نتیجه معکوس تحریم فناورانه ایران
رزنیکا رادمهر – بررسی امور بینالملل (IAR) نام نشریه دانشجویان فارغالتحصیل از دانشکده روابط بینالملل الیوت دانشگاه جورج واشنگتن در واشنگتن دیسی است که با هدف تبیین و بررسی دیدگاههای رهبران فردا در مورد مسایل مهم امروز، فعالیت دارد.
این نشریه به دو بخش جداگانه تقسیم میشود؛ نسخه چاپی، که هر دو سال یک بار برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی منتشر میشود و نسخه وب، که به طور مداوم در سایت iar-gwu.org منتشر میشود.
اخیرا سایت این نشریه در مقالهای به قلم «کریس بورخس»، به بررسی خروجی سالها تحریمهای فناورانه و سایبری آمریکا علیه ایران پرداخته و به این جمعبندی رسیده است که این تحریمها نه تنها به تحقق سیاستها و آزادیهای مورد نظر آمریکا برای شهروندان ایرانی و امکان اعمال نفوذ بیشتر در ایران منجر نشده بلکه در نتیجهای کاملا معکوس، باعث از دست رفتن اهداف آمریکا در ایران و همچنین کمک به تقویت شبکه ملی اطلاعات در این کشور شده است.
به همین دلیل نویسنده معتقد است که آمریکا باید در این سیاست متناقض تجدیدنظر کند و امکان ارایه خدمات و ورود و سرمایهگذاری شرکتهای فناوری در ایران را به شکلی گستردهتر و شفاف، فراهم کند.
در گزارش The International Affairs Review که توسط هفتهنامه عصر ارتباط ترجمه شده، آمده است: «در آوریل 2022، ایالات متحده و 60 شریک جهانی، بیانیه آینده اینترنت را امضا کردند که تعهدی برای ترویج و محافظت از گشودگی، فراگیری و حریم خصوصی در اینترنت جهانی است. این بیانیه در مقطع حساسی در زمینه توسعه اینترنت منتشر شده است. یک اینترنت باز و متصل با یک محیط اطلاعاتی سالم برای یک دموکراسی کارآمد، حیاتی است اما بسیاری از کشورها به طور فزاینده، کنترل اینترنت و محیط اطلاعات داخلی گستردهشان را تشدید میکنند.
از سوی دیگر در حالی که ترویج آزادی اینترنت در سراسر جهان از سال 2010، سیاست اعلامشده ایالات متحده بوده، اما سایر سیاستهای متناقض آمریکا، این هدف را تضعیف میکند.
تحریمهای گسترده و پیچیده آمریکا، با محدودیت دسترسی شهروندان ایرانی به ابزارها و اطلاعات ارتباطی و در عین حال، تسهیل توسعه اینترنت داخلی تحت کنترل دولت، باز بودن اینترنت ایران را تا حد زیادی کاهش داده است. برای ترویج اینترنت باز در ایران، آمریکا باید سیاستهای تحریمی خود را روشن و ساده اعلام کند.
تحریم اینترنت
ایران از زمان انقلاب 1979، با تحریمهای آمریکا مواجه بوده است. در دهه 1990، زمانی که کلینتون، فرمان اجرایی 12959، مبنی بر ممنوعیت صادرات «هر گونه کالا یا فناوری (از جمله دادههای فنی یا سایر اطلاعات)» به ایران را امضا کرد، این تحریمها بهطور قابل توجهی گسترش یافت. با توجه به دامنه گسترده تحریمها، این موارد، در نهایت، تقریبا همه چیزهایی را که در عصر رایانه ایجاد شده بود، دربرمیگرفت و ممنوعیت ارایه دسترسی به اینترنت را نیز شامل میشد.
با این حال، پس از برخی وقایع سیاسی در ایران، ایالات متحده متوجه شد این تحریمها، هدف گستردهتر این کشور، برای تضعیف دولت ایران را زیرسوال میبرد. چراکه در برخی از این وقایع از تلفنهای همراه و رسانههای اجتماعی از سوی معترضان، برای سازماندهی استفاده میشد.
اما آمریکاییها به این نتیجه رسیدند که با محدود کردن دسترسی شهروندان ایرانی به اطلاعات و ابزارهای ارتباطی، مانع توانایی آنها شدهاند. در پاسخ، ایالات متحده آمریکا، قانون تحریمهای خود را بهروز کرد تا امکان صادرات فناوری اطلاعات و ارتباطات کلیدی به ایران، از جمله رسانههای اجتماعی، برنامههای پیامرسان فوری و حتی تلفنهای همراه و رایانهها را فراهم کند!
ماهیت ناپایدار تحریمها
در حالی که این اقدام عمدی در تحریم، نشاندهنده قصد آمریکا برای ترویج آزادی اینترنت است، از بسیاری جهات، اجرای تحریمها، این هدف را تضعیف میکند.
پیچیدگی محض تحریمها، اینترنت ایران را محدود میکند، زیرا بسیاری از شرکتها، توانایی عبور از محدودیتها را ندارند و به سادگی، از بازار ایران اجتناب میکنند. همچنین نگرانی از نقض غیرعمدی تحریمها با مجازاتهای سنگین ناشی از نقضهای به ظاهر پیشپاافتاده، تشدید میشود.
به عنوان مثال، آمریکا، شرکت سوئیسی ICT SITA را به دلیل استفاده از سرورهای مستقر در ایالات متحده برای اجرای برنامه چمدان گمشده خطوط هوایی ایرانی، بیش از 7 میلیون دلار جریمه کرد. علاوه بر این، حتی زمانی که یک شرکت، تصمیم میگیرد بهرغم ریسکها در ایران فعالیت کند، با موانع قابل توجهی مواجه میشود.
در حالی که دولت ایالات متحده، فرایند صدور مجوز را برای اعطای آن به شرکتها، به منظور فعالیت در کشورهای تحریمشده، حفظ میکند، این روند میتواند بسیار دشوار باشد. به عنوان مثال، پلتفرم میزبانی اینترنتی Github، بیش از دو سال طول کشید تا مجوز فعالیت در ایران را دریافت کند. ماهیت بسیار ناپایدار این تحریمها، همچنین شرکتهای فناوری اطلاعات را از فعالیت در ایران منصرف میکند.
به عنوان مثال، پس از اینکه دولت ترامپ با خروج از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) و اجرای کمپین «فشار حداکثری»، سیاست آمریکا در قبال ایران را تغییر داد، شرکتهای بزرگ فناوری مانند گوگل و آمازون، ارایه خدمات خود را علیرغم قانونی بودن این کار، به طور کلی برای ایرانیان متوقف کردند. چراکه آنها به این نتیجه رسیده بودند که سرمایهگذاری شرکتها در ایران، در شرایطی که ممکن است در آینده نزدیک، غیرقانونی تلقی شود، ارزش این ریسک را ندارد.
شبکه ملی اطلاعات
در حالی که محدودیت دسترسی به خدمات آنلاین خارجی، مسلما برای باز بودن اینترنت ایران مضر است، دلیل اصلی زیان تحریمهای آمریکا برای این کشور آن است که رشد شبکه ملی اطلاعات (NIN)، ایران را تسهیل میکند.
در حالی که ایران، برای اولین بار در سال 2005 برنامههای خود را در حوزه NIN اعلام کرد، تحریمهای ایالات متحده با وادار کردن ایران به استفاده از شبکه ملی اطلاعات، موجب رشد آن میشود. پس از خروج شرکتهای میزبان وب مانند DigitalOcean و GoDaddy از ایران به دلیل کمپین «فشار حداکثری»، بسیاری از شرکتهای ایرانی، مجبور به استفاده از خدمات زیرساخت داخلی، تحت شبکه ملی اطلاعات شدند.در ادامه این گزارش ادعا شده: شبکه ملی اطلاعات، نه تنها به دلیل قدرت نظارت و سانسور از طرف دولت ایران، برای آزادی اینترنت، مضر است، بلکه به این دلیل که قطعی اینترنت را که در دورههای ناآرامی، به طور فزایندهای رایج شده، ساده میکند.
با خروج شرکتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات خارجی از ایران و انتقال درصد بیشتری از اقتصاد دیجیتال به شبکه ملی اطلاعات، هزینه اقتصادی قطع اینترنت توسط دولت کاهش مییابد. این امر، با تشدید فزاینده قطعی اینترنت، همراه است. در سال 2019، مقامات ایرانی، اینترنت را برای یک هفته قطع کردند که طولانیترین خاموشی اینترنت تا امروز است. بدتر از آن، خروج سرویسهای اینترنتی غربی، توانایی ایرانیها را برای دور زدن محدودیتهای اینترنتی با ابزارهایی مانند VPN محدود میکند.
فشار گزینشی
میلیونها ایرانی با وجود تحریمها و محدودیتهای داخلی به اینترنت جهانی دسترسی پیدا میکنند و برای مثال، از برنامههای چت رمزگذاریشده مانند واتساپ، تلگرام و سایتهای رسانههای اجتماعی مانند اینستاگرام، توییتر و یوتیوب استفاده میکنند.
نویسنده گزارش در ادامه پیشنهاد داده: برای حفظ دسترسی مردم ایران به این خدمات، آمریکا باید اجرای برنامه تحریمهای خود را اصلاح کند. یک بهبود آشکار و تاثیرگذار، ساده کردن فرایند صدور مجوز خواهد بود. با توجه به سرعت فزاینده توسعه فناوری، بهویژه در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، فرایند دو ساله صدور مجوز، دسترسی متوسط ایرانیان به فناوریهای کلیدی نوظهور را محروم میکند. به عنوان مثال، برای مشاغل و افراد، بسیار رایج است که از محاسبات ابری، برای کاهش هزینهها و افزایش امنیت استفاده کنند. با این حال، با توجه به تازگی نسبی این فناوری، شرکتها از ارایه خدمات رایانش ابری به ایرانیان منع شدهاند، زیرا هنوز هیچ مجوز خاصی، لحاظ و اعطا نشده است. مهمتر از همه این است که برنامه کلی تحریمها باید شفاف و سازگار باشد تا در صورت امکان، ریسک عملیاتی شرکتهای ICT را کاهش دهد. هدف اصلی تحریمها، وادار کردن ایران به تغییر رفتار است. با این حال، موثر بودن این امر مستلزم آن است که کشور تحمیلکننده تحریمها، توانایی بازگرداندن آسان آنها را داشته باشد.
حتی زمانی که ایالات متحده آمریکا در برنامه تحریمهای خود، مجوزهای خاصی را در نظر گرفته، شرکتهای خصوصی به دلیل بیثباتی و ابهام تحریمها، حتی خدمات جدید مجاز هم ارایه نکردهاند. این کار، اثربخشی کل برنامه تحریمها را تضعیف میکند. اگر افراد باور نداشته باشند واقعا مزایای ملموسی برای انجام این کار دریافت خواهند کرد، کمتر احتمال دارد رفتار خود را تغییر دهند. با شفاف کردن تحریمها و حتی تعامل با شرکتهای خصوصی برای روشن کردن موارد مجاز، نه تنها میتوان از آزادی اینترنت جهانی حمایت کرد، بلکه این اقدام، اثربخشی برنامه تحریمهای کلی علیه ایران را تقویت میکند. (منبع:عصر ارتباط)