نتیجه وعدههایی که محقق نمیشود
علی شمیرانی - 6 ماه پس از تحریم واردات بدنه کارت هوشمند ملی (اواخر اسفند سال 96) و مقارن با مردادماه سال 97 بود که سازمان ثبتاحوال کشور کشور اعلام کرد: متاسفانه بر اثر تحریمها دیگر نمیتوانیم بدنه کارت هوشمند ملی را وارد کنیم، به همین دلیل اقدامات خود را برای صدور کارت تولید داخل آغاز کردهایم.
کمی بعد هم اعلام شد: کارتهای داخلی در مرحله تست نهایی بوده و تا آبانماه سال 97 وارد بازار میشود.
متولی این پروژه شرکت چاپخانه دولتی ایران است و حالا که در دیماه سال 98 هستیم سازمان ثبت احوال مجددا اعلام کرده است: «تراشه کارت همچنان وارداتی است و مشکل آن رفع شده، سفارشات آن داده شده و قرار است در آغاز ماه ژانویه تحویل چاپخانه داده شود ... مشکلی که هست این بوده که مواد اولیه کارت پلیکربنات در کشور وجود ندارد. درست است که مردم ثبتاحوال را متولی میدانند اما متولی بدنه کارت، چاپخانه دولت است.»
به عبارت دیگر در زمانی که اعلام شد کار تولید کارتهای هوشمند داخلی در کشور در مرحله تست نهایی است، نه امکان تولید تراشه آن وجود داشته است و نه مواد تولید بدنه کارتهای مذکور.
در همین روزهای جاری اما معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری با صدور فراخوانی از شرکتهای دانشبنیان برای طراحی و تولید چیپهای کارت هوشمند ملی و گذرنامه دعوت کرد.
اگرچه فلسفه تولید چیپهای مذکور برای گذرنامهها چندان روشن نیست، چرا که بر اساس شنیدهها این طرحی بینالمللی و بعد از حادثه 11 سپتامبر بود که از سوی آمریکاییها در دستور کار قرار گرفت و بعد هم از دستور کار خارج شد. لذا مشخص نیست مقصود و کاربرد چیپ در گذرنامههای ایرانی چیست.
نکته دوم آنکه امید میرود بعد از دو سال از وعده تولید کارت هوشمند و خبر اخیر که مشکل واردات تراشهها رفع شده و از طرفی تازه فراخوان تولید تراشه در کشور صادر شده است، میان دستگاههای مسوول که یکی به دنبال واردات است و دیگری به دنبال تولید، هماهنگی لازم باشد.
و نکته آخر اینکه ای کاش مسوولان مربوطه قبل از اعلام عمومی شعارها و وعدهها ابتدا به دنبال یافتن راههای جایگزین و حتی توقف موقت آن میرفتند، تا به این ترتیب زمینه ایجاد بدبینی، بدقولی و ناتوانی را در کشور ایجاد نمیکردند که عدهای هم بگویند وقتی توان تولید یک کارت هم نداریم، چطور میتوانیم به تولید و وعدههای بزرگتر امیدوار باشیم. (منبع:فناوران)