یا ارائه تصویر کلان حوزه مدیریتی خویش، تنها به تاکید بر «دولت دهم، اولین دولت الکترونیکی» و نیز واگذاری امور حاکمیتی این حوزه و خصوصا جمعآوری و تدوین شاخصهای موردنیاز این عرصه به شرکت فناوری اطلاعات ایران اکتفا نموده است.
به نظر می رسد دیدگاه اساسی و به تعبیر دقیقتر عصاره این نشست را میتوان در جملات نقل شده از سعید مهدیون (مدیرعامل شرکت فناوری اطلاعات) یافت، آنجا که ایشان به سهولت خیال همه را از درگیری مزمن و طولانی مدت با شاخصهای بینالمللی راحت میکند و نسخه جدیدی میپیچد: «شاخصهای ملی».
این دیدگاه البته «ترم» جدیدی به مجموعه عناوین و اصطلاحات نورسیده ادبیات ویژه حوزه مدیریت فناوری کشورمان میافزاید، و همانقدر تازه است که اینترنت ملی و یا گوشی ملی.
این موضوع که این دیدگاه اصولا به حل مشکل موجود میانجامد و یا بیشتر به پاک کردن صورت مسئله میماند، جای بحث و نقد فراوان دارد، اما عجالتا چند نکته اولیه را مورد توجه قرار میدهیم:
1 – آیا این قاعده که هر مجموعه یا کشوری برای خود شاخصهای ویژهاش را تعریف نماید، در کجا تجربه شده و آزمون موفقی را پشت سرگذاشته است؟
2 – وقتی که متراژ و شاخصهای خود را ملاک عمل و قضاوت قرار میدهیم، آیا دیگر چیزی بیش از «مسابقه با خودمان» را در پیش خواهیم داشت و آیا رقابت، معنادار خواهد بود؟
3 – اگر اهدافی مانند برتری در منطقه و کسب رتبه خاصی در جهان را در نظر داشته باشیم(اهداف مصرح سند چشمانداز کشور) آیا پیششرط تحقق آنها، پذیرش رقابت، و به موازات آن، شاخصهای استاندارد جهانی نیست؟
4 – راستی، متولی تعیین شاخصهای ملی چه کسی خواهد بود؟ به طور مشخص پرسش این است که آیا این شاخصها دارای ثبات و پایداری خواهند بود؟ آیا برنامه چهارم توسعه یا برنامه پنجم توسعه؟ نکته قابل توجه این است که در سخنان مدیر عامل شرکت فناوری اطلاعات، انتقاداتی صریح هم بر برنامه چهارم وارد شده است. صرفنظر از محتوای این انتقادات، آیا برنامه پنجم حاوی این شاخصها خواهد شد؟ شاید هم برنامه ششم و...
منبع : فناوران
- ۸۹/۰۴/۲۳