به سوی جامعه دانش محور
محمد مهدی فرقانی - امروزه یکی از اساسیترین و بدیهیترین حقوق شهروندی، دسترسی آزاد به اطلاعات و اخبار است تا جایی که مهمترین شاخص توسعه هرکشور بر اساس میزان تولید، امکان توزیع ومصرف اطلاعات ارزیابی میشود. این در حالیست که شرایط کنونی جامعه ما، تولید اطلاعات تنها در سطوح و لایههای خاصی از جامعه صورت میپذیرد و حق دسترسی به اطلاعات برای عموم شهروندان هنوز چندان گسترده نشده است.
از طرف دیگر طی یک سال اخیر سایتهای خبری متعددی که از سوی گروههای مختلف سیاسی و حتی افراد راهاندازی شدهاند، تحولی عظیم در عرصه اطلاعرسانی کشور به وجود آمده ست. حال پرسش اینجاست، با توجه به شرایط کنونی جامعه، پدید آمدن این کانالهای جدید ارتباطی واطلاعرسانی تا چه حد میتواند خلا موجود اطلاعرسانی کشور را پر کند؟ نقش این اطلاعات در توسعه علمی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه تا چه حد میتواند مهم تلقی شود؟
پرسش دیگر آنکه با پدید آمدن این کانالهای جدید ارتباطی که به معنای حذف دروازهبان خبری است، مرز میان صحت و سقم اخبار چگونه قابل تشخیص است و ... همانطور که میدانیم، در کشورهای غربی، جامعه اطلاعاتی در حال پیشرفت و گسترش است، اما کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما طی چند سال اخیر که روند گسترش اطلاعت در این کشورها شتاب بیشتری گرفته است، از پیامدهای مختلف آن متاثر شدهاند. جنابعالی چشمانداز این تحولات را در ایران چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر کشورهای در حال توسعه با پدیده جهانی شدن وجامعه اطلاعاتی برخوردی خلاق و فعال نداشته باشند، مانند بسیاری از مظاهر تمدن غربی به جای بهرهبرداری مطلوب و منطقی از این پدیده دچار عوارض آن میشوند.
به تعبیری سیاست نفی و انکار و نادیده انگاشتن مقتضیات جامعه در این برهه از زمان کارساز نبوده و تنها راه حل ممکن ، پذیرش واقعیت ورود به جامعه اطلاعاتی و مجهز شدن در برابر آن است. در این صورت میتوند سهمخود را در زمینه بهرهبرداری از دستاوردهای جامعه اطلاعایت به دست آورد. بهترین راه حل برای پذیرش آمادگی ورود به جامعه اطلاعاتی را در چه میبینید؟ برای پذیرش تحولات جدید که در عرصه اطلاعرسانی در حال وقوع است، نخست باید از نظر فرهنگی فهم و درک صحیحی از این نظام حاصل شود. این پذیرش به این معناست که نخست نگرش به مفهوم سرمایه اجتماعی تغییر پیدا کند.
امروزه سرمایه اجتماعی شامل ابزار، ساختمان، تکنولوژی و ...نیست، بلکه اطلاعات، تخصص،کارآمدی و نیروی انسانی ماهر به عنوان عوامل زمینه ساز توسعه و پیشرفت در عرصههای مختلف توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مطرح میشود. مهمترین اقدام برای تغییر مفهوم سرمایه اجتماع چیست؟ ضروری است، در نگرش به مقوله اطلاعات، کارکرد و جایگاه آن و ذهنیتی را که در تفکر سنتیمان وجود دارد، مورد بازنگری قرار دهیم. به این مفهوم که حق دسترسی همگانی به اطلاعات محور شدن دانش در جامعه، بها دادن به نیروی انساین متخصص و شایسته گرایی در همه امور،مهمترین محور توسعه بخشی قرار گیرد.
امروزه مهمترین شاخص توسعه در هر کشور بر اساس میزان تولید، توزیع و مصرف اطلاعات ارزیابی میشود، برای توسعه این عوامل، چه راهکارهایی پیشنهاد میکنید؟ برای تولید اطلاعات این گرایشهای علمی را در جامعه تقویت کنیم، چراکه تولید اطلاعات ارتباط مستقیمی با رشد علمی اطلاعات دارد. هر جامعهای که امکان تولید علمی در آن وجود دارد، امکان تولید، توزیع و مصرف اطلاعات در آن بیشتر است. در شرایط کنونی ، در کدام بخش( تولید، توزیع و مصرف اطلاعات) بیشتر با مشکل روبرو هستیم؟ در کشور ما تولید اطلاعات دچار نقصان است.
چون هنوز توسعه علمی پیدا نکردهایم و به جامعه دانش محور تبدیل نشدهایم. منظور از جامعه دانش محور چیست و چرا ما با این جامعه فاصله داریم؟ جامعه دانش محور، جامعهای است که در آن گردش امور بر مبتنی بر دستاوردها، اطلاعات و شاخصهای علمی باشد. ما در عرصه علوم محض، انسانی، فرهنگی، تکنولوژی و حتی در عرصههای عمومی تولید اطلاعات دچار مشکل هستیم.
علت این امر نیز به یک میراث تاریخی کهنه در ایران برمیگردد و آن رابطه عمودی و یکسویه قدرت و سیاست با جامعه و مردم است که اطلاعات را در انحصار خود قرار میدهد. در چنین فضایی تنها شاختار قدرت میتواند از اطلاعات برخوردار باشد و این اطلاعات را در انحصار خویش نگاه دارد. چنین ساختاری حق مردم را برای آگاهی و دسترسی به اطلاعات را به رسمیت نمیشناسد.
هرچند که این طرز تفکر در طی چند سال اخیر متحول شده است، اما میراث گذشته آن هنوز باقی است. لطفا در مورد تبعات منفی این نگرش و راه برون رفت از این وضعیت بیشتر توضیح دهید. در صورتی که تولید اطلاعات تنها در سطوح و لایههای خاصی از جامعه صورت پذیرد و حق دسترسی به اطلاعات تنها برای افراد خاصی وحودداشته باشد، که از ابزارهای مهم توسعه که همان دسترسی عمومی مردم به اطلاعات است، عملا محقق نشده است. برای خروج از این انسداد، باید به لحاظ ذهنی و فرهنگی متحول شویم. درواقع نگرش به موضوع اطلاعات نیز باید دگرگون شود.
متاسفانه هنوز به اطلاعات نگاه امنیتی داریم و تا زمانی که به انتشار اطلاعات و دسترسی همگانی به آن به عنوان مساله امنیتی نگاه کنیم با مشکل روبرو هستیم همچنین مادامیکه اطلاعات به عنوان سرمایه اجتماعی برای همگان شناخته نشده و انحصار دسترسی به آن در قلمرو عمومی هرچه محدودتر نشود، فرآیند تولید و مصرف اطلاعات با چالش روبرو خواهد شد. مانع بعدی، مربوط به امکانات سختافزاری و زیرساختی است. ما حتی از نظر بعضی ابزارها، امکانات ارتباطی و اطلاعرسانی هم در کشور عقب هستیم. زیرساختهای ما بهشدت توسعه نیافتهاند.
برای تهیه وتامین سرمایه به منظور توسعه ارتباطات با موانعی روبور هستیم، همانطور که میدانیم،امکانات و ابزارها باید در خدمت توسعه ارتباطات باشد، چون یک ارتباطات توسعه یافته، نیازمند، نیازمند امکانات وابزارهای لازم است. ساختار یک ارتباط توسعه یافته میتواند نقش مؤثری در توسعه ملی، سیاستگذاری و برنامهریزیهای مهم داشته باشد. ما هنوز در زمینه تعداد ایستگاههای تلفن همراه، تعدادتلفنهای ثابت و ... با مشکل روبرو هستیم.
با ابزارهای نوین ارتباطی قادریم فرآیند تولید، توزیع و مصرف اطلاعات را برنامهریزی کنیم. در زمینه توسعه زیرساختها، نیازمند مدیریت و برنامهریزی هستیم. برپایی همایشهایی در زمینه ارتباطات و اطلاعرسانی ، ادبیات ارتباطات را در کشور توسعه میدهد. به تعبیری، میان متخصصان و غیرمتخصصان مفاهیم و اصطلاحات پایهای علوم ارتباطات جای خود را باز کرده و این امر به صلاح نگرشهای بستهای که در گذشته در امر اطلاعرسانی وجود داشته، کمک کرده وسبب گستردگی ذهنیتهای فرهنگی میشود.
برپایی همایش علمی ایران و جامعه اطلاعاتی در سال 1400 هجری شمسی کمک بزرگی به شکلگیری و درک متقابل میان آنها خواهد کرد. در عصر کنونی که ارتباطات محور توسعه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است، توجه به این مقوله از ضرورتها و بایستههای علم ارتباطات است. به نظر میرسد، با وجود مشکل در حوزه سختافزاری، مشکلات این حوزه کمتر از مشکلات حوزه نرمافزاری است. دلیل این امر را در چه میدانید؟ بلی. در زمینه استفاده از تکنولوژی روزآمد، باوجود قبول مشکلات آن باید، از کشورهای پیشرفته خیلی عقب نیستیم.
این مساله به آن معناست که مفهوم سرمایه اجتماعی متحول شده است. این یک واقعیت است که با پرداخت هزینه میتوان تکنولوژی و ابزار را تهیه کرد، اما فرهنگ ونگرش نیروی انسانی متخصص را باید با برنامهریزی و متناسب با نیازهای روز متحول کرد. توسعه انسانی در کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما هنوز درگیر مسائل پایهای است.
در سالهای اخیر به سرعت شاهد گسترش سایتهای خبری از سوی موسسات، احزاب و افراد مختلف هستیم این در حالیست که گسترش این سایتها و اینکه هرفردی میتواند خود تولیدکننده و دریافت کننده خبر باشد، مساله دروازهبانی خبر را عمله نفی منتفی میسازد تا جایی که مرز میان شایعه از خبر قابل تفکیک نیست. نظر شما در مورد این کانالهای جدید ارتباطی چیست و اساسا پیدایش این قبیل شبکههای ارتباطی نوین را چگونه ارزیابی میکنید؟ تکنولوژیها و فناوریهای جدید ارتباطی با سرعت بیشتری از سایر عرصههای فناوری، فراگیر شده و فارغ از ملاحضات و مرزهای ملی به درون کشورها راه پیدا میکند. در حقیقت کاربرد این اطلاعات، فردی بوده و از انحصار دولت خارج شده است.
امکان استفاده افراد از اطلاعات و کاهش انحصار دولتها و حکومتها، ازجنبههای مثبت این تکنولوژی نوین اطلاعات است. همچنین استفاده از این کانالهای جدید اطلاعاتی به ویژه دموکراتیزه شدن و عادلانه شدن اطلاعرسانی کمک میکند. چراکه اگر انحصار تولید و توزیع در دست گروهی خاص نبوده و حق دسترسی به اطلاعات برای همگان میسر است. زیرا هرکس بالقوه این امکان را پیدا میکند که نقش گیرنده و فرستنده را ایفا کند. ایننوع ارتباطات، دسترسی فردی را به حوزه اطلاعات گسترش داده و به تعاملی و دوسویه شدن ارتباطات کمک میکند. از طرفی حق انتخاب مخاطب را افزایش میدهد. از جانب دیگر فناوریهای جدید، نگرانیهایی را با خود به همراه دارد. از جمله دامن زدن به اضافه بار اطلاعاتی در سطح بینالمللی.
در چنین شرایطی مخاطبان تحت بمباران اطلاعاتی قرار میگیرند که صحت و سقم آن برای آنان مشخص نیست. همانطور که اشاره شد، اطلاعات این سایتها از نظر اعتبار علمی، اجتماعی، فرهنگی و ...ممکن است خدشهپذیر باشد، چون هرفردی به راحتی میتوان هم نقش گیرنده و هم فرستنده خبر را عهده گیرد. حتی گاهی تصویه حسابهای شخصی، گروهی، اقتصادی و... ممکن است سبب انتشار اخبار نادرست شود. انعکاس اخباری در مورد مضرات نوعی دارو ممکن است توسط شرکتهای دیگر با هرف رقابت تجاری صورت پذیرد. به هر حال این پدیده نیز مانند هر پدیده دیگری نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارد.
طی یک سال اخیر تعدادی از سایتهای خبری در کشور از سوی برخی جناحهای سیاسی و افراد راهاندازی شده است. آیا میتوان گفت این کانالهای جدید ارتباطی خال روزنامههای تعطیل شده را تاحدی پر خواهند کرد؟ ما در ایران در طی دو سه سال اخیر به موازات مشکلاتی که برای مطبوعات(مکتوب) ایجاد شده است، شاهد توسعه ارتباطات الکترونیک بودهایم. در حال حاضر شاید هزاران نفر در ایران از طریق شبکههای کامپیوتری به اطلاعات مورد نیاز خوددسترسی پیدا میکنند.
اگر سیاستها مبتنی بر واقعیات جهان امروز نباشد، جامعه به دنبال راه گریز میگردد. به تعبیری استفاده از این فناوریها، نوعی استفاده از ظرفیتهای موازی برای پرکردن برخی خلاهایی است که به طور رسمی در جامعه وجود دارد. حال اینکه تا چه اندازه اراده ساختار قدرت بر دموکراتیزهکردن ارتباطات استوار است، بستگی به سیاستهای حکومت کنندگان دارد.
در عصر ارتباطات نوین، برای تسهیل در امور اطلاعرسانی، عمل دولتمردان در زمینه توسعه و کاربرد فناوریهای اطلاعاتی در سطح بینالمللی مهم است. زیرا در غیر این صورت استفاده از این فناوریهای اطلاعایت ممکن است به نوعی عمیقتر کردن شکاف دولت و ملت منجر شود.
انتشار اطلاعات و اخبار از طریق سایتها در کشور، در حقیقت انتشار اخباری است که شاید از طریق رسانههای رسمی قابل انعکاس نبوده و انتشار آن به صورت رسمی همراه با مشکلات وهزینه است.
به عبارتی هرچه سیاستهای کلان کشور به سمت محدود کردن قلمرو عمومی حرکت کند، طبقاتی شدن اطلاعات عمیقتر میشود. آیا میتوان با وضع قوانین بر نحوه کار این قبیل سایتها نظارت کرد؟ قوانین را باید متناسب با واقیتهای اجتماعی تدوین کرد. مادامی که در حوزههای علمی، فرهنگی، اجتماعی و ... متحول نشده باشیم، صرف وضع قوانین، تنهایی کارسازنیست.
این اتفاقات در بسیاری از حوزهها به وضوح قابل مشاهده است. مواردی که ما قانون داریم، اما جامعه راه خودش را میرود. بدیهی است علت فرار از قانون، پاسخگو نبودن آن به نیازهای جامعه است. در چنین شرایطی جامعه راه حلهای فرار از قانون را پیدا میکند. بستن یک راه نوین ارتباطی بدون جایگزین کردن پدیدهای دیگر، تنها سبب روی آردن مردم به راههای فرار شده است و شکاف میان دولت و ملت را افزایش میدهد.
در حالیکه اگر ارتباطات به شیوه صحیحی توسعه یابد، میان دولت پل ارتباطی ایجاد شده و این شکاف تاریخی به تدریج از میان خواهد رفت. با پیچیدهتر شدن تکنولوژیهای ارتباطی، عملا مقابله با این سایتها امکانپذیر نیست و بیتوجهی به این پدیده، شکاف میان دولتمردان و افکار عمومی را هرروز بیشتر میکند. تا زمانی که سیاست کلان ملی نداشته باشیم، عملا به حوزههایی که تحت کنترل هستند، بیشتر امکان رشد دادهایم
.در حوزه رسانههایی که تحت کنترل هستند، سختگیرانهتر عمل کردهایم. گسترش این سایتهای خبری تا چه اندازه سبب توسعه ارتباطات و پرکردن خلاهای ارتباطی میشود؟ در بسیاری از این سایتهای اطلاعاتی، متاسفانه شاهد تولید اطلاعات علمی نیستیم.
بلکه بیشتر آنها یابرداشت از منابع خارجی هستند یا اطلاعرسانی آنان مبتنی بر اطلاعات علمی نیست. صرف استفاده از تکنولوژی به تنهایی باعث توسعه ملی نمیشود. اگر مظروفی نداشته باشیم، بازهم مصرف کننده باقی خواهیم ماند. به تعبیری گسترش این سایتها حوزه مصرف اطلاعات را گسترش داده تا تولید اطلاعات را.
- ۸۶/۱۱/۰۹