بررسی مسائل انسانی اینترنت (1)
محمد رضا هادی - جهان در هر دوره ای تحت سیطره یک نوع صنعت بوده است. عصر کشاورزی ، عصر صنعتی و اکنون عصر اطلاعات و ارتباطات و ظهور دهکده جهانی. در عصر جدید ، ظهور و گسترش اینترنت در پیدایش و دوام عصر اطلاعات تأثیر بسزایی داشته است. این رسانه جدید دارای ویژگیهای منحصر بفردی است ، که رسانه های قبلی از قبیل مطبوعات ، رادیو و تلویزیون فاقد آن بوده اند و آن تبادل حجم بالای اطلاعات ، قدرت انتخاب اطلاعات ، انتخاب نحوه ارتباط توسط مخاطب و ایجاد رابطه تعاملی بین فرستنده و گیرنده پیام و بالاخص ایجاد ارتباط بین مخاطبان می باشد. این ویژگیهای منحصر بفرد اینترنت باعث ایجاد کارکردهای متفاوتی در حوزه های مختلف برای آن شده است.
با توجه به جمعیت جوان کشور و گسترش روز افزون کاربران اینترنت در ایران و تأثیرات متفاوت و جدی آن بر حوزه های مختلف جامعه، انجام پژوهشهای جدی در حوزه های مختلف متأثر از اینترنت جهت استفاده بهینه از فرصتها و به حداقل رساندن آسیبهای آن امریست ضروری، که وظیفه مسئولان این حوزه را یادآور می شود.
این مؤسسه که هدف آن ، انجام پژوهشهای مورد نیاز کشور در حوزه های علوم انسانی می باشد ، با توجه به اهمیت پژوهش در زمینه مسائل انسانی اینترنت و با توجه به نوپا بودن پدیده اینترنت و بالطبع پژوهش در زمینه آثار مختلف آن جهت ورود جدی به این مباحث ابتدا لازم دید یک مطالعه کلی در این مورد انجام گیرد . از طرف دیگر بعلت فقدان یک تقسیم بندی مشخص در زمینه آثار اینترنت تصمیم گرفته شد ، مسائل مختلف آن در قالب رشته های دانشگاهی دسته بندی و بررسی گردد . بنابراین پیشنهاد چنین پژوهشی به شورایعالی اطلاع رسانی داده شد که با استقبال جناب آقای مهندس جهانگرد در راستای انجام پژوهشهای علمی جهت اتخاذ تصمیمات آگاهانه نه سلیقه ای، با عنوان " بررسی مسائل انسانی اینترنت" در 10 رشته دانشگاهی ( ارتباطات ، حقوق ، جامعه شناسی ، روانشناسی ، دین ، هنر ، زبان فارسی ، علوم سیاسی ، مدیریت و اقتصاد ) شروع گردید.
با توجه به اینکه اینترنت را می توان بعنوان یک عامل خارجی مؤثر در هریک از حوزه های اجتماعی فوق الذکر در نظر گرفت ، بنابراین تصمیم گرفته شد از پژوهشگران و تحصیلکردگان همان رشته ها که با نظریات و مسائل آن رشته آشنایی کافی دارند ، جهت بررسی مسائلی که اینترنت در حوزه آن بوجود آورده است ، استفاده نمود و پژوهش فقط محدود به رشته ارتباطات نگردد . زیرا در این رشته ، اینترنت فقط بعنوان یک رسانه بررسی می گردد و فقط ابعاد اطلاع رسانی ، تأثیر آن بر مخاطب و موضوعاتی از این دست ، مورد بررسی قرار می گیرد و آثار جامعه شناختی ، فرهنگی ، روانشناختی ، دینی ، هنری ، سیاسی ، مدیریتی و اقتصادی آن نمی تواند مورد موشکافی و تحلیل لازم قرار گیرد. امید است با این منطق پژوهشگران سایر رشته ها با حمایت نهادهای مربوطه ، به شناخت ابعاد متفاوت کاربست اینترنت در جامعه از منظر رشته تخصصی خود همت گمارند.
بنابراین مؤسسه، پژوهشگران علاقمند و توانا در رشته های فوق الذکر را گزینش و سازماندهی نمود .(ضمیمه 1 : جدول همکاران طرح ) که در نهایت ، ما حصل این پژوهش 10 جلد گزارش بالغ بر 750 صفحه در حوزه های مختلف گردید. اگرچه هر رشته ، چارچوب و موضوعات خاص خود را داراست ، ولی جهت همگون شدن گزارشها با مشورت اساتید یک چارچوب کلی به پژوهشگران پیشنهاد شد (ضمیمه 2 : چارچوب پیشنهادی تدوین گزارشها ) تا ضمن معرفی آن رشته و رابطه اینترنت با محتوای مورد بحث در آن رشته ، موضوعات استخراج ، و به بحث گزارده شوند و در نهایت ، مهمترین موضوعاتی که پژوهش درباره آنها ضروری بنظر می رسد، ارائه گردند.
در پایان لازم است از پژوهشگران ارجمند که با تلاش دلسوزانه خود در انجام این طرح، مؤسسه را یاری نمودند تشکر نمایم : جناب آقای سیامک قاجار و جناب آقای حسن دزیانی در حوزه حقوق ، جناب آقای دکتر ناصر قلی سارلی در حوزه زبان فارسی ، جناب آقای امید خلیلی در حوزه جامعه شناسی ، جناب آقای اکبر بلوردی در حوزه روانشناسی ، جناب آقای حسن آبنیکی در حوزه علوم سیاسی ، جناب آقایان حسن حشمتی و مهدی مهدوی در حوزه دین ، جناب آقایان عماد فرازمند ، بابک عابدین و مصطفی آشنا و سرکار خانم نسرین علیپور در حوزه مدیریت ، سرکار خانم هلیا دارابی در حوزه هنر و جناب آقایان مهران نصر و امیر روحانی در حوزه ارتباطات و سرکار خانم مینا مهرنوش در حوزه اقتصاد ، همچنین از جناب آقای دکتر بهزاد دوران بابت ارائه مشاوره و راهنمایی در نحوه انجام طرح و بررسی گزارش جامعه ، ارتباطات و اینترنت و از جناب آقای دکتر منوریان بابت ارزشیابی گزارش اینترنت و مدیریت و سایر بزرگوارانی که با راهنمائیهای خود موجب غنای طرح گردیدند، تشکر می نمایم.
در پایان از جناب آقای مهندس جهانگرد دبیر محترم شورایعالی اطلاع رسانی که از معدود مسئولانی هستند که به پژوهش در زمینه مسائل انسانی ، جهت تصمیم سازی آگاهانه اهمیت می دهند و با حمایت خود موجب انجام چنین پژوهشی گردیدند ، کمال تشکر را می نمایم.
امید است با انجام پژوهشهای جدی و کاربردی در حوزه مسائل انسانی فناوری و بالاخص اینترنت و مهمتر بکارگیری نتایج این پژوهشها در تصمیم سازی و برنامه ریزی کشور ، باعث توسعه و آبادانی ایران اسلامی گردیم.
جامعه ، ارتباطات و اینترنت
مبادله اطلاعات و اندیشه ها بین افراد انسانی از شرایط ضروری اجتماعی است . برقراری ارتباط بین افراد و گروه ها ، مستلزم وسایل خاصی است که به کمک آنها انسان ها بتوانند پیام ها و خواستهای خویش را به یکدیگر منتقل کنند ، با محیط زندگی بهتر آشنا شوند. خود را با آن هماهنگ سازند و یا برای بهبود شرایط آن اقدام نمایند.
به طور کلی استفاده از وسایل مختلفی که برای بیان اندیشه های انسانی و شناخت محیط زندگی بکار می روند ، تابع شرایط و اوضاع و احوال تاریخی جوامع انسانی است . زیرا در هر جامعه به تناسب نیازها و پیشرفت های آن ، برای برقراری ارتباط بین افراد و انتقال افکار و اطلاعات وسایل معینی ایجاد می شوند.
در جوامع اولیه که انسان ها در گروه های بسیار کوچک در کنار هم زندگی می کنند ، جز زبان و بیان شفاهی وسیله و روش دیگری برای ارتباط موجود نیست. اما به تدریج که محیط زندگی وسعت می یابد یا فاصله ها بیشتر می شوند ، انسان هایی که دورتر از هم زندگی می کنند ، ناچارند فریاد ها را بلندتر کنند، از جارچی کمک بگیرند یا طبل به صدا در می آورند و یا از آتش و دود و علامات و نشانه ها و نمادهای دیگر بهره برداری کنند.
در جوامع بعدی به موازات پیشرفت فرهنگ انسانی، ابتدا خط تجسمی و اندیشه نگار با تصویر ها و شکل های خاص نظیر هیروگلیف مصری یا خط چینی و سپس خط صوتی و الفبایی با حروف قراردادی پدید می آیند و افراد می توانند علاوه بر بیان شفاهی، برای انتقال مقاصد خود به دیگران از بیان کتبی نیز استفاده نمایند و با غلبه بر محدودیت های مکانی و زمانی، ارتباطات غیر مستقیم را گسترش دهند.
اختراع چاپ در زمینه وسایل ارتباط انسانی، انقلابی بزرگ ایجاد می کند با تکثیر کتاب ها، علوم و فنون بشری رو به رونق می گذارند و با پیدایش و پیشرفت روزنامه ها، امکانات فراوانی برای توسعه ارتباطات اجتماعی فراهم می گردد . به موازات تحولات اقتصادی و اجتماعی دو قرن اخیر، وسایل فنی جدیدی نظیر عکس ، تلگراف ، تلفن، بی سیم ، صفحه و نوار ضبط صوت و فیلم برای ارتباطات اجتماعی ساخته می شوند و در نتیجه آن وسایل ارتباطی نوین سمعی و بصری چون رادیو ، سینما و تلویزیون ایجاد می گردد و با امکانات تازه ای که برای انتقال سریع اخبار و افکار و روش های زندگی در اختیار توده های وسیع انسانی در سراسر جهان قرار می دهند، عصر تازه ای در ارتباطات پدید می آورند.
بدین ترتیب در طول تاریخ وسایل ارتباطی گوناگونی مورد استفاده جوامع بشری واقع می شوند. در میان این ابزارها تعدادی نظیر زبان، عامل ارتباطی مستقیم یا شخصی بین اعضای گروه های کوچک انسانی می باشند و تعدادی دیگر چون کتاب و مطبوعات و رادیو و تلوزیون از عوامل ارتباط غیر مستقیم و جمعی بین گروه های بزرگ هستند.
بررسی اجمالی تاریخ رسانه ها
1 ) تبدیل نهادهای رسانه ای به کسب و پیشه ی تجاری در مقیاس بزرگ فرآیندی است که در اوایل فرن نوزدهم آغاز شد . البته ، تجاری کردن محصولات رسانه ها پدیده تازه ای نبود ، زیرا نخستین چاپخانه ها عمدتا سازمانهای تجاری بودند ، که به سمت کالایی کردن اشکال نمادین توجیه شده بودند ، ولی در طول قرن نوزدهم میزان تجاری کردن به نحو چشمگیری افزایش یافت . این امر تا حدودی مدیون مجموعه ای از نوآوریهای فنی در صنعت چاپ بود ، و تا حدودی هم به دگرگونی تدریجی در بنیاد مالی صنایع رسانه ها و روشهای انتفاع ( سرمایه سازی ) اقتصادی آنها مربوط می شد .
با روند رو به افزایش صنعتی شدن چاپ و توسعه ی بازار آن ، بنیان مالی چاپ آغاز به دگرگونی کرد . در جایی که هدف روزنامه ها ی سده های هفدهم و هجدهم بیش از هر چیز متوجه بخش محدود ، به نسبت مرفه و تحصیل کرده ی جمعیت بود ، صنعت روزنامه ی قرون نوزدهم و بیستم به گونه ای فزاینده به سمت عامه ی وسیع تر ( مردم ) جهت گیری کرد . تحولات فن آورانه و الغای مالیاتها ، کاهش قیمتها را امکان پذیر ساخت ، و بسیاری از روزنامه ها سبک ملایمتر و زنده تر روزنامه نگاری ، و نیز سبک روشنتر ارائه مطلب را اختیار کردند تا خوانندگان بیشتری را جلب کنند .
با توسعه ی روند خواندن روزنامه ، تبلیغ تجاری نقش پیوسته مهمتری در سازمان مالی این صنعت اختیار کرد ، روزنامه ها و تا حدی دیگر بخشهای رسانه های خبری – بیش از پیش به صورت سازمانهای انتفاعی تجاری درآمدند که لازمه ی کار آنها مقادیر به نسبت زیاد سرمایه ، به منظور مطرح شدن و دوام یافتن در برابر رقابت شدید و روزافزون بود .
تاریخ اجتماعی و اقتصادی رسانه ها در قرن بیستم نشان می دهد که فرایندهای رشد و استوار سازی به تمرکز فزاینده منابع در بسیاری از بخشهای صنعت منجر شده و شماری اندک از سازمانها بر بیشتر سهم بازار فرمان می رانند . این فرایند امروز به گونه ای است که در بسیاری از بخشهای صنایع رسانه ای ، شاهد سلطه ی سازمانهای بزرگ صنفی با هیئت متنوعی از سازمانهای تولیدی و خدماتی کوچکتر ، که بسیاری از آنها از طریق ترتیب قرارداد فرعی و منابع بیرونی به یکدیگر پیوسته اند ، هستیم . این سازمانهای چندگونه ی ارتباطی ، سازمانهایی فراملیتی و چند رسانه ای هستند که منافعی در انواع صنایع مربوط به اطلاعات و ارتباطات دارند( تامپسون ، 1380/ صص 96 – 95 ) .
2 ) جهانی کردن ارتباطات فرآیندی است که مبدأ آنرا می توان در نیمه ی دوم قرن نوزدهم جستجو کرد . در قرون پیش ، مواد چاپی را به طور معمول طی مسافتهای طولانی و با گذشتن از مرز ولایات ، قلمروهای حکومتی و شاهزاده نشینها حمل و نقل می کردند ، اما در قرن نوزدهم جریان بین المللی اطلاعات و ارتباطات شکل بسیار گسترده تر و سازمان یافته تری اختیار کرد . ظهور نمایندگیهای خبری که پایگاههایی در شهرهای تجاری عمده ی اروپا داشتند ، همراه با توسعه ی شبکه ی ارتباطی ، که مناطق حاشیه ای امپراطوری ها را با مراکز اروپایی آن پیوند می داد آغاز نظام جهانی فن آوری اطلاعات و ارتباطات را که به صورت دائمی شاخه شاخه و پیچیده تر می شود ، قوام بخشید ( همان ، ص 97 ) .
3 ) استفاده از نیروی برق برای مصارف ارتباطی از جمله بزرگترین کشفیات قرن نوزدهم بود . نوآوریهای فنی مهم بخوبی شناخته شده است . نخستین تجربه ها با تلگراف از طریق الکتریسیته القایی در سالهای دهه ی 1830 در ایالات متحده ، انگلستان و آلمان عملی شد ، و نخستین سیستمهای عملی و ماندگار تلگراف در سالهای دهه ی 1840 تأسیس شد . انتقال و ارسال علائم الکتریسیته القایی به منظور رساندن پیام ، در سالهای دهه ی 1870 با موفقیت مورد بهره برداری قرار گرفت و راه را برای توسعه ی سیستمهای تلفنی در مقیاس تجاری هموار ساخت . در طول آخرین دهه ی قرن نوزدهم مارکنی و دیگران تجربه ی ارسال علایم از طریق امواج الکترومغناطیسی را آغاز کردند ، و بدین ترتیب ، نیاز به سیمهای هادی جریان را منتفی ساختند .
در سال 1898 مارکنی با موفقیت علایمی را در طول 23 کیلومتر روی دریا ارسال کرد . در سال 1899 نیز علایمی در طول کانال مانش فرستاد . فن آوری ارسال کلام از طریق امواج الکترومغناطیسی در طول نخستین دهه ی قرن بیستم توسط فسندن و دیگران به ظهور رسید . به دنبال نخستین جنگ جهانی ، وستینگهاس در ایلات متحده و مارکنی در انگلستان تجربه ی پخش گسترده را آغاز کردند که منظور ، فرستادن پیام از طریق امواج الکترومغناطیسی به مخاطبان بالقوه گسترده و نامعین بود . تحول بعدی سیستمهای پخش گسترده ی – رادیو از دهه ی 1920 به بعد ، و تلویزیون از اواخر دهه ی 1940 – بسیار فراگیر بود .
پیدایی و بهره برداری از این فن آوریهای مختلف به شیوه های پیچیده ای ، با قدرت اقتصادی ، سیاسی و قهری همبافت بود . منافع تجاری ، سیاسی و نظامی ، در توسعه ی شبکه های کابلی تلگراف در نیمه ی دوم قرن نوزدهم نقشی حیاتی ایفا کرد .
تجربیات نخستین مارکنی در تلگراف ، بی سیم مورد حمایت « اداره پست بریتانیا » ، « دادگاه رسیدگی به دعاوی دریایی » و « اداره ی جنگ » قرار گرفت ، و نخستین قراردادهای تجاری او با نیروی دریایی بریتانیا بود . دولت های بریتانیا ، آلمان و آمریکا و بنیادهای نظامی که استعداد تجاری و اهمیت راهبردی رادیو را تشخیص داده بودند ، نقش فعال در تحول آن ایفا کردند . تکامل متعاقب سیستمهای پخش گسترده در محدوده ی چارچوب هایی نهادی صورت گرفت که از یک زمینه ی ملی تا زمینه ی ملی دیگر تفاوت بسیار داشتند و به طور کلی نوعی از راه حل و توافق را – که با بازنگری مداوم و مذاکره ی مجدد مواجه بود – بین منافع تجاری صنایع رسانه از یک سو ، و دلمشغولی سیاسی برای قانونمند کردن ، مراقبت و کنترل رسانه های جدید از سوی دیگر عرضه کردند .
امروزه عوامل جدیدی را در کنار تحول اشکال جدید فراآوردن اطلاعات بر اساس سیستمهای دیجیتال رمزبندی ، همگرایی فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر سر یک سیستم دیجیتال انتقال ، که فرآوری و انباشت در زمره ی آن است مشاهده می کنیم . این تحولات سناریوی تکنیکی جدیدی می آفریند که در آن اطلاعات و محتوای نمادین را می توان بسرعت و با سهولت نسبی به اشکال متفاوتی مبدل کرد . تحولات مورد بحث امکان انعطاف بس بیشتر را در هر دو زمینه ی برخورد اطلاعات و انتقال آن ، فراهم می آورد ( تامپسون ، 1380 : صص99 – 98 ) .
ارتباطات و تحول جوامع
نخستین بررسی های تاریخی در مورد سیر تحول ارتباطات اجتماعی،از مرحله گفتار شفاهی و نوشتار دستی و استفاده از کاغذ تا مرحله ی اختراع چاپ کتاب و مطبوعات و همچنین مرحله ی ایجاد تلگراف و تلفن و رادیو، به وسیله ی هارولد اینیس ( 1952 – 1894 )، تاریخ شناس و اقتصاد دان مشهور کانادایی، در اوایل دهه ی 1950، صورت گرفته اند. اینیس با تاکید بر تاکید بر تاثیرات زمانی و مکانی وسایل ارتباطی، تاریخ را به دو دوره قبل از چاپ و بعد از چاپ،تقسیم کرده است و به طور کلی،با نوعی بازنگری تاریخی،تاریخ انسان را تاریخ تکنولوژی های ارتباطی معرفی نموده است ( فرقانی ،1382: ص14). او معتقد بودکه هر گونه تغییر و تحولی در سیستم و تکنیک ارتباط جمعی،سه تغییر و دگرگونی را قهرأ موجب خواهد شد : ساختار علاقه ها و سلیقه ها (موضوع تفکر و اشیائی که مورد توجه قرار می گیرند) تغییر می یابد ، ویژگی نمادها و ارزش ها متحول می شوند ( اسباب و ابزار هائی که به کمک آن ها اندیشه شکل می گیرد و فکر ساخته می شود) و بالاخره دگرگونی در ذات و محتوای جمع و جماعات و مالا تغییر بنیادین فرهنگ و خصلت جمعی اجتماع (پستمن ، 1378: ص57) .
هربرت مارشال مک لوهان (1979-1911) ، متفکر دیگر کانادایی هم با الهام از نظریات اینیس در مورد نقش قاطع و تعیین کننده ی شیوه های ارتباطی در جوامع انسانی به بررسی چگونگی تحول تاریخی ارتباطات پرداخته است.
به دنبال این دو محقق و متفکر کانادایی ، که در واقع نخستین نظریه پردازان تأثیر تعیین کننده ی شیوه های ارتباطی در تحول جوامع بشری به شمار می روند و به بیان دیگر ، اولین پژوهشگران معتقد به برتری تاثیر اجتماعی وسیله ی ارتباطی بر محتوای ارتباط یا پیام ارتباطی شناخته می شوند ، پژوهشگران دیگری نیز به مطالعه درباره چگونگی و ابعاد تحول جوامع بشری ، از مرحله ی ارتباط شفاهی تا مرحله توسعه ی نوشته های خطی و الکترونیکی ، پرداخته اند و شیوه های ارتباطی مذکور را از عوامل مهم دگرگونی در شیوه های فکری ، ذهنی و فرهنگی انسانی و همچنین رشد علوم جدید ، اجتماع پذیری و ملی گرایی ، شناخته اند .
دیدگاه های مارشال مک لوهان و دیوید رایزمن از مهمترین نظریات ارائه شده در خصوص نقش وسایل ارتباطی در تحول جوامع است که ما در اینجا به صورت مفصل تر به آن می پردازیم :
رسانه ها و دیدگاه مارشال مک لوهان
مک لوهان معتقد است اگر چه تکنولوژی منبعث از ذهن و عمل انسان است، ولی انسان هر عصر و دوره ای، خود زاییده ی تکنولوژی زمان خویش است به عبارت دیگر، هر تکنولوژی بشر را بتدریج در فضای تازه ای قرار می دهد و هر فضای تازه، عاملی تعیین کننده در سرنوشت و زندگی بشر به شمار می رود. او بر این نظر است که جوامع بیشتر در اثر ماهیت وسایل ارتباطی شکل گرفته اند تا در نتیجه محتوای ارتباط . به عقیده او ، وسیله نه تنها از محتوای پیام خود جدا نیست، بلکه به مراتب مهمتر از خود پیام نیز هست و بر آن تاثیری چشمگیر دارد.
مک لوهان در مورد مقاومت در برابر تکنولوژی می گوید : اگر ما بخواهیم در برابر کارکردهای جدید تکنولوژی گرایشهای سنتی خود را حفظ کنیم، فرهنگ سنتی ما همانند فرهنگ اسکولاستیک قرن شانزدهم،در نهایت از میان خواهد رفت.اگر پیروان اسکولاستیک با فرهنگ شفاهی پیچیده شان، تکنولوژی گوتنبرگ را درک کرده و پذیرا شده بودند و آموزش شفاهی خود را با آموزش نوشتاری تلفیق می دادند،از نابود شدن کامل خود جلوگیری می کردند و میدان را صرفا برای آموزش از طریق متون دیداری خالی نمی گذاشتند.
مک لوهان بر این باور بود که اغلب تکنولوژی ها یک اثر تشدید کننده دارند و موجب می شوند تا حواس آدمی از یکدیگر کاملا تفکیک شوند.از این رو هر یک از وسایل ارتباطی در امتداد یکی از حواس انسان است ، چنانکه حکاکی روی سنگ در امتداد دست،دوچرخه در امتداد پا ،عکس در امتداد چشم، رادیو در امتداد گوش و شنوایی و تلویزیون در امتداد حس لامسه است که سر انجام موجب تعادل میان سایر حواس نیز می شود( دادگران ،1377،ص91و90) او با تکیه بر نقش خاص حواس انسانی در ایجاد، تکامل و تزلزل انواع ارتباطات و همچنین تأثیر قاطع وسایل ارتباطی در تحولات اجتماعی تاریخ بشر، سه دوره ی متمایز با سه نوع فرهنگ شفاهی،چاپی و الکترونیکی را از هم تفکیک کرده است. او بر این اساس،دوره ی اول را عصر ارتباطات شفاهی،دوره ی دوم را عصر ارتباطات چاپی ( کهکشان گوتنبرگ ) و دوره سوم را عصر ارتباطات الکترونیکی ( کهکشان مارکونی ) نام گذاشته است.
1) عصر ارتباطات شفاهی و زندگی قبیله ای
نخستین مرحله ی زندگی اجتماعی انسان،طبق نظریات مک لوهان،دوره ی تمدنهای ابتدایی فاقد کتابت است.در این دوران که مک لوهان آن را دوران دودمانی و قبیله ای می خواند،انسان در یک مجموعه هماهنگ و طبیعی می زیست و از این طریق، با گروه اجتماعی خویش یعنی قبیله پیوند بر قرار می کرد.در این محیط طبیعی ،ادراک او به طور مستقیم از جهان خارج به وسیله حواس طبیعی اش صورت می گرفت.زندگی انسان به صورت جمعی بود و امور دست جمعی مورد بحث و گفتگو قرار می گرفت و بدین ترتیب،انسان فاقد یک هویت شخصی و زندگی خصوصی بود و تفکر اودر پرتو تأثیر شگرف کلام،به تقدیس جهان می پرداخت.در چنین شرایطی چون شعاع و حوزه نفوذ کلام و صدای انسان محدود بود،افراد به صورت طایفه ها و قبیله های کوچک زندگی می کردند و تعدادشان فقط تا حدی بود که بتوانند در یک میدان عمومی جمع بشوند و به سخنان یک نفر گوش بدهند.
در این مرحله از زندگی اجتماعی،همچنانکه نشانه های آن هنوز در کشور های عقب مانده یافت می شود،افراد همه بیسواد هستند و اندیشه ی آنان، بدون هیچگونه نظمی رشد می کند و اطلاعات و مهارت ها سینه به سینه منتقل می شود(دادگران،1377،ص94).
2) عصر ارتباطات چاپی و جامعه ی فرد گرا
مک لوهان بر آن است که،تمام دستاورد های کشورهای غربی در زمینه تکنولوژی،از صنعت چاپ ناشی شده است.پیش از اختراع صنعت چاپ،افراد انسانی هرگز اندیشه ساختن اشیای کاملا مشابه را به کمک حرکت و تکرار یک دستگاه مکانیکی در ذهن خود نداشته اند، دستگاهی که با حرکت مکرر خود بتواند هزاران نسخه متن خواندنی همانند را تکثیر کند.این امر به حوزه های دیگر صنعت الهام بخشید و موجب توسعه ی آنها شد.به نظر مک لوهان چاپ کتاب،سرآغاز عصر مصرف و نخستین محصول جامعه ی مصرف به شمار می آید که مطالعه ی شخصی، تقویت استدلال، فردگرایی و در نهایت خردگرایی را به ارمغان می آورد.
البته نباید فراموش کرد که مک لوهان، به عصر گوتنبرگ و آثار چاپ در جامعه نگرشی بدبینانه دارد.به عقیده او اختراع چاپ یک «گناه اصلی»انسانی و سرچشمه ی تمام بدبختی های ناشی از تمدن صنعتی است،زیرا اختراع چاپ،انسان را از محیط صمیمانه ی زندگی قبیله ای راند و او را گرفتار قید و بند های نظام جابرانه ی زندگی مکانیکی و صنعتی کرد.مک لوهان سلطه ی دیرپای خواندن و نوشتن را چیزی سخت و رژیمی ریاضت کشانه می بیند که بمباران حسی رسانه ای جدید، با موفقیت به آن پایان داده است.تلویزیون به فاصله ی چند ثانیه قبیله ی قدیمی جامعه را گرد هم می آورد و با نشانه های رمز،دوباره به هم پیوند می دهد و سعادت می بخشد.
مک لوهان عقیده دارد که وسایل ارتباطی الکترونیکی که از اواخر قرن نوزدهم با اختراع رادیو به وسیله مارکونی، به زندگی انسان وارد شده اند ،سرانجام، وسیله ای برای نجات بشر از« بردگی ماشین»هستند.به نظر او،عصر الکترونیک،پایان رنجها، اضطرابها، دشمنیها، کشمکشها و تعارضها است( دادگران،1377،ص98-97).
3) عصر ارتباطات الکترونیک و دهکده جهانی
مک لوهان معتقد است در پرتو مسایل ارتباطی الکترونیک چهره ی کار و زندگی اجتماعی دگرگون می شوند،جوامع و ملتها به هم نزدیک می گردند و در نهایت،دهکده ای به پهنای کره ارض،پدید می آید که او آن را اصطلاحا « دهکده جهانی » می نامد.
مک لوهان در میان وسایل ارتباط الکترونیکی برای تلویزیون نقش بسیاری قائل است. او معتقد است که این وسیله ضمن آنکه همه ی مزایای وسایل دیگر را در بر دارد با افزودن بیان تصویر به آنها، قدرت نفوذ فوق العاده ای به دست آورده است .او بر این باور بود که تلویزیون قادر است نه تنها در یک کشور ، بلکه در سراسر یک منطقه و حتی یک قاره «جوی احساس بر انگیز » پدید آورد.
مک لوهان در تحولات آینده ی زندگی بشری، برای وسایل الکترونیکی در زمینه های مختلف صنعتی،آموزشی و فرهنگی نقش تعیین کننده ای قائل است و در آثار گوناگون خود، همه جا به آن اشاره دارد.
مک لوهان روش آموزشی را با واقعیت های دنیای امروز سازگار نمی داند. او بحران های دانشگاهی موجود جهان را ناشی از عدم انطباق نظام آموزشی با شرایط ارتباط الکترونیکی می داند و در این زمینه توصیه می کند که برای تامین نیازمندیهای جوامع کنونی،لازم است در روش ها و برنامه های آموزشی تجدید نظر گردد.او معتقد است که عصر ما دستخوش انقلاب شده است و علت بحران های دانشگاهی نیز مانند سایر موارد،نادیده انگاشتن تحولاتی است که از رسانه های الکترونیکی حاصل شده است(دادگران،1377،ص97و96).
وسایل سرد و گرم
مک لوهان وسایل ارتباطی را به سرد و گرم تقسیم می کند، در این تقسیم بندی (عکس،رادیو،سینما)را یک وسیله ارتباطی گرم می داند،زیرا مک لوهان معتقد است این دسته از وسایل ارتباطی،تنها در امتداد یکی از حواس آدمی هستند و توصیف و تشریح زیادی را در بر دارند، یعنی با حجم زیادی از داده ها همراه و از نظر بیان مقصود کامل هستند.حال آنکه وسیله ارتباطی سرد(خط تصویری، تلفن و تلویزیون ) که کمتر به تشریح و توصیف می پردازند، مشارکت زیادی را می طلبند. طبق نظر مک لوهان جوامع نیز به دو دسته سرد و گرم تقسیم می شوند. او (جوامع کم سواد) را جامعه ی سرد و (جامعه اروپایی ) را جامعه ی گرم می نامد. او در مورد تفاوت میان رادیو و تلویزیون چنین می گوید : گوش دادن به رادیو نیاز به جمع کردن تمام حواس نیست و رادیو می تواند به عنوان آوایی جنبی در کنار سایر فعالیت های انسان حضور داشته باشد. در حالی که در تلویزیون چنین وضعیتی وجود ندارد و تلویزیون تماشاگر را با تمام وجودش جذب برنامه ی خود می کند و او را وا می دارد تا از تمامی حواسش برای درک آن استفاده کند(همان منبع ص92).
دید گاههای دیوید رایزمن
دیوید رایزمن اندیشمند دیگری است که باز بر ارتباط به عنوان محور حرکت جوامع انسانی تاکید دارد به زعم این اندیشمند از روزنة ارتباطات می توان سه دوران در تاریخ اجتماعی باز شناخت:
دوران اول،دورانی است که در خلال آن سنتها حاکم بر رفتار و روابط انسانی به حساب می آیند، او این دوران را موجب پیدایی انسانی می داند که در اصطلاح خود ( انسان سنت راهبر ) می خواند.
دوران دوم،از دیدگاه رایزمن، دورانی است که در آن با کاهش اهمیت سنت ها در هستی اجتماعی مواجه می شویم، این کاهش موجب می شود که همگنی دررفتار و عمل انسانی کاستی یابد. چه همه از الگوهایی یکسان در حیات اجتماعی تبعیت نمیکنند. در این شرایط به زعم این دانشمند، تاریخ شاهد پیدایی و بعد تکثیر انسانهایی خاص است که وی (درون راهبر) می خواند.دورانی است مساعد برای تبلور فردگرایی، هر کسی باید راه خویشتن را بیابد در برابر انگیزه یا محرک خویش بیندیشد و راه عمل یا واکنش را بازیابد این دوران را باید دوران هراس و در نهایت سرزنشهای بی پایان دانست.
دوران سوم را رایزمن دوران پیدایی انسان (دگر راهبر) می داند دوران ظهور وسایل ارتباط جمعی است و پدیده هایی چون هدایت از راه دور، بت واره پرستی ، ،شئ سروری و همراه با آن از خود بیگانگی. در این دوران عده ای با استفاده از قدرت جادویی این ابزار موفق می شوند توده ها راتحت تأثیر قرار دهند ، از تنوع حیات انسانی بکاهند و الگوهای خاص فکری و مصرفی پدید آورند. عصر مصرف گرایی، پیدایی مصرف تظاهری و امحای حریم زندگی، تولد یافته است. با فنونی چون تبلیغات تجاری، فرا آگاهی یا برجسته سازی آگهیهای تجاری از طریق ارسال آنان در لابه لای پیامهای خبری بسیار با اهمیت، می توان موجبات مسخ انسانها و هم بلع مطالب را فراهم کرد( ساروخانی ،1379،ص53-51).
ارتباطات و نوسازی جوامع
دانیل لرنر در فصل دوم کتاب خود به نام « گذر از جامعه سنتی : نوسازی خاورمیانه » ابتدا مقدمه ای راجع به چگونگی گذر تاریخی کشورهای اروپایی از شیوه ی زندگی قرون وسطایی ،به تجدد کنونی و طی دوره ی رنسانس ، عصر اکتشافات جغرافیایی ، اصلاحات مذهبی و انقلاب صنعتی و برخورداری انسان غربی از یک سبک نوین زندگی ، عرضه کرده است .
لرنر ابتدا با تکیه بر تجربه های تاریخی جوامع غربی ،از ایجاد سه نوع تحرک جغرافیایی ، اجتماعی و روانی در جهت ترک زندگی سنتی و مهاجرت به سوی شهرهای بزرگ ، برای زندگی در جامعه نوین سخن می گوید و در این زمینه بر اهمیت خاص تحرک روانی ، به سبب آماده سازی فرد برای تغییر رفتار اجتماعی قبلی و همدلی با شهرنشینان و هماهنگی شخصی با شرایط جدید فعالیت های تولیدی و خدماتی جامعه ی جدید تأکید می کند . در بخش دوم نظریه نوسازی ، لرنر به بررسی درباره اهمیت عوامل تکثیر کننده ی تحرک و نقش مهم رسانه های همگانی در این زمینه می پردازد .
او معتقد است که رسانه های همگانی ، سپهر بی انتهای تصورات ذهنی را به روی انبوه وسیع انسان ها گشوده اند . اکنون ، گروه های انبوه تر و گسترده تری از افراد انسانی ، نسبت به زمان آغاز عصر اکتشافات جغرافیایی و گسترش مهاجرت های اروپاییان از طریق امکانات حمل و نقل دریایی ، به طور غیر مستقیم و بااستفاده از ارتباطات جمعی ، در معرض تحرک روحی و همدلی قرار گرفته اند .
این رسانه ها انگیزش برای شناخت دنیای ناشناخته را ، که در گذشته فقط با تحرک جغرافیایی و مسافرت به سرزمین های دیگر ، امکان پذیر بود و مشکلات و مسائل گوناگونی نیز در بر داشت ، افزایش داده اند . از نظر لرنر ، بر اساس الگوی نوگرایی ، حرکت از مرحله ی سنتی به مرحله گذار و سپس به مرحله ی جامعه نوین ، همواره با تغییر نظام های سنتی به نظام های نوین و نه بالعکس همراه بوده است . او بر آن است که تفاوت این دو نظام در اینجاست که ارتباطات بین فردی سنتی ، به تقویت نگرشها و آداب سنتی می انجامد ، حال آنکه ارتباط جمعی ، مهارتها ، نگرشها و رفتار های تازه را می آموزد . بنابراین ، رسانه های جمعی ، تقویت کنندگان تحرکند و این امر به این معناست که رسانه های جمعی ، در برابر مخاطبان فزاینده خود ، هم از ظرفیت برقراری ارتباط با « نوع تغییر » و هم از ظرفیت برقراری با « امکان تغییر » برخوردارند . لرنر بر این باور است که میان شاخص رسانه ای نوگرایی و سیر نهادهای اجتماعی ، نوعی کنش متقابل وجود دارد (دادگران ،1377،ص132).
انواع ارتباط
ارتباط را می توان با توجه به چگونگی ایجاد آن به ارتباط مستقیم و ارتباط غیر مستقیم و از لحاظ انسانهایی که در آن شرکت دارند به ارتباط شخصی، غیر شخصی و جمعی طبقه بندی کرد:
1- ارتباط مستقیم و شخصی
ارتباط مستقیم و شخصی ارتباطی است که بدون واسطه بین شخص پیام دهنده و شخص پیام گیرنده ایجاد می شود . در این نوع ارتباط،پیام ها مستقیمأ بین دو طرف مبادله می گردند و به همین جهت پیام دهنده و پیام گیرنده می توانند به نوبت نقش خود را تغییر دهند و هر کدام به جای دیگری به صورت پیام گیرنده و پیام دهنده در آیند.
در ارتباط مستقیم ممکن است گوینده و بیان کننده و همچنین شنونده یا بیننده هر کدام شخص واحدی باشند. به عبارت دیگر گفت و گو و تماس فقط بین دو تن بر قرار می گردد. در بسیاری موارد هم ممکن است پیام دهنده یعنی گوینده و بیان کننده، شخص واحدی باشد، اما چندین نفر یا عده ای بیشتر بیان او را استماع کنند و بدین صورت پیام گیرندگان- شنوندگان و بینندگان- متعدد باشند. به هر حال این نوع ارتباط جنبه شخصی و مستقیم دارد و بین دو نفر یا افرادی معدودی که در زمان واحد ومکان معین در کنار یکدیگر هستند، بر قرار می شود و اگر افراد فراوان و دور از یکدیگر بخواهند با هم ارتباط بر قرار کنند، باید روش های دیگری به کار بندند ( معتمد نژاد ، 1379، ص49) .
2- ارتباط غیر مستقیم و غیر شخصی
در جوامع پیشرفته انسانی که هزاران و حتی میلیونها نفر در شهرها و کشورهای مختلف زندگی می کنند ، دیگر برای افراد امکان تماس و گفتگوی متقابل چهره به چهره موجود نیست و ناچارند از راه های دور و به طور غیر مستقیم و با واسطه با هم ارتباط داشته باشند. در چنین شرایطی بیان کتبی و چاپی جانشین بیان حضوری و شفاهی می شود و پیام ارتباطی که در تماس رودرو، جنبه لفظی یا اشاره ای دارد و از دو عنصر اصلی ارتباط - گوینده و شنونده یا بیننده - مجزا نیست، از این دو عنصر جدا می شود و به صورت نوشته دستی یا چاپی، واسطه ارتباط غیر مستقیم قرار می گیرد و از طریق نامه یا کتاب یا روزنامه انتقال می یابد.
ارتباط غیر مستقیم و با واسطه بر خلاف ارتباط مستقیم جنبه شخصی ندارد زیرا در چنین ارتباطی پیام دهندگان و پیام گیرندگان یکدیگر را نمی شناسند. نویسنده و موئلفی که کتابی تهیه می کند، تصورات یا مقاصد خود را برای افرادی معین و مشخص بیان نمی نماید، .خوانندگان کتاب،هزاران نفر افراد ناشناسی هستند که هرگز نویسنده را ندیده اند ( همان منبع،ص5).
3- ارتباط جمعی
ارتباط غیر مستقیمی که از طریق مطبوعات پر تیراژ و مخصوصأ وسایل ارتباطی نوین نظیر رادیو و تلوزیون بین گروه های انسانی ایجاد می گردد، «ارتباط توده ای» یا جمعی نامیده می شود. این نوع ارتباط بین هزاران و میلیون ها نفر افرا ناآشنایی که در شهر ها و کشورهای گوناگون به صورت گروه های انبوه زندگی می کنند، پدید می آید ( همان منبع،ص51) .
ویژه گی های این نوع ارتباط عبارتند از :
• بازگشت پیام یا بازخورد با تأخیر
• سرعت عمل زیاد
• تکثیر پیام
• ارتباط سطحی و ناپایدار
انواع تعامل
برای کاوش در انواع وضعیت تعاملی که به واسطه ی استفاده از رسانه های ارتباطی ایجاد شده ، تشخیص سه شکل یا سه نوع تعامل – شامل « تعامل رودررو » ، « تعامل رسانه ای » ، و « شبه تعامل رسانه ای » مفید خواهد بود . تعامل رودررو در یک بافت هم حضور به وقوع می پیوندد ، شرکت کنندگان در این تعامل نسبت به هم حضور بی واسطه دارند و در یک سیستم مرجع زمانی – مکانی مشترک سهیم هستند .
بنابراین شرکت کنندگان می توانند از اصطلاحات و اسمهای اشاره ( اینجا ، حالا ، این ، آن و غیره ) استفاده و فرض کنند که منظورشان را درک خواهند کرد . اگر مرجع یک ضمیر اشاره نامعلوم باشد ، گوینده می تواند با اشاره به شیئ مورد بحث ابهام را بر طرف کند . تعامل رودررو در سرشت خود ویژگی گفت و شنودی دارد ( دیالوژیک ) دارد ، بدین لحاظ که معمولأ با جریان دو طرفه اطلاعات و ارتباطات سرو کار دارد ، گیرندگان پیام می توانند – دست کم در اصول – به سازندگان آن پاسخ دهند ، و سازندگان نیز به نوبه ی خود گیرندگان پیامهایی هستند که از طریق مخاطبان اظهاراتشان به آنها خطاب شده است . ویژگی دیگر تعامل رودررو این است که شرکت کنندگان به طور معمول انبوهی از اشارات نمادین را به منظور انتقال پیامها و یا تعبیر پیامهایی که از سوی دیگران انتقال یافته به کار می گیرند . واژه ها را می توان با چشمک و ادا ، اخم و لبخند ، تغییرات آهنگ جمله و غیره ، همراه و تکمیل کرد . شرکت کنندگان در تعامل رودررو به طور دایمی و روزمره در مقایسه ی انواع اشارات نمادینی که گویندگان به کار می گیرند ، شرکت داشته و از آنها به منظور کاهش ابهام و بهینه سازی درکی که از پیام دارند ، استفاده می کنند . اگر شرکت کنندگان پی به ناهمسازی یا تناقضی ببرند ، یا اشاراتی را بیابند که با یکدیگر همخوانی ندارند ، خود این به صورت سرچشمه زحمت و مشکلی در می آید که می تواند ادامه ی تعامل را تهدید کند و صداقت گوینده را مورد تردید قرار دهد .
تعامل رودررو می تواند با تعامل با واسطه ( رسانه ای ) در تضاد قرار گیرد ، منظور از تعامل رسانه ای ، اشکال تعاملی همچون نامه نویسی ، گفت و گوی تلفنی و از این قبیل است . تعامل رسانه ای شامل استفاده از یک رسانه ی فنی ( کاغذ ، سیم برق ، امواج الکترومغناطیسی و غیره ) است که اطلاعات یا محتوای نمادین را قابل انتقال و ارسال به افرادی می کند که در دوردست از نظر مکان ، زمان یا هر دو ، قرار دارند .
تعامل رسانه ای در طول مکان و زمان گسترده است ، و به همین جهت دارای شماری از ویژگیهایی است که آن را از تعامل رودررو متمایز و متباین می کند . در جایی که تعامل رودررو در یک بافت هم حضوری صورت می گیرد ، شرکت کنندگان در تعامل رسانه ای در بافتهایی قرار دارند که از نظر مکانی و یا زمانی متمایز و مجزا هستند . اینان در یک سیستم مرجع مشترک زمانی – مکانی سهیم نیستند و نمی توانند فرض کنند که دیگران اسامی و ضمایر اشاره ی مورد استفاده ی آنها را درک می کنند . از این رو همیشه باید در نظر داشته باشند که چه مقدار اطلاعات فحوایی – مثل گذاشتن تاریخ و نشانی در بالای نامه ، یا شناساندن خود در آغاز مکالمه ی تلفنی – می باید در تبادل پیام چند جمله شود .
تعامل رسانه ای ، همچنین با نوعی باریک کردن گستره ی اشارات نمادین که در اختیار شرکت کنندگان است ، سروکار دارد . به عنوان مثال ، ارتباط به وسیله ی نامه ، شرکت کنندگان را از گستره ی اشاراتی که با هم حضوری فیزیکی ملازم است ( حرکات و اداها ، حالات صورت ، آهنگ ادای جمله و غیره ) محروم می سازد ، حال آنکه دیگر اشارات نمادین ( آنهایی که با نوشتن مربوط می شوند ) مورد تأکید قرار می گیرند . به همین ترتیب ، ارتباط به وسیله تلفن شرکت کنندگان را از اشارات دیداری ملازم با تعامل رودررو باز می دارد ، حال آنکه اشارات شفاهی ( گفتاری ) را حفظ و موکد می دارد .
تعامل رسانه ای با باریک کردن گستره ی اشارات نمادین، شرکت کنندگان را از ابزار نمادین کمتری برای کاهش ابهام برخوردار می سازد . به همین جهت ، تعامل رسانه ای منش بازتری نسبت به تعامل رودررو دارد . با باریک شدن گستره ی اشارات نمادین ، افراد ناگزیر می شوند بیش از پیش به سمت منابع شخصی خویش باز گردند تا بتوانند پیامهای انتقال یافته را تعبیر کنند .
حال بیاییم شکل سوم تعامل – که آن را شبه تعامل رسانه ای نامیده ایم – را در نظر بگیریم ما این اصطلاح را برای اشاره به انواع روابط اجتماعی احراز شده به واسطه ی رسانه های توده ای ( کتاب ، روزنامه ، رادیو ، تلویزیون و غیره ) به کار می بریم . همچون تعامل رودررو ، این شکل سوم تعامل با فراهمی گسترده ی اطلاعات و محتوای نمادین در مکان و یا زمان سروکار دارد. به عبارت دیگر ، شبه تعامل رسانه ای در طول مکان و زمان گسترده است . در بسیاری از موارد ، این گونه تعامل نیز شامل نوعی باریک کردن گستره ی اشارات نمادین در مقایسه با تعامل رودرروست .
به هر حال ، شبه تعامل رسانه ای از دو لحاظ عمده با تعامل رودررو و تعامل رسانه ای تفاوت دارد : نخست آنکه ، جهت گیری شرکت کنندگان در تعامل رودررو و تعامل رسانه ای به سمت دیگران است و شرکت کنندگان ، برای این دیگران کردار ، گفتار و چیزهایی از این قبیل می سازند ، اما در مورد شبه تعامل رسانه ای ، اشکال نمادین برای گستره ی نامعینی از گیرندگان بالقوه ساخته می شود . دیگر آنکه ، در جایی که تعامل رودررو و تعامل رسانه ای ماهیت گفت و شنودی دارند ، شبه تعامل رسانه ای در سرشت خود ویژگی تک گویی ( مونولوژیک ) دارد، بدین لحاظ که جریان ارتباط به طور عمده یک طرفه است . به عنوان مثال ، خواننده ی یک کتاب ، بیش از هر چیز گیرنده ی شکل نمادین است که سازنده ی آن طالب پاسخ مستقیم و آنی نیست ( و معمولأ هم چنین پاسخی دریافت نمی کند . )
از آنجا که شبه تعامل رسانه ای منش تک گویی داشته و با ساخت اشکال نمادین برای گستره ی نامعین یا نامحدود گیرندگان بالقوه سروکار دارد ، بهتر آن است که به عنوان نوعی شبه تعامل شناخته شود .
این تعامل فاقد آن میزان کنش و واکنش متقابل و جنبه ی خاص فی مابینی دیگر اشکال تعامل ، اعم از رودررو یا رسانه ای است ، اما شبه تعامل رسانه ای به هر حال ، شکلی از تعامل است و این نوع خاصی از موقعیت اجتماعی بوجود می آورد که طی آن افراد در یک فرایند ارتباط و تبادل نمادین با یکدیگر پیوسته اند . شبه تعامل رسانه ای موقعیتی منتظم و سازمان یافته است که در آن بعضی از افراد عمدتا در ساخت اشکال نمادین برای دیگرانی که حضور فیزیکی ندارند ، درگیرند ، در حالی که افراد دیگر عمدتا در دریافت اشکال نمادینی که به وسیله ی گروه نخست ساخته شده و در برابر آن پاسخ یا واکنشی نمی توانند داشته باشند ، ولی میتوانند علقه های دوستی ، محبت یا وفاداری با ایشان برقرار سازند ، شرکت دارند .
جدول ( 1 ) برخی از موارد تشابه و تفاوت بین سه نوع تعامل را خلاصه می کند
. این جدول نشان می دهد که هر دو نوع تعامل رسانه ای و شبه تعامل رسانه ای از لحاظ ساختار مکانی – زمانی و گستره ی اشارات نمادین موجود با تعامل رودررو تفاوت دارند ، اما شبه تعامل رسانه ای از لحاظ جهت گیری عمل و منش تک گویی آن متفاوت با تعامل رسانه ای است . البته بسیاری از تعاملهایی که در جریان زندگی روزمره به ظهور می رسد ممکن است با آمیزه ای اشکال مختلف تعامل سروکار داشته و به عبارت دیگر ، دارای خصلت مرکب باشد .
به عنوان مثال ، ممکن است افراد به هنگام تماشای تلویزیون با دیگران مشغول بحث باشند ، که در این صورت ، در یک موقعیت تعاملی واحد ، تعامل رودررو و شبه تعامل رسانه ای را با هم ترکیب می کنند . به همین ترتیب ، یک برنامه تلویزیونی می تواند شامل تعامل رودررو بین اعضای گروه شرکت کننده در بحث و اعضای تماشگر حاضر در استودیو باشد . اگر چه ، رابطه ی این افراد به اتفاق هم ، و گیرندگان مختلف آن برنامه ی تلویزیون به صورت شکلی از شبه تعامل رسانه ای باقی می ماند (تامپسون ، 1380 ، ص 105 ، 104 ، 103 ) .
انواع تعامل
ویژگیهای تعامل تعامل رودررو تعامل رسانه ای شبه تعامل رسانه ای
ساختار مکانی – زمانی
بافت هم حضوری ، سیستم مرجع مکانی – زمانی مشترک جدایی بافتها ( زمینه ها ) ،فراهمی گسترده در زمان و مکان جدایی بافتها ( زمینه ها ) ،فراهمی گسترده در زمان و مکان
گستره ی اشارات نمادین کثرت اشارات نمادین
باریکی گستره ی اشارات نمادین باریکی گستره ی اشارات نمادین
جهت گیری عمل
جهت گیری به سمت دیگران خاص
جهت گیری به سوی دیگران خاص
جهت گرفته به سوی گستره ی نامحدود ( نامعین ) گیرندگان بالقوه
دو گویی – تک گویی
(دیالوژیک– مونولوژیک) دوگویی ( دیالوژیک ) دوگویی ( دیالوژیک) تک گویی( مونولوژیک )
وسایل ارتباط جمعی
به طور کلی در تاریخ پیدایش و پیشرفت رسانه ها مقاطع مهمی وجود دارد . شرایط زمانی و مکانی این مقاطع برای رسانه های مختلف به تدریج تعاریف عمومی آنها را مشخص کرد و موارد استفاده و نقش هر یک از آنها را نیز معین نمود. بدین ترتیب هر چند رسانه ها از بدو پیدایش دارای تعاریف مشخص و عمومی شدند ولی به دلیل تغییراتی که به مرور در آنها به وجود آمد و از نظر کمی و کیفی پیچیده تر شدند ارائه یک تعریف عمومی و کلی که بتواند شامل انواع ارتباط گردد با مشکل مواجه شد زیرا هر یک از رسانه ها به مرور منشأ ظهور انواع رسانه های فرعی دیگری شدند که هم از نظر شکلی و هم از نظر کارکرد با یکدیگر متفاوت هستند.
اما در میان این وسایل تعدادی نظیر زبان ، عامل ارتباط مستقیم و یا شخصی بین اعضای گروه های کوچک انسانی می باشند و تعدادی دیگر چون کتاب و مطبوعات و رادیو و تلوزیون از عوامل ارتباط غیر مستقیم و جمعی بین گروه های بزرگ انسانی هستند .
- ۸۵/۱۲/۱۰