امید برای دگرگونی ساختارهای متحجر بخش فاوا
عباس پورخصالیان - ظهور ناگهانی جواد جهرمی در عرصه عمومی کشور و جهانهای کوچکِ سپهرِ شبکههای اجتماعیِ ایرانیان، پدیده ای است که من نام این پدیده سایبری- فیزیکی را با الهام از نام «جواد جهرمی»، مایلم “پدیده ج.ج” (بخوان «جیمجیم») بنامم.
دلایلم برای این نامگذاری را عرض میکنم:
ü با این نوع نامگذاری اولا میخواهم بگویم که با شخص و شخصیت “ستاره فراآمده” در آسمان رسانههای اجتماعی و فضای سیاسی-سایبری کشور کاری ندارم، زیرا معتقدم که عوامل ظهور پدیدهای که در مردادماه 1396 شاهد آن بودیم (و هستیم و در آینده نیز شاهد خواهیم بود) تنها به رفتار و سکنات شخص خوششانس سوار بر امواج رسانههای اجتماعی و فراآمده از آن، وابسته نیست بلکه به رفتار من نوعی نیز وابسته است، یعنی: “پدیده ج.ج” کلا فرآورده سامانههای سایبری- فیزیکی مدرن است و فردفردِ کاربران سامانههای سایبری- فیزیکی، نیز نقشآفرینان این سامانهها هستند؛ کاربرانی که زیر ضربات امواج شبکههای اجتماعی قرار دارند و اگر هنوز غرق نشده باشند، غوطهورانند.
ü ثانیا با تکرار حرف جیم بهصورت “ج.ج” در نام این پدیده میخواهم بگویم که اگر اصطلاح “جیم” در زبان محاوره ما به معنی «بیسروصدا و با استفاده از غفلت دیگران محل را ترک کردن و رفتن» است، مقصود مورد نظر من از “ج.ج” باید برعکس فهمیده شود؛ یعنی «با سروصدای زیاد و با هجمه فرستهها (postings که اخبار و گزارشهای فرستاده شده روی پلتفرم رسانههای اجتماعی هستند) و سازماندهی سلسلهمراتبی ارسال آنها توسط کاربران در فضای واقعی و سایبری، حی و حاضر شدن، حضور به هم رساندن و فراآوردنِ “یکی که مثل هیچکس نیست و مثل همان کسی است که باید باشد”».
نتیجه پدیده مذکور، هویدا شدن یکباره منجی دگرگونسازی ساختارهای سنگی و سخت شده در بخش فاوا است؛ پدیدهای تکراری در جمهوری اسلامی ایران که نمونه مشابه آن (مشابه از لحاظ محمل اما متفاوت از لحاظ محتوا) را میتوان در “پدیده پاشایی” یافت. دو سال و نیم پیش، در همین هفتهنامه، (به تاریخ اول آذر 1393 یعنی هفت روز پس از فوت مرحوم پاشایی) نوشتم:
• نمونهای از استفاده هوشمندانه از اینترنت را در پدیدهای بازمییابیم به نام «پدیده پاشایی». [...] این نامی است که تحلیلگران رسانهای به رفتار حاکمیت و مردم در مراسم سوگواری فوت زودهنگام مرتضی پاشایی دادهاند؛ پدیدهای که از لحاظ ماهوی و کیفی، بیسابقه نیست، اما از لحاظ ابزاری بدیع است. هنوز زود است، تمام ابعاد این پدیده را شناختن و تحلیل کردن، اما میتوان به درستی دریافت که «پدیده پاشایی» باید نقطه عطفی تلقی شود در مدیریت هوشمند «جهانهای کوچک». موردکاوی «پدیده پاشایی» نشان میدهد که بهجای طرح و اجرای فیلترینگ در دوران پساپاشایی، اینک با تجربه موفقیتآمیز نظام، باید در و پنجره فضای سایبری را باز ِباز گذاشت، از تمام ظرفیتهای فضای سایبری سود بـرد، و هوشمندانه به مدیریت «جهانهای کوچکِ» شکلگرفته در فضای سایبری و تاثیرگذار بر فضای واقعی پرداخت.»
«پدیده ج.ج» در برابر «پدیده پاشایی»
اگر موج هیجانات عاطفی ناشی از جوانمرگی و سوگواری سایبری (Cyber-Mourning) پس از فوت را در پدیده پاشایی برجسته ببینیم، موج هیجانات عاطفی ناشی از جوانگرایی (و به عبارت دیگر “پیرهراسی”) را در «پدیده ج.ج» برجسته میبینیم.
اگر در «پدیده پاشایی» امید و آرزوی هزاران و بلکه میلیونها هوادار پاشایی برای بازیافت سلامت وی و ادامه حیات هنریاش با مرگ نابهنگام وی بر باد رفت، در «پدیده ج.ج»، امید به حل معضلات فضای سایبری به دست توانای یک جوان برومند، متخصص و جسور را میبینیم، جوانی که با استفاده هوشمند از رسانههای غیرقانونی و قانونی، یکشبه هزاران و بلکه میلیونها هوادار و تعدادی مخالف، له و علیه خود بهوجود آورد.
امیدهای نهفته در «پدیده ج.ج»
یونانیان باستان با ساختن اسطوره «جعبه پاندورا»، امید را حیله خدایان برای تابآورسازی انسانها در دنیای زشتیها معرفی میکردند. آنها نمیدانستند روزی میرسد که انسانها خود را مجهز به “فناوری اسطوره” میکنند. امیدهای پدیدآمده از این فناوری و نهفته در «پدیده ج.ج» اینها هستند:
1- امیدسازی برای گشایش گرههای دسترسی عمومی به اینترنت به قدری با اهمیت است که رییسجمهوری خطاب به نمایندگان مجلس میگوید: «اگر مثلا در اتوبان بزرگ تهران - شمال روزی تصادف شد و کسی زیر ماشین رفت و خانوادهاش شکایت کرد، [آیا] قاضی محترم میتواند آن اتوبان را برای همیشه ببندد [؟]. ما میگوییم نمیشود چنین کاری کرد. حالا یک تصادف هم شده، ما باید کاری کنیم تصادف نشود، نه اینکه اتوبان را ببندیم. اتوبان را ببندیم میروند کورهراهها را پیدا میکنند و واویلا خواهد شد». روحانی اضافه میکند: «بگذارید ما از فضا به خوبی و درست استفاده کنیم. در اینجا به وزیر دادگستری و ارتباطات و اطلاعات و کشور خطاب میکنم، نمیشود درِ فضای مجازی را قفل زد، این قفل را روحانی باز نکرده، این قفل را مردم باز کردند؛ قفلی که مردم با اراده باز میکنند دیگر نمیشود بست. اگر قفلی را رییسجمهور باز کرده، ممکن است کس دیگری بیاید و قفل دیگری بزند و دردسر درست کند.»
2- امیدسازی برای راهاندازی شبکه ملی اطلاعات نیز یکی از امیدهای اسطورهای امروزِ ما ایرانیان شده است. رییسجمهوری در همان سخنرانی تصریح میکند: آقای جهرمی این استعداد را دارد که این کار [راهاندازی سریع شبکه ملی] را به خوبی انجام دهد.
3- امید برای بهرهمندی حرفهای از فضای سایبری در «پدیده ج.ج» موج میزند. رییسجمهوری در همان سخنرانی میگوید: «وقتی که ایشان را خواستم و با ایشان صحبت کردم، اولین درخواستم از ایشان اشتغال بود» [زیرا باید به شبکه ملی اطلاعات] ظرفیتهای سایبری را پیوند دهیم [و پیوند آن را] با عرصه تولید ثروت و مخصوصا ایجاد اشتغال [برقرار کنیم]. پارسال آقای واعظی میگفت 100 هزار شغل در زمینه فناوری اطلاعات درست شده است. از آقای جهرمی خواستیم که سالانه ایجاد حدود 300 هزار نفر اشتغال را در این زمینه برنامهریزی و نیازهایی که دارد مطرح کند. این کار بسیار مهمی است که باید انجام دهیم.»
پرهیز از فناوری اسطورهسازی
«پدیده ج.ج» در اصل باید توسط رفتارشناسان سایبری (cyber behaviorists) مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. جامعه کنونی ما، مانند سایر جوامع بشری در جهان امروز، مصداق یک “سامانه سایبری-فیزیکی” [cyber-physical system (CPS)] بزرگ است و ما در حال حاضر در زمینه میانرشتهای «رفتارشناسی سایبری ایرانیان» (مانند دهها میانرشتهای جدید دیگر) احتمالا فاقد استادان و کارشناسان لازم هستیم و لذا کاری آکادمیک نکردهایم. در زمینه تجزیه و تحلیل «پدیده ج.ج» امیدوارم بعدها در جامعه ما کسانی پیدا شوند که به این مهم بپردازند. اما **از نظر من که این فرهنگ، ملت و کشور را دوست دارم، امیدسازیهای مذکور را تا آنجا میپذیرم که انگیزه حرکت به ما بدهد نه آن که با اسطورهسازی ما را خواب کند. متاسفانه، فاوا در میان ما به فناوری اسطورهسازی تنزل یافته است.**
اکنون امید برای دگرگونسازی ساختارهای متحجر بخش فاوای کشور (امیدی که هیچوقت در من نمرد و تا هستم همواره در من زنده خواهد بود) در میان دستاندکاران ناامید این بخش و در میان بسیاری از کاربران ناراضی از کیفیت خدمات آن گل کرده است. پس، نگذاریم فناوری اسطورهسازی یا mystification technique (که بحث پیرامون آن در این جا نمیگنجد و فرصتی دیگر میطلبد) و دروغهای مصلحتی روزنههای امیدمان را ببندند. (منبع:عصرارتباط)
- ۹۶/۰۵/۳۰