ایرانیها و اینترنت ماهوارهای
علی شمیرانی - اینترنت ماهوارهای موضوع جدیدی نیست و اگر کسی به واسطه تیتر مطلب، در ادامه منتظر کسب اطلاعات فنی و قیمتی و زمان دسترسی و امثالهم است، از خواندن آن صرف نظر کند!
موضوع این نوشتار خبری است که هفته قبل منتشر و در آن اعلام شد نام ایران هم به جمع کشورهای دارای امکان استفاده از طرح شرکت آمریکایی ارایهدهنده قرار گرفته است.
به فاصله کوتاهی از انتشار این خبر آن هم در چند سایت و رسانه تخصصی که قاعدتا خوانندگان محدودی دارند، موضوع به بسیاری از کانالهای تلگرامی و شبکههای اجتماعی کشیده شد و از قضا چون با استقبال زیادی هم مواجه شد، متعاقب آن کار موج سواری و کلیکدزدی و تیترهای جذاب هم آغاز شد.
اما چرا اینترنت ماهوارهای در کشور ما مورد توجه است؟ اگر کلمه «اینترنت ماهوارهای» را در گوگل بزنید پیشنهاداتی که بر اساس بیشترین جستوجو بوده به این شرح است: خرید دستگاه اینترنت ماهوارهای، جرم اینترنت ماهوارهای، راهاندازی، قیمت، نصب، تجهیزات و خرید اکانت اینترنت ماهوارهای که به ترتیب جلوی چشم جویندگان به خط میشود.
همچنین میتوان حدس زد که موقعیت جغرافیایی جستوجوکنندگان اینترنت ماهوارهای در ایران، مردم مناطق صعبالعبور و روستاهایی که به اینترنت دسترسی ندارند، نیست و احتمالا کاربران اینترنت در تهران و دیگر شهرهای بزرگ خواهند بود.
از میزان استقبال بقیه مردم دنیا اطلاعی نداریم و آمار درخواستها و ثبتنامهای اولیه نیز در اختیار شرکت ارایهدهنده این خدمات است.
اما سوال اینجاست که چرا باید اینترنت ماهوارهای برای بخش قابل توجهی از ایرانیها مهم باشد؟ آیا میتوان اینطور استدلال کرد که بخش عمده علاقهمندان را افراد متخلفی تشکیل میدهند که نمیخواهند از بسترهای ملی به اینترنت دسترسی داشته باشند؟
ایرانیها سالهاست که با فیلترینگ زندگی میکنند و اتفاقا ابزار دور زدن آن از داخل و خارج، سفرهای رنگین و پرسود را برای ارایهدهندگان فیلترشکن فراهم کرده است. گردش مالی عبور از فیلترینگ و فروش این خدمات از طریق درگاههای رسمی بانکی کشور و یا عرضه رایگان آن از طریق کشورهای متخاصم، دستگاههای امنیتی و غیره هم مساله جدیدی نیست.
پس به عبارت دیگر سالهاست که فیلترینگ مساله و مانعی برای کاربران ایرانی محسوب نمیشود و ابزار دسترسی به اینترنت همچنان در اختیار است.
لذا مجددا باید این پرسش را مطرح کرد که چرا اینترنت ماهوارهای تا این حد برای ایرانیها جذاب شده است؟
این موضوع نیازمند یک تحقیق است اما آیا یک دلیل آن بنیانگذاری و دفاع از امکان «قطع اینترنت» (فارغ از دلایلش) در کشور نیست؟ آیا یک دلیل آن معادلسازی (درست یا نادرست) راهاندازی شبکه ملی اطلاعات با قطع اینترنت و ارایه دسترسی بخشهایی محدود از جامعه به اینترنت نیست؟
اما سوال اینجاست که اگر روزی اینترنت ماهوارهای در کنار تداوم عدم پاسخگویی شرکتها و شبکههای اجتماعی خارجی به ما، به سرنوشت فیلترینگ یا دیشهای دریافت کانالهای ماهوارهای تبدیل شود چه؟ آیا فکر میکنیم با قوانین و مقررات میتوانیم فضا را مدیریت کنیم؟ یا احتمالا همچون سرنوشت فیلترینگ و دیشهای ماهواره، در روی صحنه شاهد بهرهبرداری و جدال سیاسیون و سخنرانیهای بیفایده در باب حق دسترسی به ارتباطات و از سوی دیگر مباحث مربوط به حاکمیت و استقلال سایبری و امثالهم خواهیم بود و در پس صحنه نیز شاهد پهن شدن سفرههای جدید و رقابت برای فروش تجهیزات و اکانتهای دسترسی به اینترنت ماهوارهای به مردم خواهیم بود؟
و در نهایت، آیا هنوز نمیخواهیم بپذیریم که مشکلات این حوزه از جنس سیم و کابل و ابزار دسترسی نبوده و در جای دیگری است. آیا قصد تجدید نظر در پارهای از رویکردها و اقناع افکار عمومی را نداریم و صرفا نگاه دزد و پلیسی و تنها از دریچه کارشناسان فنی و امنیتی به این پدیده اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، سرگرمی، ارتباطاتی و صد البته فنی و امنیتی مد نظر است؟ (منبع:فناوران)