ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

عباس پورخصالیان - چهار پروژه ملیِ «ساخت ماهواره سنجش از دور»، «ساخت ماهواره مخابراتی بومی»، «اصلاح نظام اداری و استقرار دولت الکترونیکی» و «ایجاد کریدور ملی فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا)» که طرح و اجرای آنها از وظایف جاری وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات طی حداقل دو دهه اخیر بوده است، اکنون در "سال اقتصاد مقاومتی"، جزو «12برنامه ملی اقتصاد مقاومتیِ» ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی دولت صورت‌بندی شده‌اند.

اما اگر اقتصاد مقاومتی اصلاً مطرح نمی‌شد و ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی دولت نیز ابداً تشکیل نمی‌شد، آیا چهار پروژه ملیِ مذکور نیز عمراً مطرح نمی‌شدند؟ بدیهی است که این پروژه‌ها همیشه مطرح بوده‌اند بدون این که اجرا شوند! پس می‌توان نتیجه گرفت که مجریان محترم در وزارت فاوا و ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی دولت، حداقل در زمان تصویب «12برنامه ملی اقتصاد مقاومتیِ» هنوز همیافت «اقتصاد مقاومتی» را به درستی درنیافته بودند، چه اگر دریافته بودند، نمی‌آمدند عنوان کلیِ چهار پروژه ملی مذکور (درکنار هشت پروژه دیگر دولت یازدهم) را «برنامه ملی اقتصاد مقاومتی» بنامند، بلکه برعکس، می‌آمدند هم در هریک از آن پروژه‌ها و هم در تمام پروژه‌های دردست اجرای کنونی و در برنامه‌های اقدامِ آتیِ‌شان نیز، اصول مهندسی و مدیریتی اقتصاد مقاومتی را رعایت و اجرا می‌کردند.

 

"اقتصاد مقاومتی" پروژه نیست!

"اقتصاد مقاومتی"، پروژه نیست، بلکه سیاست، شگرد و تدبیری است لازم‌الاجرا در فاز طراحی سازه‌ها، سامانه‌ها و سازمان‌ها برای انعطاف‌پذیرسازی‌شان در برابر هر شوکی در آینده!

درباره چیستی اقتصاد مقاومتی، من خیلی زود، در نخستین شماره عصر ارتباط در سال جاری نوشتم یعنی همین که شعار سال 1395: "اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل" عنوان و اعلام شد من به تبارشناسی این مفهوم اشاره کردم. در آن یادداشت یادآوری کردم که:

«اقتصاد مقاومتی، بخشی از مبحث مهندسی و مدیریت تاب‌آوری در فاز طراحی سازمان یا سامانه است که در متون مرجع به آن،resilience engineering  و  resilience management می‌گویند. اصطلاح مهندسی تاب‌آوری، گویای اِعمال روش فکری معینی برای انعطاف‌پذیری و ایمن‌سازی سازمان‌ها و سامانه‌ها، آنهم در فاز طراحی آنها است و نه بَعد از فاز بهره‌برداری! از همین رو، مهندسی و مدیریت تاب‌آوری با مهندسی و مدیریت مخاطره فرق دارد».

 

در آن یادداشت بر دو نکته تأکید کرده بودم:

•          نخست همکارانم در بخش فاوا را به این نکته توجه داده بودم که مدیریت مخاطره یاrisk management (سوژه ای که تازه دو هفته پیش سازمان نظام صنفی رایانه‌ای به آن پرداخته بدون آن که به مکمل‌ آن: مدیریت رزیلینس اشاره کند) رویکردی حداقلی و گذشته‌گرا است. مدیریت مخاطره، شوک‌های قبلاً تجربه شده‌ای را که ممکن‌‌اند در آینده تکرارشوند، ملاک محاسبات خود قرار می‌دهد و برای مقابله با امثال آنها در آینده، به تجهیز خود و تمرین همکاران برای تفوق یافتن سریع بر این نوع شوک‌ها می‌پردازد و معمولاً به همین تجهیز و تمرین اکتفا می‌کند. اما چه کسی تضمین می‌کند که شوک‌های آینده، تکرار همان شوک‌های شناخته شده در گذشته باشند؟ ‌ هیچ کس!

•          و دوم بر این نکته تأکید کرده بودم که مدیریت مخاطره، معمولاً از آغاز لحظه فاز طراحیِ سازه‌ها، سامانه‌ها و سازمان‌ها شروع به فعالیت نمی‌کند، بلکه پس از اجرای آنها، در فاز بهره‌برداری ممکن است، پیاده‌سازی شود. ولی مدیریت رزیلینس، مقدم بر تفکر طراحی است!

 

عصر شوک‌های نو به نو

عصر ما، دورانِ مواجهه با شوک‌های نو به نو و قبلاً تجربه نشده است. مدیریت مخاطره، لازم است اما دیگر کافی نیست. درحالی که مدیریت مخاطره، واکنشی و گذشته‌گرا است، مدیریت اقتصاد مقاومتی (بخوانید: مدیریت تاب‌آورسازی) فراکنشی و آینده‌نگر است. حساسیت سازه‌ها، سامانه‌ها و سازمان‌های فاوا در برابر شوک‌های آینده ایجاب می‌کند که پیش از آغاز فعالیت مدیریت مخاطره، در فاز طراحی سازه‌ها، سامانه‌ها و سازمان‌های فاوا، تفکر اقتصاد مقاومتی (بخوانید: تدبیر تاب‌آورسازی نظام) را به کار ببندیم.

پس می‌توان نتیجه گرفت که:

•          مدیریت و مهندسی تاب‌آوری، مبحثی کلی‌تر از گفتمان "اقتصاد مقاومتی" است؛

•          گذشته‌نگری و مطالعه رخداده‌ها به منظور درک علل بروز آنها و پیشگیری از وقوع مجدد یا مقابله با آثارشان، هنر تاکنونی مدیران و مهندسان ما برای ایمن‌سازی سامانه‌های‌مان بوده است.

•          از منظر مهندسی تاب‌آوری: ازکارافتادن سازه‌ها، سامانه‌ها و سازمان‌های فاوا، ماحصل وفاق‌هایی است که تصادفاً پیش می‌آیند و اگر پیش‌آیند چینیِ پیچیدگی سازه‌ها، سامانه‌ها و سازمان‌های فاوا تَرَک برمی‌دارد، می‌شکند و مغلوب می‌شود، اما این شکست، ضرورتاً نتیجه کارکردهای نامناسب عناصر درونی آنها نیست!

•          کارکنان سازمان‌های فاوامحور باید بدانند چگونه رویکردشان به کار را می‌توانند در تلاش برای تداوم حساسیت نسبت به امکان وقوع شوک، همواره مورد تجدید نظر قرار دهند.

•          کنترل‌کنندگان ناظر بر سازمان‌های فاوامحور نیز باید بدانند چگونه از دور، و کارکنان هم باید بدانند چگونه از نزدیک می‌توانند از امکان وقوع شوک و تبدیل شدن آن از امکان به واقعیت، آگاهی حاصل کنند.

•          «بهکردها» و دگرگونی‌ها همواره باعث ایجاد زمینه‌های جدید شوک و طرح تقاضاهای جدید مدیران از کارکنان برغم یا بدلیل صلاحیت‌ها و مهارت‌های جدید می‌شود. 

•          منادیان تدبیر اقتصاد مقاومتی و مهندسان تاب‌آورسازی به این باورند که ایمنی تاکنونی، برآیند شوک‌هایی است که هنوز رخ نداده‌اند و تا هنگامی‌که رخ ندهند، ایمنی و امنیت برقرار است.

•          به قول اِریک هُلناگِل(2006): مدیریت و مهندسی تاب‌آوری (رزیلینس) در پی کسب روش‌ها و مهارت‌هایی برای آینده نگری مخاطرات است.

•          اقتصاد مقاومتی، کاربرد تفکر طراحی، مدیریت و مهندسی تاب‌آوری در اقتصاد ملی و مدیریت‌های اجرایی است.

•          تفکر و گفتمان تاب‌آورسازی نظام، فراتر از حوزه اقتصاد در تمام حوزه‌های مدیریت توسعه پایدار قابل اِعمال و اجرا است؛

•          این تفکر در حوزه مدیریت فردی (سلامت و روان شناسی فردی)، مدیریت جمعی (بهداشت عمومی ‌و روان‌شناسی جمعی به علاوه جامعه‌شناسی) نیز به کار می‌آید و به خدمت گرفته می‌شود؛

•          گفتمان تاب‌آوری در صنعت، تجارت، مدیریت سازمانی، مدیریت‌های شهری، شهرسازی و حتی مدیریت سامانه‌های الکترونیکی بخصوص، کاربرد دارد.

 

لزوم کل‌گرایی و پرهیز از راه حل‌های جزیره‌ای

تازه، این همه داستان اقتصاد مقاومتی در کشور نیست! حل معضلات ساختاری اقتصاد ایران، با ارایه راه حل‌های جزیره‌ای در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات امکان‌پذیر نیست؛ راه حل جزیره‌ای به این معناست که یک دستگاه یا سازمان منفرد، متصدی و مسئول رفع یک مشکل ساختاری شناخته شود، حال آن که تاب‌آورسازی نظام، از توان اجرایی آن سازمان خارج است.

دولت در راستای تحقق تدبیر اقتصاد مقاومتی اگرچه گام‌های مناسبی در جهت برنامه‌ریزی تعاملی برداشته است، اما درمورد اجرای اصول اقتصاد مقاومتی در بسیاری از طرح‌های مهم و زیربنایی، فکر اساسی نکرده است.

پس از درک چیستی اصول اقتصاد مقاومتی، همکاری بین قوا در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی غیرقابل اجتناب است. اما این مهم در حدود مورد انتظار هنوز محقق نشده است.

تحلیل کلی محتوای پروژه‌ها حاکی ازاین است که مولفه انعطاف‌پذیری و رفع آسیب‌پذیری اقتصاد به معنای دقیق کلمه، در بسیاری از پروژه‌ها دیده نشده است.

به عبارت دیگر، سوال مشخص این است که چنانچه اقتصاد مقاومتی مطرح نبود، کدام یک از موارد از فهرست پروژه‌های مصوب ستاد اقتصاد مقاومتی کنار گذاشته می‌شد؟

«نظام یکپارچه پیشبرد و پایش اقتصاد مقاومتی» اگرچه از دیدگاه نظری، محتوای مناسبی را راجع به نظارت برنامه‌های ملی اقتصاد مقاومتی و پروژه‌های ذیل آن ارائه داده است اما تا به حال خروجی‌های آماری خاصی بر اساس این نظامنامه (میزان پیشرفت پروژه‌ها) مشاهده نشده است؛ همچنین «شاخص‌های ارزیابی تحقق اقتصاد مقاومتی» فاقد وزن‌دهی مناسب برای هر یک از شاخص‌ها بوده و به نظر می‌آید که اراده جدی برای ارزیابی این شاخص‌ها وجود ندارد.

بسیاری از پروژه‌های مصوب ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی برای سال 1395، دارای بار مالی هستند، ولی درج یک بند کلی در بودجه سال 1395 جهت تامین منابع مالی این پروژه‌ها، بدون تفکیک بین منابع مورد نیاز برای هر پروژه، رویکردی جدید است که تا حد زیادی برای صاحبنظران حوزه بودجه‌ریزی غیرقابل قبول و غیرکارشناسی تلقی می‌شود (در این مورد رجوع شود به وبگاهِ: rc.majlis.ir/fa/news/show/1003742).

منبع:عصرارتباط

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">