از این ستون به آن ستون

علی شمیرانی - از کسانی که دنبال صنعتی به نام موفقیت و مثبتاندیشی و کلاسهای راهاندازی استارتآپ و سخنرانیهای چگونه یکشبه میلیاردر شویم، رفتهاند حتما این جمله کلیشهای را شنیدهاید که "در دنیا هیچ بنبستی نیست، یا راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت."
کاری با درستی یا نادرستی این جمله ندارم، اما در کشور ما میتوان با استناد به این جمله، گفت: برخی مسوولان همواره در مواجهه با فشارها، ناکارآمدیها و بلاتکلیفیها، یا توجیهی خواهند یافت یا توجیهی خواهند ساخت.
حالا ماجرای دو پوسته واسط ایرانی تلگرام و حذف آنها توسط گوگل، چند روزی است که مورد توجه قرار گرفته و طبق معمول رگ گردن برخی مسوولان برجسته شده و باب سخنرانی و خطابه داغ شده است. حرفها را که میخوانی اما هیچ موضوع جدید و خاصی نمییابی و باز هم هر کس در همان جایگاه همیشگی یعنی «طلبکار» قرار گرفته است.
یکی میگوید فلان نهاد باید جواب دهد ماجرا چیست، یکی میگوید باید پلتفورمهای بومی قوی بسازیم، یکی میگوید باید قوانین را به روز کنیم و خلاصه همان پاسکاریها و حرفهای مرسوم و همیشگی.
نکته تکراری و البته تلخ ماجرا اینجاست که یکسال قبل و روزی که تلگرام هم فیلتر شد، دقیقا حرفهایی از این دست را شنیدیم، 5 سال قبل هم شنیدیم و البته 10 سال قبل هم عین این حرفها را شنیدیم و از قضا امروز نتیجه سیستم عامل ملی، مرورگر ملی، جویشگرهای بومی و پیامرسانهای بومی و ... پیش روی ماست.
در همین مورد اخیر، با گذشت یکسال از کلیدخوردن پیامرسانهای بومی و هزینههایی که صرف آنها شد و ابهامات و اشکالاتی که از همان ابتدا مطرح شد، واقعا ما کجای کار هستیم؟ انصافا امروز چه کسی مسوولیت ناکامی پیامرسانهای بومی را به عهده میگیرد؟ تاریخ پاسخ این پرسش را داده است، "هیچکس!".
حرف بر سر بگیر و ببند و استعفا و استیضاح و تحقیق و تفحص نیست، که اگر بنا و اراده بر این کارها بود، امروز شاید وضع دیگری داشتیم. مساله عجیب اینجا، تکرار و تکرار همان حرفهای همیشگی است و از قضا مردم هر چه میگردند در نمییابند که واقعا مخاطب و فایده این حرفهای تکراری، کیست و چیست؟
به اعتقاد من فایده این تکنیک قدیمی، چیزی بیش از کاهش فشارهای مرسوم، هیجانی و نهایتا یک هفتهای نیست و مصداق این ضربالمثل است که "از این ستون به آن ستون فرج است."
منبع: (فناوران)
- ۹۸/۰۲/۱۴