چرا USSD محکوم به مرگ است؟
رسول قربانی - ممنوعیت دریافت موجودی شتابی و سقف 200 هزار تومان خرید شارژ در روز از بستر USSD که به شکلی غیرمنتظره و غافلگیرانه از سمت شاپرک و به توصیه بانک مرکزی اعلام شد مانند خیلی دیگر از حرکتهای گازانبری نهاد ناظر سروصدای زیادی کرد و جالب اینکه افراد در مقابل این حرکت در دو جبهه قرار میگیرند؛ اولی گروهی هستند که این حرکت را کاری کاملا اشتباه میدانند و معتقدند که USSD بهعنوان یک بستر کمک زیادی به صنعت پرداخت و برخی از کسبوکارها کرده بود. ولی گروه دوم افرادی هستند که این حرکت را میستایند و معتقدند که به خاطر امنیت پایین بستر USSD این کار باید زودتر انجام میشد و البته در دل این گروه، گروه دیگری نیز هستند که با وجود موافقت با این حرکت، از نحوه اجرای آن شکایت دارند.
نقلقولهای متفاوتی درباره رفع محدودیتهای USSD و برعکس، تشدید این محدودیتها شنیده میشود که اینجا مجال پرداختن به آنها نیست؛ اما واقعا USSD چه سرنوشتی خواهد داشت؟ آیا USSD از همان ابتدا محکوم به مرگ نبود؟
اگر نگاهی به روندها و ترندهای روز دنیا بیندازیم، نه در صنعت بانکی و نه در صنعت پرداخت کشورهای پیشرفته اثری از USSD نمیبینیم و حتی اپراتورهای تلفن همراه در این کشورها هم از این بستر برای ارایه سرویسهای مخصوص به خودشان هم استفاده نمیکنند و فقط برای موارد خیلی خاصی از این بستر استفاده میشود. البته ناگفته نماند در کشورهای توسعهنیافتهای مانند کنیا، استفاده از این بستر به خاطر نبود شبکه بانکی گسترده و شبکه پرداخت الکترونیکی و همچنین نبود امنیت کافی در حمل یا نگهداری پول نقد، نمونههای کاملا موفقی با استفاده از این بستر مانند اِمپِسا شکلگرفته است که تقریبا جای پول نقد را در این کشورها گرفته است.
اما در کشوری مثل ایران که از شبکه بانکی نسبتا گسترده، شبکه 3 میلیونی دستگاههای کارتخوان، دسترسی به اینترنت و وجود فروشگاههای اینترنتی که از درگاه پرداخت اینترنتی بهره میبرند و از همه مهمتر گسترش روزافزون ضریب نفوذ تلفنهای هوشمند و اینترنت همراه و وجود سامانههای یکتایی مثل شتاب، شاپرک، چکاوک، پایا، ساتنا و ... آیا همچنان شرکتهای پرداخت الکترونیکی کشور و بانکها باید بیشترین انرژی و هزینه تبلیغاتی خود را برای جا انداختن بستری کنند که نهتنها از نظر امنیتی وضعیت قابل قبولی ندارد، بلکه از لحاظ تجربه کاربری نیز وضعیت ضعیفی دارد؟
آیا با وجود این حجم زیادی که از فرصتها و بسترها در کشور در اختیار داریم باید به سراغ استفاده از بستری برویم که کشورهای توسعهنیافته به خاطر عدم دسترسی به بسترهای پیشرفته سراغ آن رفتهاند؟ آیا به خاطر اینکه استفاده از بستر USSD برای توسعه سرویسهای شرکتهای پرداخت الکترونیکی یکی از راحتترین راهها بود، باید عناصر مهمی مثل امنیت و تجربه کاربری را نادیده بگیریم؟
آیا بهتر نبود بانکها و شرکتهای پرداخت بهجای اصرار و پافشاری برای جا انداختن استفاده از بستری که علاوه بر مشکلات موجود از مدل کسبوکاری سالمی هم برخوردار نیست، اپلیکیشنهایی مبتنی بر اینترنت ارایه میکردند که هم از لحاظ امنیت میتواند خیلی وضعیت بهتری داشته باشد، هم تجربه کاربری در آن بهخوبی دیده شده باشد و هم اینکه به سمت ترندهای مورد استفاده در کشورهای توسعه یافته و پیشرفته قدم برمیداشتیم تا اینکه به سمت کشورهای توسعهنیافته برویم؟
علاوه بر همه اینها، در فضای اپلیکیشنهای موبایلی راه برای اعمال خلاقیت و نوآوری خیلی بیشتر از بستر USSD باز است و دیگر شاهد دهها کد USSD با سرویسهای مشابه که فقط کد متفاوتی دارند نخواهیم بود!