اینترنت چیزها زیرساخت عظیم مراقبت همگانی
عباس زندباف- واژه چیز در انگلیسی قدیمی بهمعنای گردهمایی یا نشست است و در زبان ایسلندی هنوز هم مجلس نمایندگان چنین نامی دارد. در گذر سالیان واژه چیز از اطلاق به نشستها به اطلاق به اشیا تحول یافت، اما حتی در این معنا هم در حال تبدیل به رکنی در حیات سیاسی و اجتماعی است.
اینترنت چیزها شبکه رو به گسترشی از افزارههای متصلی است که در همهجا هستند؛ از خانهها گرفته تا خیابانها و محلهها.
اینترنت چیزها چیست؟
اساس کار در واقع پیمانی میان شرکتهای بزرگ فناوری و دولتها است. بهعبارت دیگر، طبقهبندی مردمسالاری و خودکامگی رنگ میبازد و به جای آن با فنسالاریهایی اجتماعی و مبتنی بر دادهها سروکار داریم که بر گزارش دادن گسترده رفتار، عادات، پسندها و باورها استوار است. انتقالها از طریق افزارههایی صورت میگیرند که بهکار میبریم و با هم تعامل دارند. نیازی نخواهد بود که اولویتها و دیدگاههای سیاسی خود را بیان کنیم، بلکه خودرو یا کالایی که استفاده میکنیم این کار را برای ما خواهند کرد.
چنین قابلیتهایی بسیاری را به شور و شوق واداشته و عدهای را هم دچار هراس کرده است. خوشبینها میگویند وجود شبکهای باز و جهانگستر و مبتنی بر تعامل بهمعنای آن است که هیچ خودکامهای نمیتواند جلوی انتشار فیلمهای دردسرساز را بگیرد و در تمامی مناطق بحرانزده یا در حال گذار، مردم میتوانند با استفاده از رسانههای دیجیتالی در راه بهبود شرایط خود بکوشند، سازمانهای جدیدی درست کنند و آرایشهای نهادی تازهای پدید آورند. در نتیجه با قویترین ابزار سیاسی که بشریت به خود دیده است سروکار داریم.
در واقع با همان روایت آزادی اتصال سروکار داریم که شرکتهای بزرگ فناوری از آن دم میزدهاند و با تمجید از گشودگی، تعامل و نوآوریهای خصوصی همراه است؛ خوشبینیهایی که با اهریمننمایی دولتهای سرکوبگر و ارایه چشماندازی قلابی از اقتصاد سیاسی، روابط بینالمللی و فسادهای نهادی نیز همراه است.
این استدلال را با آرایهای از موردکاویها راجع به کنشگریهای شهروندی و همبستگی از طریق تلفن همراه و رسانههای اجتماعی تقویت میکنند. شرکتها مدعی هستند که شبکه افزارهها موجب میشود مشکلات کنش جمعی برطرف شود، اما مشخص نیست که چنین شبکهای به جای تقویت کنش شهروندی به ایجاد بزرگترین زیرساخت مراقبت انبوه منجر نشود.
خوشبینها خطرهای چنین مراقبتها و پایشگریهایی را قبول دارند، اما میگویند همه مشکلات جهان قابل حل است، به شرطی که دادههای بیشتری داشته باشیم. ارتباط داشتن شبکه چیزها با سازندگان اصلی، نهادهای امنیتی و تمامی کسانی که در جریان دادهها دستی دارند برای خوشبینها نگرانکننده نیست.
تنها نمیتوان به رواج کلاندادهها و گشودگی شبکه دلخوش کرد. سماور متصل به شبکه هم رخنهپذیر است. انسان نهتنها درون خانه بلکه درون خودرو و حتی درون اندامش هم تحت مراقبت خواهد بود. افزارههایی که مهارشان در دست دادهها است میتوانند رفتارها، عادات و پسندهای ما را دستکاری و قالبریزی کرده و استقلال ما را محدود کنند. باید به سراغ راهکاری هوشمندانهتر رفت که از زبانبازی اصحاب بازاریابی در مورد گشودگی و فراگیری که بر اساس طرح تجاری کلانشرکتهای فناوری است فراتر باشد. (منبع:عصرارتباط)