تأمل در برنامه نامزد وزارت فاوا

عباس پورخصالیان - برنامههای نامزد وزارت فاوا، هرچه و هرکه باشد، بهتر است حاوی و مشتق از یک اولویت باشد: تکمیل دولت الکترونیکی بهمنظور اجرای مکانیزه دستورالعمل استقرار نظام مدیریت عملکرد در وزارت فاوا و دیگر وزارتخانهها!
نامزد وزارت فاوا در فهرست وزرای کابینه دوازدهم، هرکه هست، طبق روال جاری نخست باید برنامه تعهدات خود را تدوین کند و آن را پیش از حضور در صحن علنی به دست نمایندگان مجلس برساند. اما تاکنون، برنامه تعهدات نامزد وزارت فاوا، خیالی و رها از هر قید و شرط تدوین و روانه مجلس شده و اکنون که در پایان دوره وزارت وزرای کابینه یازدهم هستیم، گزارش عملکردِ اجرای تکتکِ تعهدات وزیر کنونی فاوا به مجلس و جامعه ارایه نشده است. به همین دلیل، «برنامه» تعهدات وزیر بعدی نیز به معنی درست کلمه Plan و Planning نیست، بلکه آنچه تحت عنوان «برنامه»، تدوین و به مجلس ارایه میشود، مجموعهای از سرفصلهای کلی حاوی آمال و آرزوهای تکراری، پراکنده و محقق نشده در بخش فاوا هستند که معمولاً توسط مشاوران نامزد وزارت، غیر مسوولانه سرهمبندی میشوند.
اگر در هر کابینه جدید، برنامهریزی حسابوکتاب میداشت، وضع ما در فهرستهای جهانی پایش و رتبهبندی کشور از لحاظ شاخصهای فاوا و سایر شاخصها، به از این میبود که هست.
برنامهریزی برای توسعه بخش فاوا هنگامی با حسابوکتاب میبود که هماهنگ با برنامه با حسابوکتابی که رییس جمهور منتخب در ایام مبارزات انتخاباتی، وعده اجرایش را داده، تهیه میشد و همافزا با برنامههای دیگر نامزدهای وزارت در سایر وزراتخانهها، مبتنی بر دستاوردهای وزیر پیشین فاوا و در راستای ارتقای آنها تدوین میشد و خلاصه: چنین و چنان که تاکنون بوده و هست، نمیبود.
مثال: تعهدات واعظی به مجلس نهم
چهارسال پیش، تعهدات محمود واعظی هنگامی که هنوز نامزد وزارت فاوا بود، عبارت بود از 105 مورد کلی و پراکنده که خلاصه آن از این قرار است:
• الف) تعهدات کتبی (!؟)، شامل 6 سرفصل، به این شرح:
§ توسعه و ارتقای خدمات به شهروندان، دارای 9 برنامه؛
§ ارتقای تحقیق و توسعه، دارای 6 برنامه؛
§ حضور مؤثر و فعال در مجامع منطقهای و بینالمللی، دارای 3 برنامه؛
§ سیاستهای کلی بخش ارتباطات و فناوری اطلاعات، دارای 8 برنامه؛
§ راهبردهای بخش ارتباطات و فناوری اطلاعات، دارای 13 برنامه؛ و
§ برنامه اجرایی بخش ارتباطات و فناوری اطلاعات، حاوی 33 برنامه که تحت 5 عنوان دستهبندی شدهاند، به این شرح:
• توسعه شبکه و زیرساختها؛
• بهبود کیفیت زندگی شهروندان و توسعه خدمات؛
• توسعه ارتباطات روستایی و مناطق محروم؛
• ارتقای تحقیق و توسعه فناوری بومی و
• تقویت و گسترش ارتباطات و حضور مؤثر در مجامع بین المللی.
• ب) تعهدات شفاهی (!؟)، شامل 5 سرفصل زیر:
• تأمین حقوق ملی و مطالبات مردم، دارای 6 برنامه؛
• تکمیل و توسعه زیرساخت و شبکه، دارای 5 برنامه؛
• توسعه صنعت و تحقیقات، 8 دارای برنامه؛
• توسعه خدمات و ارایه خدمات به شهروندان، دارای 5 برنامه و
• سایر موارد، شاملِ 8 برنامه.
در مورد تعهدات واعظی، شایان توجه است که آنها، شامل 105 مورد پراکنده و تکراریاند؛ اما هیچکدام منبعث از یک هدف واحد در دولت یازدهم نیستند (هدف واحدی که سایر وزرا را نیز متعهد به همکاری با بخش فاوا و همافزایی متقابل کند)، برای مثال: اصلاً با احتمال و احتساب «برجام»، تدوین نشده بودند. آنها فاقد اولویتبندی و بیبهره از اهداف چشمانداز افق ۲۰ ساله و "بیزمان" هستند، یعنی عین همین برنامه را هر نامزد دیگری اکنون و همیشه میتواند اعلام کند.
آنچه این تعهدات را بیارزش یا کمارزش میکند، این است که: در میان این 105 مورد، معلوم نیست کدام Goal (هدف اصلی) است و کدام Objectives (اهداف فرعی) هستند.
درخواست از نامزد وزارت فاوا: متعهدشدن به اجرای "دستورالعمل استقرار نظام مدیریت عملکرد"
رُک و پوسکنده بگویم: من به این که نامزد وزارت فاوا اینبار بهتر از واعظی و پیشینیانش عمل کند، امید ندارم. اما چون به روش بیش از رهرو و مقصد اهمیت میدهم، برای آن که حداقل در کابینههای بعدی، تعهدات و برنامهها، بیبنیان نباشند، پیشنهاد میکنم که نامزد وزارت فاوا، اجرای قانون دستورالعمل استقرار نظام مدیریت عملکرد را در برنامههای خود بگنجاند.
مزید اطلاع خوانندگان، نمایندگان مجلس و نامزد وزارت فاوا، متذکر میشوم که:
قانونگذار برای چگونگی ارایه سامانمند گزارشهای عملکرد در مقاطع معین، چهارچوبی را تعیین کرده و "معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست جمهوری" در ششم شهریور 1389، آن را به همه دستگاهها، از آنجمله به وزارت فاوا ابلاغ کرده است، ولی این قانون، هنوز یا به درستی اجرا نشده یا اصلاً به دست فراموشی سپرده شده است. از همین رو، من ذیلاً سعی میکنم (همچنان که قبلاً در همین هفتهنامه چنین کردهام) یکبار دیگر بخاطر اهمیت آن، به کلیات آن اشاره کنم:
بر اساس این دستورالعمل، تدوین برنامههای راهبردی نظام مدیریت عملکرد و در پی آن: تدوین اهداف عملیاتی و سالانه مدیریت عملکرد، نخستین و مهمترین گام استقرار آن، شناخته شده است.
براساس ابلاغیه مذکور، و با در نظر گرفتن ِ برنامههای توسعه، برنامههای اجرایی، تکالیف و مأموریتهای تعیین شده از سوی مراجع ذیصلاح، برنامههای نامزد کنونی و وزیر آتی فاوا و برنامههای ناشی از سایر تکالیفی که قانون و مجلس شورای اسلامی برعهده وزیر فاوا گذاشته است، او باید برنامههای راهبردی و اهداف عملیاتی سالانه خود را بهصورت سندی مدون، تهیه و به تمام واحدهای زیرمجموعه خود ابلاغ کند.
طبق قانون، وزیر فاوا همچنین باید زمینه لازم برای تبدیل جهتگیریهای راهبردی به فعالیتهای سالانه را فراهم و نظامی برای پاسخگویی عملکرد، مشتمل بر موارد زیر مستقر کند:
• ارزیابی عملکرد سازمان، مدیریت و کارمندان،
• اجرای برنامههای پایش، سنجش، ارزیابی و گزارش عملکرد و میزان بهرهوری.
وزیر باید با مدیران واحدهای وابسته به خود، چارچوب مناسبی را بدین منظور توافق و امضا کند که در برگیرنده 5 مرحله به این شرح باشد:
§ تهیه و تدوین اهداف قابل سنجش و شاخصهای مناسب ارزیابی عملکرد؛
§ طرحریزی ملزومات دستیابی به اهداف در قالب شاخصهای تعیین شده؛
§ انجام کارها و نظارت بر پیشرفت اهداف و شاخصها مطابق زمانبندی از پیش تعیین شده؛
§ گزارشدهی نتایج به صورت ادواری؛ و
§ ارزیابی نتایج به صورت ادواری و ارایه بازخورد و تعدیل طرحهای بعدی بر اساس بازخوردها.
در متن قانون همچنین تأکید شده است که آمارهای عملکردی و دادههای ارایه شده، ضروری ست منعکس کننده اهداف عملکرد هر سطح؛ سازمان، مدیریت و کارکنان باشند و آمارها و دادههای بهبوددهنده عملکرد سازمان در سطوح مختلف ذکر شوند.
براساس قانون، مسوول تایید اعتبار دادههای ارایه شده، شخص وزیر است. او باید برای ارزیابی دقیقتر شاخصهای عملکردی (اختصاصی و عمومی) و جمعآوری دادههای تفصیلی، ضمن مبنا قراردادن شاخصهای مصوب، به طراحی یک "چک لیست" مناسب برای جمعآوری دادههای عملکردی ترجیحاً به صورت رایانهای، در سطوح سازمان، مدیران و کارکنان اقدام، و نظام تحلیل دادههای عملکرد خود را به نحوی مستقر کند که تبدیل دادههای جمعآوری شده در سطوح مختلف، به دانشِ قابل استفاده در جهت بهبود عملکرد در سطوح مذکور عملی شود و نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل عملکرد در قالب طرحها و پروژههای بهبود در سطوح سازمان، مدیران و کارکنان تدوین شده و به اجرا درآیند. در نهایت: وزیر باید تمام مراحل و مفاد این دستورالعمل را به صورت مکانیزه در قالب نظام جامع مدیریت عملکرد طراحی و مستقر کند.
به زودی نامزد وزارت فاوا در کابینه دوازدهم معرفی میشود و او هم شاید مثل همیشه برنامهای را سرهمبندی کند و به مجلس بدهد. به روال تاکنونی، این نوع برنامهها را هریک از نامزدهای وزارت مجبورند فرداً فراهم کنند. نتیجه این روال، با توجه به حضور 18 وزیر در یک کابینه، وعده اجرای بیش از ۱۰۰۰ برنامه جورواجور جدا از هم، تکراری یا حتی متضاد است. در بالا گفتم که برنامهای که واعظی به مجلس نهم ارایه کرد، ۱۰۵ هدف پیشبینی شده بود. واضح است که اگر عاقلانه برنامهریزی نشود، این پراکندگی برنامهای در سایر وزارتخانه هم هست و برنامههای روزمره هم به آنها اضافه میشوند و درنتیجه تعداد اهداف برنامههای کابینه دوازدهم فرضاً به هزاروپانصد قلم میرسد، آنهم بدون داشتن وحدت درونی و بدون اولویتبندی معین. نتیجه چهار سال فعالیت کابینه نیز چیزی نیست جز به هدر دادن توش و توان یک ملت.
در نظر داشته باشیم که در سال ۲۰۰۵ همه وزارتخانههای کرهجنوبی یک هدف را دنبال میکردند و آن هدف واحد، رسیدن به سرانه ناخالص داخلی ۱۷ هزار دلار در سال 2010 بود. در اثر این هماهنگی، اکنون سرانه ناخالص داخلی کره جنوبی به بیش از 27 هزار دلار رسیده است.
اگر هر وزیری و بخصوص وزیر فاوا طی چهار سال آینده همسو با دیگر وزرا روی یک هدف واحد (فرضاً تکمیل دولت الکترونیکی ایران به منظور اجرای مکانیزه دستورالعمل استقرار نظام مدیریت عملکرد) کار کند، نظام کل هم اصلاح میشود و هم به اهداف والای خود، هرچه باشد خواهد رسید.
- ۹۶/۰۵/۰۱