چه کسانی ما را از داشتن ماهوارههای ملی محروم کردند؟
عباس پورخصالیان - از سال 1387 تاکنون، ایرانیان روز چهاردهم بهمن هر سال را به مناسبت آزمایش موفقیتآمیز کاوشگر فضاییِ «امید»، "روز ملی فناوری فضایی" نامیده و این روز و این مناسبت را با اقدامی مناسب، بزرگ میدارند.
به همین مناسبت، چهارشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۵ وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز از پرتاب ماهواره "دوستی" تا پایان سال جاری (1395) خبر داد.
"ماهواره دوستی" گویا همان «شریفست» قبلی است که ابعادی کوچک و وزنی حدود 50 کیلوگرم دارد، در مداری بیضوی گرد زمین خواهد گشت و لذا نمیتواند بهطور مستمر در دید ناظر ایرانی مقیم و مستقر در سرزمین و خاک کشور باشد. کارکرد این ماهواره هرچه هست، پخش برنامههای رادیوتلویزیونی یا ارتباطات و مخابرات عمومی نیست که به شدت مورد نیاز امنیت کشور است.
برای داشتن ماهوارههای پخش برنامههای رادیوتلویزیونی با کارکرد ارتباطات و مخابرات عمومی، استقرار چنین ماهوارهایی در مدار زمینآهنگ (Geostationary Orbit) که در فضا به موازات خط استوا اما در فاصله 36هزار کیلومتری سطح زمین قرار دارد، واجب است.
اما ایران اصلا از لحاظ نداشتن ماهوارههای زمینآهنگ برای پخش برنامههای رادیوتلویزیونی، تنها کشور بزرگ جهان است.
ما از سال 1346 خورشیدی (که نخستین قانون ماهواره به تصویب مجلس قانونگذاری ایران رسید) یعنی از حدود 50 سال پیش تاکنون، همه فرصتهای ذیقیمت داشتن ماهوارههای پخش برنامههای رادیوتلویزیونیِ دارای کارکرد ارتباطات و مخابرات عمومی را بر باد دادهایم و به قول نلسون ماندلا، خطاب به میزبانانش در ایران: «شما بزرگترین قهرمانان فرصتسوزی هستید!» آری ما واقعا فرصتسوز هستیم و درنتیجه: هم نخستین کشور جهان هستیم که به آزمایشگاههای بل آمریکا، سفارش ساخت ماهوارههای پخش برنامههای رادیوتلویزیونی و ارتباطات و مخابرات عمومی را دادیم و هم تنها کشور بزرگ جهان هستیم که هنوز 40 سال پس از آن سفارش، فاقد ماهوارههای مخابراتی/ رادیوتلویزیونی هستیم و مجبور به وانمود کردن هستیم که ترانسپوندرهای اجاره شده از شرکت عربست را «ایرانست» بنامیم، و به همین تصویرسازی هم اکتفا نکنیم و با تحمل تناقضی بزرگ، دهها برنامه رادیوتلویزیونی ملی و بینالمللی را با استفاده از آن ترانسپوندرهای اجارهای پخش جهانی کنیم ولی در خاک کشورمان، مالکان تجهیزات گیرنده ماهوارهای را مورد پیگرد قانونی؛ و گیرندههایشان را مورد هجمه و تخریب قرار دهیم!
تازه، نه هیچ پروندهای برای معرفی کسانی که ما را از داشتن ماهوارههای ملی زمینآهنگ محروم کردهاند، باز شده و باز میشود؛ نه پوشهای برای تعیین و پیگرد عاملان قاچاق تجهیزات گیرنده ماهوارهای گشوده میشود؛ و نه گزارشی روشن از میزان خسارات مالی و جانی مردمی ارایه میشود که با آنتنها و گیرندههای زمینیشان تحت پوشش رادیوتلویزیون به اصطلاح ملی خود نیستند و برای دریافت برنامههای سازمان صداوسیما نیز مجبور به هزینهکرد میلیاردها تومان بابت خرید و خرید مجدد گیرندههای ماهوارهای هستند!
چه کسی قرارداد اولیه زهره را لغو کرد؟
به نظر من، مهمترین دلایل این کاستیها، لغو شدن قرارداد اولیه ماهواره "زهره" در روزهای گذار به جمهوری اسلامی است. این قرارداد در اواسط دهه 1350خ./1970م. میان شرکت مخابرات ایران، ارتش و سازمان رادیوتلویزیون ملی ایران از یکسو، و شرکت مهندسان مشاور آزمایشگاه بِل آمریکا امضا شده بود تا در سال 1361 خ./1982 م. سه ماهواره ملی ایران در نقاط مداری 26و 34و 47 درجه شرقی استقرار یابند. دریافت این سه نقطه مداری از اتحادیه بینالمللی مخابرات نیز اقدام بسیار مهمی بود که 50 سال پیش، کارشناسان وقت شرکت مخابرات ایران به یاری همتایان جهانیشان صورت دادند. لیکن متعاقب لغو قرارداد ماهواره زهره (به ظاهر از سوی ایران!!
اما در حقیقت از سوی بل!! زیرا طرف خارجی، نه مایل بود با انقلابیون همکاری کند و نه حاضر بود جرایم میلیارد دلاری لغو یکطرفه قرارداد زهره را بپردازد، پس ژنرال "اریک فون ماربد" را در آخرین روزهای سلطنت پهلوی دوم به ایران اعزام و او توسط شخصی به نام "توکلی" به نیابت از "طوفانیان"، پروژه «زهره» را لغو میکند و به این ترتیب، اعلان رسمی لغو قرارداد اولیه «زهره» به گردن ایران انقلابی میافتد) و متعاقب لغو قرارداد اولیه پروژه «زهره»، این سامانه ماهوارهای آماده پرتاب، به شرکت سهامی "عربسَت" واگذار میشود.
**من تاکنون گزارشی از چگونگی لغو این قرارداد مهم به یاد ندارم دیده باشم و لذا در ایام دهه فجر ضروری است که یادی از این "ارتکاب" بشود تا شاید اسناد تاریخی آن، روزی برای عبرت معاصران و آیندگان منتشر شود. **
10 سال بعد، در دولت سازندگی، پروژه ماهوارههای مخابراتی/رادیوتلویزیونی "زهره" دوباره مطرح میشود، اینبار بدون ذرهای اشاره به پروژه اولیه! از پوشهها و پروندههای متعدد و قفسهپُرکُن پروژه اولیه "زهره" که برای تدوین و تهیه هر برگ آن، دلار پرداخته بودیم اثری نبود که نبود!
آن پوشهها و پروندهها را من در شرکت مخابرات ایران و در شرکت راهآهن و کشتیرانی ایران دیده و صفحاتی از آن را مطالعه کرده بودم اما دیگر اثری از آنها نیافتم.
دریغا که در پی سالها تقابل و تعارض میان نهادهای مسوول (یعنی سازمان صداوسیما و وزارت پست و تلگراف و تلفن سابق) بر سر تولیگری سفارش و خرید پروژه ثانویه "زهره" و تصدیگری نگهداری و بهرهبرداری آن، در فرصتسوزی از هم سبقت گرفتیم:
* با وجود دشمنی ایالات متحده که میبایست به همکاری ایرانیان باهم برای تولید ماهواره مخابراتی ملی منجر میشد،
*بهرغم همافزایی دشمنان انقلاب که میبایست به همافزایی نهادهای حاکمیتی ما منتهی میشد،
... چنان به هم پیچیدیم که نه تنها فرصت داشتن ماهوارههای ملی در دهه 1380 خ./2000 م. را از دست دادیم، بلکه نقاط مداریمان را نیز بر باد دادیم، زیرا بازار خرید و فروش آنها در جهان چنان داغ شده بود که اتحادیه بینالمللی مخابرات آنها را یکی پس از دیگری، به بهانه دیرکرد در استقرار ماهوارههای ملی، بعد از چند بار اخطار، بالاخره از ما پسگرفت. سپس، در دهه 1370 خ./1990 م.، تهاجم ماهوارههای مخابراتی مُعاند در ایام دولت سازندگی چنان به اوج رسید و گیرندههای قاچاق در کشور چنان به وفور یافت شد که مجلس شورای اسلامی با قانون "ممنوعیت بهکارگیری تجهیزات دریافت از ماهواره" بر آن شد با دارندگان و فروشندگان و نصابان تجهیزات دریافت از ماهواره مقابله کند. این قانون درحالی تصویب شد که میشد بهجای "ماهوارههراسی"، روی فناوری «تلهپورت (Teleport)» به علاوه ایجاد زیرساخت تلویزیون کابلی سرمایهگذاری و کار کرد تا از طریق تلهپورت، محتوای ماهوارهها را نخست پالایش کرد و سپس به کاربران خانگی تحویل داد، بدون آن که کاربر نهایی نیازی به خرید و نصب و نگهداری تجهیزات نسبتا گرانقیمت دریافت از ماهواره داشته باشد و کشور این همه زیان مادی و معنوی ببیند.
ما اگر خسارات لغو قرارداد اولیه زهره، خسارات اجاره ماهوارههای اسقاطی از شوروی سابق برای تصرف صوری نقاط مداری و اسقرار موقت آن در این نقاط مداری، خسارات از دست دادن نهایی سه نقطه مداری استقرار ماهوارههای ملی، خسارات تحمیل شده به نظام و مردم از ناحیه بهکارگیری غیر قانونی تجهیزات دریافت از ماهواره و تجمیع و تخریب آنها، به علاوه پرداخت مبالغی هنگفت بابت استفاده از ترانسپوندرهای اجارهای برای پخش برنامههای رادیو/تلویزیونی را محاسبه کنیم، به مبلغی میرسیم که با صرف درست و عاقلانه آن، امروز میشد و میتوانستیم قطب ارتباطات ماهوارهای منطقه بوده و از این همه زیان مادی و معنوی، مصون باشیم.
اگرچه هنوز هم دیر نشده است: پروندههای مفقوده مذکور را میتوان جست، گشود و ... حداقل از خطاهای گذشته درس گرفت و برای داشتن ماهوارههای ملی زمینآهنگ، همافزا کوشید. سازمان فضایی ایران میتواند با استفاده از تصویبنامه 12.10.95 دولت در مورد ایجاد «مرکز داده دولت» در این زمینه اقدام کند و شورایعالی فضای مجازی نیز میتواند پیگیر گشوده شدن چنین پروندهای باشد. (منبع:عصرارتباط)