احکام فراموششده در حوزه آموزش الکترونیکی
عباس پورخصالیان - کاربران محیط یادگیری مجازی را مربیان، دانشجویان، دانشآموزان، مشتریان موسسات آموزشی و کارکنان بنگاههای اقتصادی در بخشهای عمومی دولتی، عمومی غیردولتی، تعاونی و خصوصی تشکیل میدهند.
فناوری آموزشی در پی آن است که منابع، فعالیتها و تعاملات محیط یادگیری مجازی را درون یک ساختار سازمانی معین، یکپارچه و قابل دسترس برای عموم ذینفعان کند و مراحل مختلف ارزیابی و کنترل نتایج تحصیلی را ممکن سازد.
محیط یادگیری مجازی در فناوری آموزشی[Edutech یا Educational Technology]، یک بستر وبِ مبتنی بر جنبههای دیجیتالی ارایه دورههای تحصیلی است که زیرساختهای بینشهری و بینالمللی آن را وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات؛ زیرساختهای شبکهسازی شهری و محلی آن را اپراتورهای بخش خصوص و تعاونی و روساختهای خدماتی و محتوای دیجیتالی درسنامههای الکترونیکی آن را نهادها یا بنگاههای مربوط (یعنی تمام دستگاههای دولتی، هریک به نوبه خود و فراخور نیاز خود) به شیوه درونسپاری (In-sourcing) یا برونسپاری (Out-sourcing) تامین میکنند. از این رو، توسعه خدمات فناوری آموزشی و شکلگیری صنعت Edutech در کشور (که هنوز نه به بار است و نه به دار! نه مرجع مقرراتگذاری دارد و نه متولی و نه حقوق و قانون پشتیبان!) وابسته است به اتخاذ رویکردی میانبخشی [Cross-sector Approach] و رهیافتی چندسهمگرا [Multi Stakeholder Approach] تا همه دستگاههای کشور و تمام سهمداران جامعه اطلاعات، در تعامل سازنده با یکدیگر، به سهم و نوبه خود درگیر توسعه همه جانبه آموزشهای مجازی در کشور شوند.
*سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و آموزش مجازی
پس از 26 سال بحث و جدل پیرامون چگونگی تحول بنیادی در آموزش و پرورش در مدارس جمهوری اسلامی ایران، بالاخره 9 سال پیش در پاییز سال 1390 «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» رونمایی شد ولی در سالهای اخیر، کارکرد آن در عمل، استیضاح وزیران آموزش و پرورش در مجلس شورای اسلامی به دلیل عدم تحقق سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بود. هدف این یادداشت، نقد کارکردهای «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» نیست، بلکه تذکری است تخصصی/فنی به مسوولان درخصوص احکام آموزش الکترونیکی مندرج در این سند، به امید شگلگیری صنعت Edutech در بخش فاوای کشور؛
احکامی که از دید برنامریزان و مسوولان امر، پنهان ماندهاند و شاید فراموش شده باشند؛ و صنعتی که اگر در کشور ما پا بگیرد بزرگترین زیربخش در بازار صنعت فناوری اطلاعات خواهد شد.
منظورم از مسوولان نیز فهرست بلند بالای دستاندرکاران فرهنگ، آموزش و فناوری آموزشی در کشور است، شامل شورای عالی فضای مجازی (که در شرایط رژیم کرونا باید بیشترین فعالیت را در حوزه آموزش مجازی و دورکاری از خود بروز میداد، اما گویا حتی جلسهای را تشکیل نداده تا به طرح موضوع بپردازد)، شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت آموزش و پرورش، وزارت بهداشت- درمان و آموزش پزشکی، وزارت عتف و دانشگاه آزاد اسلامی. تنها زیرمجموعه وزارت آموزش و پرورش دربرگیرنده دستگاههای اجرایی عریض و طویلی است، شامل شورای عالی آموزش و پرورش؛ سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی؛ سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس؛ امور مدارس غیردولتی، مدیریت توسعه مشارکتهای مردمی؛ امور آموزش و پرورش استثنایی؛ سازمان نهضت سوادآموزی؛ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان؛ معاونتهای آموزش ابتدایی، آموزش متوسطه، پرورشی و فرهنگی، تربیتبدنی و سلامت، حقوقی و امور مجلس، توسعه مدیریت و پشتیبانی؛ مراکز برنامهریزی منابع انسانی و فناوری اطلاعات، استعدادهای درخشان و دانشپژوهان جوان، امور بینالملل و مدارس خارج از کشور، سنجش آموزش و پرورش؛ ادارات ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات، امور شاهد و امور ایثارگران؛ ستاد همکاریهای حوزه و آموزش و پرورش؛ صندوق ذخیره فرهنگیان؛ دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی؛ دفتر امور زنان و خانواده و پژوهشگاه مطالعات علوم و فناوریهای آموزشی.
این مجموعه بزرگ در قبال آموزش مجازی کاری نکردهاند جز مصرف بودجههای تخصیص یافته برای استفاده از شبکههای اجتماعی و رسانههای دورکاری و کار در خانه به منظور ارایه آموزش از دورِ مبتنی بر کتاب و درسنامههای عمدتا کاغذی.
*موارد احکام فناوری آموزشی مندرج در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
احکام مرتبط با دولت الکترونیکی، فناوری اطلاعات و شبکه ملی اطلاعات برای ارایه آموزش (از دور) در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش عبارتند از 19 مورد زیر:
1. «مدرسه در افق چشمانداز 1404 جلوهای است از تحقق مراتب حیات طیبه، کانون عرضه خدمات و فرصتهای تعلیم و تربیتی، زمینهساز درک و اصلاح موقعیت توسط دانشآموزان و تکوین و تعالی پیوسته هویت آنان براساس نظام معیار اسلامی در چارچوب فلسفه و رهنامه نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران که دارای ویژگیهای زیر است.
2. برخورداری از بهره فناوری آموزشی در سطح معیار؛ با توجه به طیف منابع و رسانههای یادگیری (در شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات).
3. تعمیق تربیت و آداب اسلامی، تقویت اعتقاد و التزام به ارزشهای انقلاب اسلامی [به کمک] راهکار 8/2ـ استفاده از ظرفیت برنامههای درسی، منابع آموزشی، شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات، کتابخانه، اردوها و فعالیتهای برون مدرسه به ویژه مساجد و کانونهای مذهبی برای تقویت معرفت و باور به معارف الهی به ویژه اعتقاد به توحید، معاد و ولایت و انتظار با رویکرد قرآنی، روایی و عقلانی در دانشآموزان.
4. راهکار 1/6 ـ ایجاد، توسعه و غنیسازی واحد اطلاعات و منابع آموزش و پرورش در سطح مدرسه (از قبیل کتابخانه، آزمایشگاه و کارگاه، شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات).
5. بند 17ـ ارتقای کیفیت فرایند تعلیم و تربیت با تکیه بر استفاده هوشمندانه از فناوریهای نوین؛ راهکار 1/17ـ توسعه ضریب نفوذ شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات (اینترنت) در مدارس با اولویت پر کردن شکاف دیجیتالی بین مناطق آموزشی و ایجاد ساز و کار مناسب برای بهرهبرداری بهینه و هوشمندانه توسط مربیان و دانشآموزان در چارچوب نظام معیار اسلامی.
6. راهکار 2/17ـ تولید و بهکارگیری محتوای الکترونیکی متناسب با نیاز دانشآموزان و مدارس با مشارکت بخش دولتی و غیردولتی و الکترونیکی کردن محتوای کتابهای درسی براساس برنامه درسی ملی (با تاکید بر استفاده از ظرفیت چند رسانهای) تا پایان برنامه پنجم توسعه کشور.
7. راهکار 3/17ـ اصلاح و بهروزآوری روشهای تعلیم و تربیت با تاکید بر روشهای فعال، گروهی، خلاق با توجه به نقش الگویی معلمان.
8. راهکار 4/17ـ گسترش بهرهبرداری از ظرفیت آموزشهای غیرحضوری و مجازی در برنامههای آموزشی و تربیتی ویژه معلمان، دانشآموزان و خانوادههای ایرانی در خارج از کشور براساس نظام معیار اسلامی و با رعایت اصول تربیتی از طریق شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات.
9. 18- تغییر و نوآوری در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی با رویکرد تعالیبخش، پویا و بالنده
10. راهکار 1/18ـ مناسبسازی فرهنگ سازمانی براساس معیارهای اخلاق اسلامی با تاکید بر تقویت روحیه اخوت و تعاون، خلاقیت و آموزش مستمر.
11. راهکار 2/18ـ تامین تسهیلات و امکانات و ایجاد سازوکارهای کارا و اثربخش در آموزشهای ضمن خدمت معلمان و تقویت انگیزه و مهارت حرفهای برای یادگیری مداوم.
12. راهکار 3/18ـ ایجاد شبکه پژوهشی فعال و فراگیر درون ساختار نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی با استفاده از فناوریهای نوین و در قالب شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات.
13. راهکار 4/18ـ استفاده بهینه از دانش و تجربه نخبگان و پیشکوستان آموزش و پرورش.
14. راهکار 5/18ـ استقرار نظام خلاقیت و نوآوری در آموزش و پرورش در راستای تربیت جامعه و بالندگی معنوی و اخلاقی و حمایت مادی و معنوی از مدیران، مربیان و دانشآموزان خلاق و نوآور و کارآفرین.
15. بند 19ـ استقرار نظام ارزشیابی و تضمین کیفیت در تعلیم و تربیت رسمی عمومی (7، 2 و 4)
16. راهکار 1/19ـ ایجاد سازوکارهای قانونی و ساختار مناسب برای سنجش و ارزشیابی عملکرد نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی.
17. راهکار 2/19ـ طراحی و اجرای نظام ارزشیابی نتیجهمحور براساس استانداردهای ملی برای گذر از دورههای تحصیلی و رویکرد ارزشیابی فرایندمحور در ارتقای پایههای تحصیلی دوره ابتدایی و رویکرد تلفیقی (فرایندمحور و نتیجهمحور) در سایر پایههای تحصیلی.
18. راهکار 3/19ـ ایجاد نظام رتبهبندی مدارس و موسسات آموزش و پرورش به منظور شفافسازی عملکرد و ارتقای کیفیت و تقویت انگیزههای رقابت منطقی و علمی بین آنان. و
19. راهکار 2/21ـ استقرار نظام مکانیابی مدارس براساس سامانه آمایش سرزمین و تحولات جمعیتی (ناظر بر 50 سال آینده).» [در مورد دیگر احکام سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، رجوع شود به وبگاهِ: http://chamran10.ir/default.aspx?page=sanad