آینده اروپا در زمینه علم، فنآوری و جامعه
مترجم: محمداسماعیل ریاحی - طی سالهای 1984 تا 1988، مجموعهای از مطالعات در زمینه آیندهعلم و فنآوری در اروپا، از سوی 235 مرکز پژوهشی اروپایی انجامشد. این مطالعات به کمک کمیسیون اروپایی برنامه موسوم بهFAST صورت گرفت.
هدف این مطالعات، تعیین اولویتهای جدید برای سیاستگذاریدر زمینه علم و فنآوری اتحادیه کشورهای اروپایی، از طریق تجزیهو تحلیل ضرورتها و پیامدهای اقتصادی ـ اجتماعی توسعه بلندمدتعلمی و فنی اروپا بود. این مطالعات بر روی تغییر شکل و دگرگونیخدمات و فنآوری جدید، کارکرد ارتباطات، آینده نظام غذاییاروپا، توسعه یکپارچه و هماهنگ منابع تجدید شونده و روابط میانفنآوری، اشتغال و کار متمرکز شده است. همچنین، مطالعاتمذکور، تجزیه و تحلیلهای مربوط به اقتصاد کلان وفنآوری،الگوهای آینده برای سرمایهگذاری بر روی تحقیق وتوسعه (R&D)، جهانی کردن اقتصاد و قراردادهای همکاری بینشرکتهای تجاری نهادینه کردن و کاربرد سنجش فنآوری در سطوحملی و اروپایی را در برداشت.
دو پیام عمده
حاصل این مطالعات دو پیام عمده و مهم در زمینه آینده علم وفنآوری اروپا بود؛ نخست اینکه، طی بیست سال گذشته، امکاناتعظیمی در جهت رشد اقتصادی و اجتماعی نوین مرتبط با توسعه وپیشرفتهای علمی و فنی مورد بهرهبرداری قرارنگرفته بود. تأخیرها وتعویقها، ناکامیها و شکستها و موانع ایجاد شده، به علت توجه اندکبه سازوکارهایی بود که انتشار و کاربرد دانش و فنآوری جدید راتحت تسلط و کنترل قرار داده بودند. این میزان توجه برای ابداع فرایندها و روشها و تولید محصولات به هیچ روی کافی نیست.بنابراین، صنایع، دانشگاهها و دولتهای اروپایی باید به نوآوریهاییاولویت دهند که به کاربرد مفیدتر و یکپارچگی گستردهترفنآوریهای موجود و نوین، هم درکشورهای اتحادیه اروپا و هم درسراسر جهان، منجر خواهند شد. این نوآوریها باید در ارتباط باقیمت، کیفیت و توانایی رقابت با دیگران باشد تا بتواند تقاضاهایاقتصادی و اجتماعی ویژه در سطوح محلی، ملی، اروپایی وبینالمللی را برآورده سازد.
دوم اینکه، اروپایی کردن1 فنآوری، صنعت و اقتصاد، به طورقابل ملاحظهای تحت تأثیر جهانی شدن روزافزون فنآوری واقتصاد و نیز یک جنگ ویرانگر بین امریکا، ژاپن و اروپای غربی بهمنظور در دستگرفتن رهبری فنی و اقتصادی جهان خواهدبود. برای جلوگیری از تضعیف اروپای فنی در (بازار جهانی) با (راهبرد2و اولویتهای جهانی) صرفا سیاستگذاری درمحدوده اروپا در زمینهعلم و فنآوری به تنهایی کافی نخواهد بود. اروپاییها باید خطمشی وسیاستگذاری توسعه اقتصادی مشترکی را طراحی کرده تحققبخشند که برداشت و تصویری واضح از نقشهای مربوط به قراردادهای بخش خصوصی در سطح اروپا و جهان وبرنامههایمورد حمایت ـ بویژه در بخشهای مربوط به فنآوری عالیـ را دربرداشته باشد. به طور کلی، آینده اروپا به موازنه و تعادل میان راهبردهای اروپایی و جهانی و نیز میزان جهت یافتگی وتعیینموقعیت ونیز تحقق این راهبردها از سوی سازمانهای خصوصی وعمومی، بستگی دارد.
موارد مذکور اگرچه دو پیام عمده این مطالعات هستند، اما تنهاپیامهای مطالعات کمیسیون اروپایی نیستند. مطالعات مذکور، دامنه گستردهای از نتایج و پیشنهادها را نیز ارائه کردهاند. بسیاری از نتایجدر بیست و دو نکته اصلی و برجسته در زمینه آینده علم، فنآوری،اقتصاد و جامعه اروپا جمعبندی و ترکیب شدهاند. این نکات برجسته ـ که به طور خلاصه در این مقاله مورد بررسی قرار میگیرندـ بر محور سه موضوع اصلی دستهبندی شدهاند:
الف) تاثیر متقابل میان کار انسانی3، تولید، توسعهخدمات ونظامهای ارتباطی نوظهور؛
ب) توسعه و پیشرفت در زمینه کشاورزی، غذا و منابع طبیعی؛
ج) جستوجو برای یافتن قواعد جدید در زمینه علم، فنآوریو جامعه، هم در اروپای سازمان یافته و هم در اقتصاد جهانی در حالظهور.
الف) کار، تولید، خدمات و ارتباطات
نخستین دسته از نتایج درخصوص آینده کار انسانی و تولید، تغییردرماهیت خدمات و ظهور نظامهای ارتباطی نوین است. فرصتهایمغتنمی در جهت توسعه صنعتی و اجتماعی ـ سازمانی4 خاص اروپاپیدا شده است. اعتراضها و مخالفتهای عمده در این جامعه بسیارپیشرفته صنعتی، تحریک و استفاده از قابلیتها و تواناییهای انسانی راموجب شده فرایندهای سازمانی پیچیده و آسیبپذیر را به کنترل درخواهدآورد.
1ـ تغییر در شالودههای فنی و صنعتی
شالودههای فنی و صنعتی اقتصادهای پیشرفته، پس از تغییراتساختاری دهه 1990، دستخوش تغییر و تحول شده امکاناتجدیدی برای رشد اقتصادی و اجتماعی فراهم آوردهاند. بیوتکنولوژی و فنآوریهای ارتباط دوربرد5، از جمله منابع و عواملاصلی تغییر خواهند بود. این تغییرات همچنین از خودکاری6 تشدیدشده و کاربرد اطلاعات7، از ترکیب روزافزون میانمیکروالکترونیکها، موادجدید و فنآوری نوری (حرکت به سویاپتوماترونیکها8) و از تقاضاها برای سطوح عالیتری ازاستانداردهای محیطی، کارپژوهی9، سلامتی و کیفیت ناشی خواهندشد.
امکانات و قابلیتهایی در جهت توسعه و گسترش برخی ازموضوعها، بویژه در چند حوزه مشخص مورد انتظار و قابل پیشبینیاست: طراحی بسیار خوب نظامهای خودکار و متمرکز اطلاعات ونظامهایی که عمدتا به سوی تواناییها و نیازهای مصرفکنندگان جهتگیری شدهاند (فنآوریهای انسان مدارانه10)، توسعه و بسطنسل جدیدی از عناصر سازنده و تشکیل دهنده (نسلاپتوماترونیکها) و معرفی ابزارها و تجهیزات، فرایندها و تولیدات نوینی که برای مصرفکنندگان، مشتریان، محیط و نسلهای بعدیدوستانهتر و کم خطرتر باشد.
2ـ افزایش شدت توجه به علم
یک چنین توسعهای، بشدت با اهمیت روزافزون دانش در ارتباطخواهدبود. شدت علم (میزان دانش به کارگرفته شده در فرایندها11، تولیدات و خدمات) نه تنها در صنایع مشتری مدار و متراکم از دانشنظیر صنایع داروسازی بلکه به طور واقعی و عملی نیز افزایشخواهد یافت. انعکاس اهمیت روزافزون دروندادهای دانش رامیتوان در میزان هزینههای در تحقیق و توسعه (R&D) توسط مؤسسات صنعتی و در تعداد قابل توجه دانشمندان و مهندساندرگیر در فعالیتهای تحقیق و توسعه در کشورهای پیشرفته ـ که انتظارمیرود از این میزان هم بیشترشود ـ مشاهده کرد. برآورد شده که کارکنان تحقیق و توسعه درکشوری چون آلمان طی سیسال آینده از
3/2 درصد از کل جمعیت فعال به 4 درصد افزایش خواهد یافت.
درطی بیستتاسی سال آینده، دانش جدید شالوده بیشترفنآوریهای نوآورانه و مبدعانهای نظیر فنآوری مغز12،بیوچیپس13، پیوند اندامهای بدن، استنتاج و استنباط ماشینی، موادغذایی جدید، مواد فوق رسانا، تغییر ژنتیک اندامها و ایستگاههایفضامداری14 خواهد بود. در مجموع، هزینههای صرف شده درزمینه علم افزایش یافته اولویتها و انتخابهای مرتبط با تحقیق و توسعهدر پرتو نیازها و اهداف جامعه تعیین خواهدشد.
3ـ سازمانها در صف مقدم
سازمانها به عنوان یک جنبه کلیدی از آینده در حال ظهور هستند، اماعلومی نظیر فیزیک، شیمی و زیستشناسی ـ که فنآوری نوینفعلی بر آنها متکی است ـ برای تضمین کارایی بهینه سازمانها بسندهنیستند.
مدیریت کارامد سازمانهای تولیدی و خدماتی، مستلزم تواناییهاو فعالیتهای جدیدی در جهت کنترل کار کردهای بینابین و میانجی وروابط بینشخصی درون سازمان و بین سازمانهاست.
بنابراین، قابلیت اعتماد، کارایی و اثربخشی و توانایی نظامهایسازمانی و پیچیده، صرفا به پیشرفت در علوم فیزیکی، طبیعی،مهندسی و کاردانی و مهارت بستگی نداشته و بلکه عملکرد بهینهسازمانها، به طور روزافزونی به علومی نظیر زبانشناسی، نشانهشناسی15، روانشناسی شناختی، علومرفتاری، جامعهشناسیسازمانها و جامعهشناسی صنعتی وابسته خواهند بود. شالودهفرارشتهای16 گستردهتری در دانشگاهها، کارخانهها و ادارات موردنیاز است. یک چنین شالودهای باید بر روی پیوند از نو تجدیدشدهای بین فیزیک، شیمی، زیستشناسی و علوم انسانی ـ اجتماعیپیافکنده شود. همچنین، علوم انسانی و اجتماعی باید به عنوانبخش ضروریتری از سیاستگذاری در زمینه علم فنآوری برایکشورهای اتحادیه اروپا در نظرگرفته شوند.
4ـ انتقادها و اعتراضهای چهارگانه نسبت به خدمات
تمامی تغییرات و دورنماهای اشاره شده، در جهت یک دگرگونیکلان نظام اقتصادی، به یکدیگر نزدیک شده و گردهم میآیند و آنعبارت است از: انتقال کشورهای پیشرفته به اقتصاد مبتنی برخدمات.هم اکنون، فعالیتهای خدماتی هم بر حسب اشغال و هم بر حسبسهم از تولید ناخالص ملی (G.N.P)، تقریبا دو برابر مهمتر ازفعالیتهای صنعتی هستند. سهم فعالیتهای خدماتی در سال 2000حدود هفتاد درصد از G.N.P در اکثر کشورهای توسعه یافته اروپاییخواهد بود. این انتقال و دگرگونی کلان، چهارچالش عمده را برایاروپا ایجاد خواهد کرد. کشورهای اروپایی در جهت رودررویی بااین چالشها، ناچارند اقدامات زیر را به عمل آورند:
ــ این کشورها باید در اشکال جدیدی از تولید خدمات مهارتپیدا کنند. این اشکال جدید نیازمند نوآوری درسطح مدیریت، توجهبیشتر به روشهای مشارکت خدماتی مصرفکنندگان درطراحی وتولید خدمات، نوآوریهای سازمانی مهم هم در درون خانوادهها وهم درون تشکیلات شغلی و معاملات تجاری و تغییرات در اقتصاد غیررسمی است.
ــ باید بین فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطی با خانوادهها پیوندموفقیتآمیزی ایجاد کنند. به جز در فرانسه، در سایر کشورهایاروپایی تلهماتیک17 خانگی و تلهماتیک به عنوان خدمات عمومی،دوران طفولیت را پشت سر میگذارد. گرچه خدمات جدید کمیاب و نادر هستند اما با این حال امکانات و استعدادهای نوآوری قابلملاحظه و چشمگیر است. تجربیات و آزمایشهایی که شالوده وپایگاه آنها اروپایی است، از جمله ابزارهایی خواهند بود که از طریقآن میتوان نوآوری را تحریک، تشویق و ترویج کرد.
ــ باید خطر تشدید نابرابریهای فنی و اقتصادی بین مناطق درکشورهای اتحادیه اروپا توسط تغییرات ایجاد شده در نظام خدماترا ـ بویژه از طریق توسعه و اشاعه خدمات مبتنی بر فنآوریهایاطلاعاتی و ارتباطی برطرف کنند.
ــ باید هماهنگی و همکاری مستحکمی در سطح اروپایی، میانراهبردهای ملی درجهت بینالمللی کردن و جهانی کردن فعالیتهایخدماتی ایجاد نمایند. شکلدهی مجدد به اقتصاد جهان، ازطریقبینالمللی شدن و جهانی شدن روزافزون خدمات ترغیب میگردد؛به این معنی که دیگر، رقابتهای جهانی به شرکتها و مؤسسات تجاریمحدود نخواهد بود و بلکه، شامل رقابت مستقیم میان ملتها نیزخواهد بود. از این رو، همکاری و مشارکت اتحادیه اروپا در اینحوزه، اهمیت حیاتی خواهدداشت.
مسأله نهایی این است که با وجود انتقال کلان به سوی اقتصادمبتنی برخدمات، به نظر نمیرسد که آماده و مشتاق برای طراحی وتحقق بخشیدن خطمشی نوآوری خدماتی باشند. فرهنگ تحقیق وتوسعه (R&D) و نوآوری، تحت سلطه جهتگیری به سوی ابزارهاو تجهیزات قرارگرفته است و هنوز در بیشتر محافل نظام خدمات بهعنوان خدمتگزاران صنعت در نظرگرفته میشوند. در صورتی که ایننگرش غالب باشد، احتمالا اکثر تلاشها در جهت تمرکز بر تحقیق وتوسعه صنعتی ـ و در نظرگرفتن سهم اندکی از تحقیق و توسعهدرزمینه خدمات ـ خواهد بود. در صورت تداوم این الگو، ممکناست جوامع ما شانس خود را برای بهرهبرداری از امکانات واستعدادهای موجود به بهای نوآوری در نظام خدماتی ویژه اروپا ـبخصوص در زمینه آموزش و تربیت، مواد غذایی، معماری وتندرستی ـ از دست بدهند.
5ـ پیدایش شرکتهای فراصنعتی18
شرکتها و مؤسسات تجاری در حال تغییر و تحول هستند. بر طبقمطالعات FAST، نوع جدیدی از شرکت ـ شرکت فراصنعتی ـ درحال ظهور است و در آینده گسترش پیدا خواهدکرد. شرکتهایفراصنعتی تغییرات ساختاری در فعالیتهای تولیدی و خدماتی و نیزپیوند متقابل آنها را منعکس میکنند. شرکتهای فراصنعتی دارایویژگیهای زیر هستند:
ــ سازوکارهای درونی و بیرونی برای رشد (مانند منابع انسانی وشبکه ارتباطی)؛
ــ شکلهای قابل انعطافتری از تشکیلات؛
ــ شکل جدیدی از مدیریت با سلسله مراتب کمتر؛
ــ الگوهای جرح و تعدیل نوین؛
ــ گرایش به اینکه به عنوان یک شرکت جهانی فعال در بازارهایجهانی، هم از جنبه تولیدات و هم ازجنبه مواد خام مطرح باشند.
الزامات و پیامدهای ظهور شرکتهای فراصنعتی، به طور ویژهایبه فعالیتهای تحقیق و توسعه یک سازمان و مدیریت فنآوری ومنابع انسانی آن مربوط میشود. شرکتهای فراصنعتی، تمایل دارند تابخش وسیعی از فعالیتهای خود را در این زمینهها متمرکز سازند.هدف آنها به حداکثر رساندن انعطافپذیری در وضعیت متغییر جهانیاست؛ در همان حالی که سطح ضروری کنترل روی کارکردهاوفعالیتهای آشکارشان را دارا هستند. بنابراین، شبکههای متغییر چندناحیهای19 و چندبخشی20، احتمالا به امور عادی بدل شده بهصورت قاعده و قانون درمیآیند. ساختار و ارتباطات سازمانی ابعادکلیدی شرکتها خواهند بود و از همین روی است که طراحی، توسعه و گسترش و کنترل نظامهای ارتباطی اروپایی در پانزده تابیست سالآینده دارای اهمیت راهبردی خواهدبود.
6ـ نظامهای ارتباطات
نظامهای ارتباطی اروپا طی پانزده تا بیست سال آینده، نتیجه تعدادزیادی از منافع و راهبردهای متضاد ـ ملی، خصوصی و بخشی ـ دردرون ساختاری از فرایندهای شتابان جهانی شدن و بینالمللی شدنو روابط قدرت خواهد بود. اکثر منابع مالی و انسانی محدود اروپا بهمصرف فنآوری خواهد رسید تا در زمینه پیکارها و مبارزات فنیمربوط به تجهیزات، روساختها، تولیدات شبکهها، هنجارها واستانداردها موفقیتهایی به دست آید. با این حال، فنآوری، تنها یکعنصر ـ گرچه یک عنصر حیاتی ـ از فرصتها و موقعیتهای مناسب،مسائل و راه حلهای بعدی است. بنابر یک چشمانداز مربوط به اروپا،دو حوزه و زمینه اساسی در آینده وجود دارند؛ تعریف نقش21 وحوزه منافع عمومی در نظامهای ارتباطات و تعریف و ترویج22منافع عمومی اروپایی در حوزه ارتباطات.
در هر دو زمینه، اتحادیه اروپا به علت تفاوت روساختها،شبکهها و قوانین ملی نمیتواند خطر گسترش یک نظام ارتباطی نامنسجم و ناقص را بپذیرد. بنابراین تلاشهایی در زمینه هماهنگی،عادیسازی23 و یکسانسازی موارد مذکور، میتواند راهبرد آنیمناسبی باشد. همین راهبرد در جهت همکاری ویکپارچگی میانتولیدکنندگان تجهیزات، تهیهکنندگان ملل و مصرفکنندگان قابلاجراست.
در هر حال، تعریف و ترویج علایق عمومی و منافع مشترک مربوط به اروپا، از مقولات روساختها، تجهیزات و شبکهها فراترمیرود. باید در نظر داشت که بینالمللی کردن24 و جهانی شدنروزافزون نظامهای ارتباطی، تولیدکنندگان و گردانندگان عمده (یعنیسازندگان و عرضهکنندگان خدمات) را تحت فشار قرارخواهدداد تادر جهت دستیابی به بازارهای بزرگ جهانی و بسط راهبردهایگستردهتر از راهبردهای جهت داده شده اروپایی، به رقابت بپردازند. در چنین وضعیتی، مراجع و مسؤولان اروپایی (دولتها و مجالسقانونگذاری) باید اصول الهامبخش و ترغیب کنندهای را بر مبنایدستاوردهای تجربیات اجتماعی گسترده و متنوع اروپایی تعریف و تشریح نمایند و هنجارها و معیارها و نیز شیوههایعملپذیرفتنیتری را وضع و تثبیت کنند. تنها از طریق چنین شیوهایاست که میتوان به اهداف چندگانهای نظیر؛ حق برخورداری واستفاده از نوآوری، خودمختاری متصدیان و گردانندگان، قابلیتدسترسی اجتماعی به نظامهای جدید، تنوع فرهنگی و جهانشمولی وعمومیت خدمات دست یافت و تعریف و ترویج منافع عمومیمشترک اروپایی را محقق ساخت.
7ـ مصرفکننده25 به عنوان نوآور26
مقوله مصرفکننده، در حال شکلگیری و پدیدارشدن در رأسمسائل و موضوعهای مربوط به نوآوری است. تغییرات جاری درنظام تولید و شالودههای فنی و اجتماعی ـ سازمانی نظامهایاقتصادی پیشرفته نشانگر آن است که مصرفکننده نه تنها قادر است،بلکه در واقع در حال تبدیل شدن به یک (نوآور) نیزمیباشد.
(مصرفکننده به عنوان نوآور) یک مقوله کاملا جدید نیست.برای مثال، نمونههای تاریخی نشان میدهند که در حوزه ارتباطات، فنآوری ـ تقریبا به طور نظاممند ـ به منظوری غیر از آنچه از سویپیشگامان و برنامهریزان پیشبینی میشد، مورد استفاده قرارمیگرفتهاست. برای نمونه، تلفن با هدفپخش کردن موسیقی اپرا ابداع شدهبود.
احتمالا نقش مصرفکننده به عنواننوآور در آینده گسترشخواهد یافت، چراکه به برکت دانش و فنآوری جدید، به طورروزافزونی دستیابی به توسعه و گسترش فرایندها، تولیدات وخدمات نوین امکانپذیر خواهدبود. در چنین وضعیتی، مصرفکنندگان و مشتریان سازمانمند و متشکل، نقش بسیار مهمیرا ایفاء خواهند کرد؛ شبیه آنچه در جنبش فضای سبز و جنبشمصرفکنندگان دیده شده است. اگرچه دشوار است که بگوییم اینپدیده به ایجاد تغییری معنادار در فرایند نوآوری منجر میشود اما بااین حال ممکن است انگیزهای را در جهت افزایش کیفیت نوآوری ایجاد نماید.
8ـ کار انسانی در محیط فنی پیشرفته
کار و فعالیت نیروی انسانی در کانون جریانات، چشماندازها وموضوعهایی که تاکنون توصیف شد، قراردارد. مطالعات FASTنشانمیدهد که کار انسانی میتواند مرز و حدفاصلی برای نوآوریدر سازمان و تشکیلات فنآوری، آموزش27 و اقتصاد باشد. اندازه وحد کار انسانی، به طراحی و شیوه اجرا و نیز عملکرد نظامهای تولیدی نوین بستگی خواهدداشت. شرایط و مقتضیات مورد نیازبرای این نوع از نظام تولیدی، در جهت تقویت آینده رقابت جویانهمحصولات تولید شده اروپایی در بازار بینالمللی، به شرح مواردزیر است:
ــ این نظام تولیدی باید محصولاتش را به صورت مجتمع28،متناسب با نیازها و خواستههای مصرفکنندگان و با کیفیت تولیدنماید.
ــ این نظام تولیدی باید خدمات حفاظتی و نگهداری کارامد وکافی فراهم نماید.
ــ این نظام تولیدی باید محصولاتی با انعطافپذیری بالا ومتناسب با زمان تولید کند.
در حال حاضر، عمدتا نظامهای تولیدی از رویکرد (فنمحوری)29 الهام میگیرند. در این رویکرد، نظامها و نیز مشکلات تولید، صرفا از لحاظ وضعیت و مناسبات فنی و مهندسی طراحی وتجزیه و تحلیل میشوند. اساسا هدف فنآوری نوین، افزایشیکپارچگی و هماهنگی فرایندهای تولید به سطوح بالاتر است. نقشمنتسب به نیروی انسانی به سادگی نشان میدهد که چگونه بایدمقتضیات خودکاری و یکپارچگی فنآوری را تغییر داده اصلاح وتعدیل نماییم. مفهوم C.I.M (تولید یکپارچه کامپیوتری30)پیشرفتهترین توصیف و حالت از رویکرد فنمحوری است
1ـ کاملا متناسب تولید در مقیاس کوچک و تولید انبوه
1ـ کاملا متناسب تولید در مقیاس کلان است
2ـ مبتنی بر وضعیت و شرایط است
2ـ مبتنی بر توانایی و امکانات فنی است
3ـ مشارکتوحضور معنادار کار مستقیم و بیواسطه
3ـ ابزاری است که به ظاهر شبیه قدرت مطلق و همه جا حاضر است
(مشارکت و حضور نسبی کار غیرمستقیم جنبی)
4ـ طراحی از قبل تعیین شده
4ـ طراحی مقطعی با مشارکت مصرفکننده
5ـ تولید از قبل تعیین شده
5ـ سازمان و تشکیلات تولیدی قابل انعطاف و انطباقپذیر
6ـ یکپارچگی کامل فنی
6ـ یکپارچگی مبتنی برچهارچوب تصمیمگیریهای غیر متمرکز خودمختار
7ـ خودکاری کاملا سنجیده و اندازهگیری شده
7ـ خودکاری متغیر مورد استفاده به عنوان یک ابزار
8ـ کنترلبسیارفراوان و تمام وقت فرایند تولید توسط انسان
8ـ کنترل سنجیده و اندازهگیری شده فرایند تولید از طریق کامپیوتر
9ـ فلسفه مسلط و حاکم:
9ـ فلسفه مسلط و حاکم:
تقویت تواناییها وامکانات سازمانی و انسانی از طریق فنآوری
برتری و تفوق مهندسی فنی
در نتیجه رویکرد فن محوری، فنآوریهای خودکار اولیه، برجایگزین کردن کارکنان و نیروی انسانی توسط ماشینها ودستگاههای فنی متکی بودند. در حال حاضر، فنآوریهای اطلاعاتیو ارتباطی نوین، به خودکاریای منجر شدهاند که به عنوان یک ابزارارتباطی برای نظامهای پیچیده (مؤثر برهم) در نظر گرفته میشوند.این نوع از خودکاری، مستلزم اشکال جدیدی از یکپارچگیفنآوریها، مهارتها و عوامل سازمانی است ـ یک رویکرد (انسانمدارانه)31. هدف رویکرد انسان مدارانه (یا انسان محور)، توسعهنظامهای تولیدی انسانمدار مبتنی بر توازن و تعادل بین منابع انسانی،قابلیتها و تواناییها، فنآوریها و تشکیلات قابل انطباق و توافقیاست. مفهوم CHIM در حوزه تولید کالاها، طراحی و تولید،منعکس کننده رویکرد انسان مدارانه است (جدول شماره 2)
نظامها و فنآوریهای انسان مدارانه، تقریبا در بسیاری از شرکتها ومؤسسات تجاری ـ بویژه توسط شرکتهای کوچک و متوسط که یکنوع تولید تخصص شده قابل انعطاف را بسط و گسترش دادهاند ـطراحی و به کارگرفته شدهاند. این نوع از تولید تلاش میکند تاحداکثر انعطافپذیری را برای واکنش نشاندادن به تغییرات بازار، ازطریق به کارگیری ترکیب بهینهای از کار مهارتهای دستی و ابزارهایماشینی قابل انعطاف به وجود آورد.
فنآوریها و نظامهای انسان مدارانه علاوه بر مزایای خود، تأثیرمطلوب و رضایت بخشی بر روی سطح و کیفیت اشتغال نیز خواهندداشت. این گونه تأثیرات بسیار خوشایند و رضایتبخش خواهندبود چراکه دورنمای اشتغال دهه آینده در کشورهای اتحادیه اروپانگران کننده است.
9ـ سناریوهای اشتغال در اروپا
سطح بالای بیکاری (بیش از هفت درصد جمعیت فعال)، احتمالا بهعنوان مشکل اصلی اروپا در دهه 1990 باقی خواهد ماند. مطالعاتFAST، برخی از سناریوهای آزمایشی و احتمالی مربوط به اشتغالدر اروپا را توصیف و تشریح کردهاند. تداوم وضع موجود درسناریویی به نام (اشتغال نامطمئن)36 منعکس شده است.محتملترین سناریو، یعنی (مشاغل برای شایستهترینها)37 بر اصولرقابت جهانی مبتنی است. کم احتمالترین سناریو، یعنی (درآمد برایهمه)38 بر تفکیک بین دستمزد کار و درآمد و نیز بر تقسیم و توزیعجهانی حداقل درآمد پایه مبتنی است. به هر حال، اگر سناریوی(مشاغل برای همه)39 یا سناریوی (دولت رفاه بازبینی شده)40 موردتوجه قرارگیرند، ممکن است در حوالی سال 2000، مشکل جدیدیاز اشتغال کامل ایجاد شود. در سناریوی مشاغل برای همه،مداخلهدولت و کنترل شدیدتر بازار کار از عوامل ضروری هستند و درسناریوی دولت رفاه بازبینی شده، اشکال جدیدی از اشتغال کامل ازطریق نوآوریهای مهم در نظامهای رفاهی فعلی به دست میآید.
دورنماهای اشتغال در سال 2000
دورنماهای ویژه برای اشتغال و نوع مشاغل در سال 2000، ازبخشی به بخش دیگر و نیز در درون گروههای شغلی مختلف،متفاوت خواهدبود.
برای مشاغل مدیریت، تحقیق و توسعه (R&D)، مراقبت41 ونگهداری42، فعالیتهای مربوط به تعمیرات و مرمتسازی و مشاغلمربوط به ارائه خدمات عمومی و خدماترسانی به خانوادهها،میتوان آینده روشن و نویدبخشی را پیشبینی کرد. گروههایی ازافراد موسوم به (کارگران مغزی)43 یا نوآوران سیستم (نظیرمهندسان، طراحان و برنامهریزان، تحلیلگران سیستم، کارشناساننرمافزار و خودکاری، متخصصان حفاظت و نگهداری و مشاوران وکارشناسان حقوقی و مالی) دسترسی آسانتری به بازار کار خواهند داشت.
همچنین، دورنماهای امیدوارکننده و نویدبخشی برای مشاغلآموزشی، بهداشت، خدمات شهری و مشاغل متنوع متعلق به (نقاط مبهم)44 خدمات غیررسمی به افراد، خانوادهها و شرکتهای تجاریپیشبینی میشود. ]اصطلاح نقاط مبهم نشانگر جایی است که در آنبیکاری در سطح نسبتا بالایی است.م[. خدمات مربوط به نقاط مبهمطیف گستردهای از خدمات ارتباطی تا مراقبت شخصی و از کمک مالی متقابل و تا نهادها و انجمنهای داوطلبانه و افتخاری رادربرمیگیرند.
جدول 2 برخی از نتیجهگیریهای کلی
* چشماندازهای مثبت که سیاستگذاری علمی و فنی اتحادیه اروپا باید از آن بهرهبرداری کند:
· حوزههای مربوط به اشکال جدیدی از توسعه اقتصادی ـ اجتماعی:
ــ کار انسانی و طراحی وتوسعه نظامها و فنآوریهای جهتداده شده به سوی انسان مداری؛
ــ خدمات اجتماعی و ارائه آن به خانوادهها؛
ــ نوآوری در (زیست مدیریت)32 یعنی استفاده از منابع طبیعی برای تولید کالاها و خدمات مادی33 (غذا و
غیر غذا) و غیر مادی34؛
ــ نوآوری قانونی35 و نظم بخش.
· حوزههای مربوط به حفاظت و تقویت آزادی عمل درازمدت اروپاییها در سطح جهانی:
ــ توسعه علوم شناختی؛
ــ نسل جدیدی از ابزارها ودستگاههای اپتوماترونیک؛
ــ رشد نظامهای خدماتی تولیدکننده؛
ــ هماهنگی و سازگاری اروپاییها در تجهیزات ارتباطی و ارتباط دوربرد، روساختها و شبکهها.
* نگرانیها وعلایق آینده که سیاستگذاری علمی و فنی اتحادیه اروپا باید برای مواجهه با آنها سهیم گردد:
ــ غلبه و تسلط احتمالی نظامهای فنمحوری به عنوان مانعی در گسترش و توسعه رویکرد انسان مدارانه؛
ــ پیشرفت ناچیز در زمینه فرارشتهای کردن علوم و تفکیک و جدایی روزافزون بین علوم فیزیکی و طبیعی از یک سو و علومانسانی و اجتماعی ازسوی دیگر؛
ــ افزایش نابرابریهای ناحیهای در درون و میان کشورهای عضـو اتحادیه اروپا و نیز کشورهای کوچک کم توسعهیافته اروپا طی ده تا پانزده سال آیندهبر اثر فن آوریهای نوین؛
ــ افزایش روزافزون دستیابی نابرابر به منافع و مزایای ناشی از هزینههای علمی و فنی نوین برحسب گروههای اجتماعی متفاوت؛
ــ گرایش به سمت کاستن از هزینههای عمومی تحقیق و توسعه (R&D)؛
ــ کاهش نسبی نقش ملتها در توسعه فنـی در سطح جهانی، همـراه با افزایش روزافزون تصمیمـات اخـذ شده از سوی شبکههای جهانی شرکتهای
تجاری چندملیتی؛ تحت این شرایط، مشکل روزافزون (تعریف و ترویج منافع عمومی درمضامین علمی و فنی) ممکناست به یک وظیفه دشوارتبدیلشود؛
ــ تضادهای احتمالی میان جستوجو برای ایجاد یک فضای یکپارچه و هماهنگ علمی و صنعتی اروپایی با راهبردهای جهانی بخش خصوصی.
در پایان قرن، اتحادیه اروپا میتواند شاهد یک حرکت نزولی درمشاغل روستایی (در حدود 5/2 میلیون واحد) باشد. در سال 2000،از میان 5/4 میلیون نفر کشاورز اتحادیه کشورهایی شامل اسپانیا،پرتغال و یونان، احتمالا 50 درصد در ایتالیا و نواحی سهگانهمدیترانهای فرانسه جای میگیرند. از این000/250/2 کشاورز، 64درصد تنها به صورت پارهوقت و در سطح بخورونمیر کار خواهندکرد، 20 درصد دیگر گرچه به صورت تمام وقت کار میکنند، امافقیر محسوب میشوند، تنها 6 درصد به گروه کشاورزان غنی و دارامتعلق خواهند بود. برعکس، تنها 20 درصد از کشاورزان (000/900نفر) در انگلستان (از جمله ایرلند شمالی)، دانمارک، بلژیک،لوگزامبورگ، بخش Schlewigholstein آلمان و نواحی از فرانسه غیراز نواحی سه گانه مدیترانهای و سه گانه جنوبی فرانسه، جایمیگیرند. ازاین 000/900 نفر، 60 درصد به صورت تمام وقتمشغول به کار بوده تقریبا نصف آنها غنی و دارا خواهند بود.
نگرانیها و دلواپسیهای مشابهی نسبت به دورنمای اشتغال برایکارگران غیر ماهر بالای 50 سال نیز باید ملحوظ نمود. سهم آنها ازکل جمعیت بین سالهای 1985 تا 2020 به طور متوالی و مداومافزایش خواهد یافت ـ بویژه در آلمان، به گونهای که در این کشورسهم آنها از 2/37 درصد از کل جمعیت در سال 1985 به 3/49 درصد در سال 2020 افزایش مییابد.
در حال حاضر، تنها نیمی از جمعیت فعال در گروه سنی 50 ـ64 ساله شاغل هستند که اکثریت آنها کارگران پاره وقت یا کارفرماهستند. برای کسانی که در پنجاهمین سال زندگی، شغلشان را ازدست میدهند، انطباق و سازگاری برای ورود به درون یک حوزهجدید شغلی، مهم و دشوار خواهدبود. براثر کمبود احتمالی نیرویکار در پایان قرن حاضر، ممکن است فرصتهای جدیدی برای افرادبالای 50 سال در برخی از کشورهای اروپایی نظیر آلمان، دانمارک وبلژیک برای دریافت دستمزد کار (نظام کارمزدی) به وجود آید. بااین حال، مطمئنا مشکلاتی، حتی برای کارکنان کارآزموده و مجرب،در ارتباط با ویژگیها و خصوصیات شغل موردنیاز در پایان قرن،ایجاد خواهد شد. فنآوریها و نظامهای جهتیافته براساس رویکردانسان مدارانه، میتوانند در کمک به افراد مسنتر برای منطبق شدن بانوع جدیدی از کار، نقش مثبتی را ایفاء نمایند.
ارزیابی تأثیرات همه جانبه و کلی فنآوری نوین بر حجماشتغال، کارپیچیدهای است. با وجود بررسیها و تحلیلهای جداگانهمهمی که در درون اتحادیه کشورهای اروپایی (نظیر مطالعه صورتگرفته در آلمان و بررسی گروه مطالعه مشاغل درانگلستان) و خارجاز اروپا (نظیر مطالعه توصیف شده در گزارش لئونتیف ـ واچین45) انجام شده است، باز هم اختلافنظر وجود داشته و باقیخواهد ماند.برداشت و درک کلی این است که تاثیر ترمیمی و سازگارانه در سطحملی ـ اما نه به طور کلی ـ با اهمیت و کارساز بوده ناپایداری وبیثباتی در مشاغل و بخشهای گوناگون وجود خواهدداشت. طیدهتا پانزده سال آینده، در حدود ده تا پانزده میلیون نفر از ساکناناتحادیه کشورهای اروپایی، در زمینه اشتغال موقعیتی دشوار ووضعیت بحرانی خواهندداشت.
ب) کشاورزی، غذا و منابع طبیعی
مجموعه دیگر از دستاوردهای حاصل از مطالعات FAST، برموضوع آینده منابع کشاورزی و طبیعی متمرکز شده است. یکی ازحوزههای اصلی شناخته شده این مطالعات، نیاز به رویکرد یکپارچهو هماهنگ نسبت به توسعه روستایی است. چنین رویکردی،مستلزم تقویت سیاستگذاری غذایی به منظور جهتگیری به سمتخواستهها و نیازهای مصرفکننده (مشتریمدار) و استفاده بهینه اززمینهای اروپایی، مبتنی بر بهترین ترکیب ممکن از فرآوردههایمادی و غیرمادی خواهدبود.
مجموعه دیگری از دستاوردهای حاصل از این مطالعات، درارتباط با گشودن دورنماها و چشماندازهایی برای مدیریت منابع دراتحادیه اروپا، مدیریت منابع در سطح جهان و بویژه، مسأله حفاظتو بهرهبرداری از تنوع زیستی جهان است:
1ـ تنوع و کیفیت
در سالهای آینده، تنوع و کیفیت به عنوان نیروهای محرک وبرانگیزاننده توسعه کشاورزی ـ صنعتی در کشورهای پیشرفته عملخواهند کرد. طی بیست سال آینده در اروپا، تقاضا برای موادغذاییاز لحاظ حجم و کمیت ثابت خواهد بود و یا حتی ممکن استکاهش یابد. این وضعیت به دلایلی چند از جمله: رشد پایینجمعیت، درصد بالای سالخوردگان با نیازهای غذایی اندک و کاهشفعالیت جسمانی و عضلانی بر اثر استفاده از فنآوریهای کاهشدهنده نیروی کارانسانی، ایجاد خواهدشد. از لحاظ هزینهموادغذایی، انتظار میرود افزایش ناچیزی در حدود 5/0درصد درهر سال رخ دهد و در کشورهای فقیرتر اتحادیه اروپا، بازارها درزمینه تولیدات دامی رشد خواهند کرد.
با توجه به در حال رشد بودن میزان تولیدات کشاورزی و ثابتماندن سطح تقاضا برای مواد غذایی، سرمایهگذاری بر روی تولیداتو محصولات غیر خوراکی، از سوی بسیاری از صاحبنظران به عنوانراه حل مشکلات کشاورزی اروپا مطرح شده است. اما به طور کلیبا این وضعیت باید با احتیاط برخوردکرد. تولید انرژی و موادشیمیایی تنها به منزله این است که از زمینی که در مقیاس وسیعمستعد و حاصلخیز است، استفاده کنیم و این امر تحت شرایط فنی واقتصادی موجود یا احتمالی در آینده، غیر مفید و غیر اقتصادیخواهدبود. با این حال، (زیست ـ انرژی)46 (برای نمونه گاز متانناشی از فراوردههای جانبی یا انرژی حاصل از سوختن چوب)تحت شرایط محلی معین دراتحادیه اروپا، دارای دورنمایی روشناست، بویژه اگر این امر، به صورت بخشی از یک طرح یکپارچه وهماهنگ توسعه درآید. تولید زیست ـ انرژی معادل 5 تا 10 درصداز کل تقاضای انرژی توسط اتحادیه کشورهای اروپایی است ـ گرچهبا تفاوتهای برجسته و آشکار در میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا.
دورنماها و چشماندازهای امیدبخش دیگری در اروپا، در زمینهبهرهبرداری از زمین در خصوص تولید روغنها47 و چربیها48، موادشیمیایی خالص و بویژه محصولاتی نظیر پلاستیکهای قابل تجزیه ازنظر شیمیایی، الیاف نساجی و مشتقات آهار49 برای مواد چسبنده وپلاستیک وجود دارند. برآورد میشود مجموع ظرفیت تولید زیستـ انرژی نزدیک به6/5 تا 4/6 میلیون تن باشد؛ با در نظرگرفتن اینکه(بیواتانل)50 به عنوان تقویت کننده اکتان51 مورد استفاده قرار نگیرد.این سطح از تولید تقریبا برابر با سه میلیون هکتار یا 2 تا 3 درصد ازحوزه زمینهای کشاورزی مورد استفاده دراتحادیه کشورهایاروپایی است و نشاندهنده دو برابر شدن زیستانبوهی52 مورداستفاده کنونی ازسوی بخشهای صنعتی است.
از جمله نیروهای مهمی که حامی و پشتیبان تقاضای روبه تزایدبرای مواد خام کشاورزی در صنایع غیر خوراکی است، مقتضیات جدید مربوط به حفاظت از محیطزیست، بویژه محصولات مورداستفاده عمومی که از نظر شیمیایی قابل تجزیه شدن53 هستند نظیرصابونها و کیسههای پلاستیک هستند. عامل محرک و برانگیزانندهدیگر، دورنمای ارائه شده مربوط به بهرهبرداری و استخراج کامل ازتنوع و تعین54 بیومولکولها از طریق بیوتکنولوژی پیشرفته است.
2ـ سیاستگذاری غذایی جهتیافته به سوی مصرفکننده یامشتریمدار
مطالعات FAST پیشبینی میکنند که در آینده، خطمشی وسیاستگذاری غذاییای اجرا و محقق خواهد شد که عمدتادرخدمت منافع مصرفکنندگان جهت یافته است. اتحادیه اروپا، درحوزه موادغذایی، فعالیتهای زیادی را انجام داده است تا پشتیبانی ومصونیت مصرف کننده را تضمین و تأمین نماید. طی سالهای آینده،مواجهه بین مواد غذایی و مصرفکننده، در مرکز یک سیاستگذاریغذایی مستحکمتر در سطح اروپا، مشاهده خواهد شد. توفیقات اینسیاستگذاری بر حسب توانایی آن به پاسخگویی نسبت به تقاضای روبه تزاید برای غذای سالمتر با قیمتهای معقول و متناسب، سنجیدهخواهدشد. دولتها، همواره درگیر بررسی و تنظیم و کنترل به منظورتضمین کردن این نکته بودهاند که مصرفکنندگان دریافت کنندهموادغذاییای باشند که سالم، مغزی و کافی است. بنابراین، پیشبینیمیشود در طراحی و توسعه محصولات غذایی توجه افزونتری بهکیفیت، سلامتی و مفید بودن معطوف خواهدشد. علاوهبراین،مراقبتها و نظارتهای کارامدتری در جهت جلوگیری از انجامدادنتخلفات غذایی توسط کشاورزان و دامداران (برای مثال سوءاستفادههورمونی حیوانات)، به عمل آورندگان غذاها (برای مثال آلودگی یافساد روغن خوراکی)، دولتها (برای نمونه کنترل موقعیتهایی که درآن غذا آلوده به مواد رادیو اکتیو میشود) به عمل خواهد آمد. منابع وامکانات بیشتری برای تغذیه، آموزش و اطلاعرسانی به مصرفکننده اختصاص داده خواهدشد.
در نهایت، مطالعات FAST پیشبینی میکنند کسانی که تمایلدارند شاهد تغییرات بنیادیتری در سیاستگذاریهای مربوط بهدامداری و حیوانات و استفاده از کودهای شیمیایی و سموم دفعآفات باشند، فشار شدیدی را وارد خواهند کرد تا از مقدار و میزانچربی و نیترات و آلودگی مشتقات بکاهند و مهمتر از آن،مصرفکنندگان را از قیمتهای بالای مواد غذایی برهانند.
3ـ بهرهبرداری بهتر از زمین
اگرچه فراوردههای غذایی با حجم وسیع، به عنوان محصولاتاصلی زمینها باقی خواهند ماند، با این حال، در پیگرفت کوششهایبه عمل آمده در زمینه افزایش بازده در هکتار، در حوالی سال 2000،حدود 10 میلیون هکتار از زمینهای کشورهای اتحادیه اروپا اضافیخواهندبود، مگر اینکه رویهها و شیوههای (کشت یکپارچه و مزارعپهناور)55 در سطح وسیعی انجام گیرد و یا اینکه راههای عمدهدیگری غیر از تولید مواد غذایی برای بهرهبرداری از زمینها درپیشگرفته شود.
در بسیاری از محافل، به کشت یکپارچه و مزارع پهناور درکشاورزی، با نظر مساعد نگریسته میشود، چراکه این نوع کشت بهدنبال خود مزایایی نظیر: چشمانداز و منظره جذاب، آلودگی کمترآب و خاک، سلامتی و بهزیستی حیوانات، تنوع و گوناگونیحیوانات و گیاهان وحشی و... را در پی خواهدداشت.
با این حال، یکپارچگی اراضی56 با فشارها و محدودیتهاییمواجه خواهد شد. علاقه و اشتیاق کشاورزان در دفاع و حفاظت ازدرآمدهای خود کاملا واضح است. علاوه براین، ساخت نسبتاانعطافناپذیر مالکیت زمین و میزان بالای مالیات، مشکلاتی را درجهت گسترش کشت و کار برای جبران بازده پایینتر ایجاد خواهدکرد. درآینده، میزان مصرف روبه کاهش میانجیها (کودهایشیمیایی، انرژی، خوراک و تغذیه) ازطریق سطوح پایینتر یارانه وحمایت مالی، تشویق و تقویت خواهدشد. بنابراین، پژوهشگران بهدرستی پیشنهاد کردهاند که فنآوریهایی برای کشاورزی با بازده کمترو پایینتر مورد توجه قراربگیرند.
4ـ توسعه یکپارچه و هماهنگ روستایی
یکپارچگی و هماهنگی توسعه روستایی، امری ضروری است. دراتحادیه اروپا، چندین هزار روستای زراعی کوچک، بدون آیندهمشخص و روشن، درمعرض تهدید و خطر قرارگرفتهاند. به بیانیواضحتر، در صورتی که حوزههای روستایی پرت و دور افتادهاتحادیه اروپا، به شکل کنونی باقی بمانند، با نقاط ضعف و نقایص روزافزونی مواجه خواهند شد از جمله اینکه:
ــ دورافتاده و پراکنده از مراکزپژوهشی هستند و از این رومکانهای مناسبی برای اجرا و آغاز نوآوریهای فنی محسوبنمیشوند.
ــ در بخشهایی که نیازمند شدت و عمق پایین فنی استتخصص یافتهاند و تحت سلطه شرکتهای تجاری کوچک هستند.
ــ دسترسی اندکی به سطوح بالای کارآموزی، آموزش وشبکههای اطلاعرسانی دارند.
مسائل و مشکلات مذکور، به وضوح در نواحی کمتر توسعهیافته اتحادیه اروپا که تعدادشان دو برابر شده است به همراه یونان،اسپانیا و پرتغال که 20 درصد از کل جمعیت اتحادیه اروپا را تشکیلمیدهند، وخیمتر است. تقریبا تمامی این نواحی از میزان بالایبیکاری و فضای ناکافی اشتغال57 رنج میبرند. آینده حوزههایروستایی اتحادیه اروپا، دیگر نمیتواند شبیه به گذشتهشان که دراطراف تولید محصولات زراعی و دامی متمرکز شده بود، در نظرگرفته شود؛ اگرچه کشاورزی، جنگلداری، به عملآوریتولیدات دامی و زراعی و مراقبت مناسب از چشماندازها و مناظر ومحیطزیست، از اجزای ?-----
EXTENDED BODY:
- ۸۴/۰۶/۰۷