تشخیص ارزشمندی یک پروژه در حوزه بلاکچین
محسن شیرازی – تقریبا بعید است کسی در زندگی روزمره خود به سراغ سطل زبالهای برود و تکهای از آن زبالهها را بردارد و بابت آن نیز هزینه گزافی هم بپردازد. شاید باورش سخت باشد اما در بازار رمزارزها عده زیادی هستند که بابت زبالههای این بازار پولهای کلان پرداخت میکنند
و گمان هم میکنند که به هدف زدهاند؛ تا روزی که در یک بازار خرسی (bear market) ارزش توکنهای بیارزشی که در دست دارند به یکباره صفر شود.
اما اگر قصد سرمایهگذاری در بازار رمزارزها را دارید پس خواهشا حداقل زبالههای این بازار را نخرید.
همانطور که در سلسله مطالب پیشین ذکر شد، تشخیص ارزش یک کوین (coin) یا توکن، اولین قدم برای سرمایهگذاری موفق در بازار رمزارزها است و یکی از فاکتورهای اساسی در تشخیص ارزشمندی یک رمزارز برای سرمایهگذاری، تشخیص ارزشمندی خدماتی است که پروژه مربوط به آن ارایه میدهد.
در این مطلب یکی از قدمهای اساسی یک سرمایهگذاری موفق را فرا خواهید گرفت. و همینطور با چند نمونه کیس اِستادی (Case Study) از پروژههایی آشنا خواهید شد که خدمات ارزشمند ارایه میدهند.
اما قبل از هر چیز قویا تاکید میکنیم این مطلب صرفا جنبه آموزشی دارد و به هیچ عنوان توصیه به سرمایهگذاری نیست. زیرا هیچ تضمینی وجود ندارد که پروژههای ارزشمند فعلی در آینده نیز به همین روند خود ادامه دهند؛ یا اینکه مشکلی برای آنها در آینده به وجود نیاید. سقوط پروژه Terra و توکن و استیبلکوین (stablecoin) بومی آن یعنی LUNA و UST در ماه می سال جاری میلادی و ضررهای میلیارد دلاری سرمایهگذاران این پروژه در سراسر جهان، یک مثال واضح از عدم قطعیت صد در صدی در این بازار است.
پس رصد مداوم و همیشگی وضعیت پروژهها از منظر بنیادین (fundamental) وظیفه شخصی هر سرمایهگذاری است که میخواهد مسوولیت تمام تصمیمها و انتخابهای خود را به عهده بگیرد.
به علاوه تشخیص ارزشمندی خدمات یک پروژه بلاکچین، تنها یکی از فاکتورهای سرمایهگذاری است و تمام ماجرا نیست.
پس اگر تازهوارد هستید و هنوز چیزی در خصوص مفاهیمی همچون مدیریت ریسک و سرمایه، اصول سرمایهگذاری، خرید پلهای، توکنومیکس (tokenomics)، مفاهیم اقتصاد کلان، تحلیل دادههای شبکه و تحلیل تکنیکال نمیدانید، یک معنی بیشتر ندارد: شما هنوز برای سرمایهگذاری آماده نیستید. پس عجله نکنید و تا تکمیل شدن مهارتهایتان صبور باشید.
قطعا ویژگی صبر و حوصله نیز از فاکتورهای تعیینکننده در موفقیتتان است. پس از همین لحظه پرورش این دو ویژگی را در خود آغاز کنید.
گام نخست شناسایی محصول یا خدمات واقعی
در دنیای رمزارزها دلتان را به وعده وعیدها و قول و قرارهای آینده پروژههای مختلف خوش نکنید.
محصول یا خدمات عملیاتی، بسیار مهم و البته پرکاربرد سه فاکتوری هستند که شما به عنوان یک سرمایهگذار این حوزه نباید هیچ مسامحهای درباره آنها داشته باشید.
اگر رمزارزی که آن را در لیست سرمایهگذاری خود دارید خدمات یا محصولی با سه ویژگی بالا را ندارد، در نهایت بیرحمی یک خط قرمز روی آن بکشید و تا زمانی که این سه فاکتور را به دست نیاورده است حتی به آن فکر هم نکنید.
البته این به آن معنی نیست که همه پروژهها به نقشه راه (roadmap) و برنامههای اعلامی خود در آینده پایبند نخواهند بود؛ اما با کمی تحقیق متوجه خواهید شد که لیست پروژههای شکست خورده در این حوزه با اختلاف، بسیار بلندتر از لیست پروژههایی است که توانستند با توسعه و بهبود مداوم خدمات خود، وعدههایشان را عملیاتی کنند.
برای مثال پروژه بلاکچین لایه اول EOS که شروعی خوبی داشت اما در میانه راه با جدا شدن بنیانگذار اصلی آن یعنی دَنیل لَریمر (Daniel Larimer) تقریبا به یک شبکه مرده تبدیل شد (در زمان نگارش این مطلب طبق اطلاعات وبسایت Defillama، کل ارزش کل قفل شده در این بلاکچین چهار سال پس از راهاندازی mainnet خود در سال 2018 تنها حدود 123 میلیون دلار است).
پس با توجه به نوپا بودن و عمق کم بازار رمزارزها نسبت به بازارهای مالی سنتی دیگر، شما به عنوان یک سرمایهگذار بایستی نگاه سختگیرانهای نسبت به داراییهایی رمزنگاری شده که قصد سرمایهگذاری در آنها را دارید داشته باشید و تعصب روی نام یک رمزارز خاص را برای همیشه کنار بگذارید. چرا که حتی ممکن است پروژههای موفق فعلی در حوزه بلاکچین نیز در آینده سه فاکتور اصلی مثبت خود را از دست بدهند.
پس به جای اعتماد بی قید و شرط به یک پروژه و توکن آن، رصد مداوم فعالیت توسعهدهندگان و بهبود مستمر خدمات و محصولات آن را ملاک تصمیمات خود قرار دهید. برای روشن شدن بیشتر موضوع چند مثال عملی از پروژههایی که خدمات و محصولاتی با ویژگیهای ذکر شده دارند را مرور میکنیم.
اتریوم (Ethereum)
اتریوم برای اولین بار با ایده قراردادهای هوشمند (smart contracts) پا به عرصه گذاشت و خود را به عنوان پیشتاز این حوزه معرفی کرد. در واقع امکان ساخت قراردادهای هوشمند بر بستر این بلاکچین تنها محصول این پروژه است.
اما این محصول به تنهایی آنقدر ارزشمند و حائز اهمیت است که باعث شده اتریوم بزرگترین پروتکل لایه اول از نظر حجم سرمایه قفل شده و تعداد کاربران باشد.
اتریوم همچنین به دلیل ارایه سطح بالایی از تمرکززدایی (decentralization) باعث شده که انتخاب اول بسیاری از توسعهدهندگان باشد. ساخت اپلیکیشنهای غیرمتمرکز (dapps) مقاوم در برابر سانسور با شیوهای که این پروژه برای اولین بار معرفی کرد چیزی نبود که توسعهدهندگان مشابه آن را قبلا دیده باشند.
پس همانطور که مشاهده میشود محصول اتریوم یعنی بستر توسعه قراردادهای هوشمند هر سه ویژگی اصلی که پیشتر به آن اشاره شد را دارد. یک محصول عملیاتی و البته پرکاربرد. اگر همه این ویژگیها را در کنار یک تیم توسعهدهنده فعال و رهبر نابغه این تیم یعنی ویتالیک بوترین (Vitalik Buterin) و تلاشهای مداوم و منظم برای بهبود و مقیاسپذیری این اکوسیستم قرار دهیم، خواهیم دید که اتریوم تا این لحظه به معنای واقعی یک محصول ارزشمند ارایه داده است.
چِینلینک (Chainlink)
پس از توسعه شبکههای لایه اول مختلف همانند اتریوم، نیاز دیگری در بین توسعهدهندگان احساس شد.
در حقیقت قرار بود که قراردادهای هوشمند یا همان اپلیکیشنهای توسعهیافته بر بستر این شبکههای غیرمتمرکز باشند اما اکثریت این اپلیکیشنها برای اجرایی کردن عملیاتی که برای آن طراحی شده بودند به اطلاعاتی خارج از فضای بلاکچین احتیاج داشتند؛ که این دادهها معمولا بایستی توسط یک نهاد متمرکز تامین میشد. یعنی در حقیقت ویژگی اولیه و اصلی غیرمتمرکز بودن به راحتی زیر سوال رفت.
چینلینک برای رفع این مشکل پیشقدم شد و زیرساختی را مهیا کرد تا قراردادهای هوشمند بتوانند با دنیای خارج از بلاکچین به صورت غیرمتمرکز ارتباط برقرار کنند و دادههای مورد نیاز خود را دریافت کنند.
امروزه پروتکل چینلینک میتواند دادههای مختلفی از جمله اطلاعات مربوط به قیمت داراییهای مختلف در دنیای درون بلاکچین و خارج از بلاکچین تا اطلاعات هواشناسی را برای هر قرارداد هوشمندی تامین کند.
البته از زمان شروع به کار، این پروژه چند محصول یا خدمات مهم دیگر را نیز به سبد خود اضافه کرده که توضیح آنها در حوصله این مطلب نیست. اما میتوان گفت محصول اولیه آنها یعنی بستر غیرمتمرکز تامین اطلاعات خارج از فضای بلاکچین از مهمترین ابزارها برای توسعهدهندگان محسوب میشود.
در زمان نگارش این مطلب مجموع سرمایههای موجود در قراردادهای هوشمند که از اطلاعات چینلینک استفاده میکنند بیش از 22 میلیارد دلار است. در مورد این پروژه نیز مشاهده میشود که سه ویژگی اصلی یک محصول ارزشمند وجود دارد. البته پروژههای مشابه دیگری در این حوزه مانند Band Protocol و API3 نیز وجود دارند اما شواهد نشان میدهد که چینلینک موفقتر عمل کرده است.
پُلکادات (Polkadot)
فناوری بلاکچین با همه ویژگیهای مثبتی که با خود به همراه داشته است اما یک ضعف اساسی را به یدک میکشد؛ و آن عدم توانایی ارتباط داشتن بلاکچینهای مختلف با یکدیگر است. شاید سوال پیش بیاید که ارتباط بین بلاکچینهای مختلف چه حُسنی میتواند داشته باشد؟
تشریح این موضوع و گستره فرصتهای جدیدی که از ارتباط بین بلاکچینها و اپلیکیشنهای غیرمتمرکز توسعهیافته بر بستر آنها به وجود میآید به ساعتها گفت و گو نیاز دارد و دامنه این مزایا انتهایی هم ندارد. اما برای درک بهتر موضوع فقط کافی است مزایا و فرصتهایی که از ارتباط کشورها در دنیای واقعی حاصل میشود را در ذهن مرور کنید؛ چیزی شبیه به همان در دنیای بلاکچین نیز در حال وقوع است.
برای مثال امروزه کاربران یک اپلیکیشن غیرمتمرکز در حوزه دیفای (DeFi) که در بلاکچین اتریوم توسعه یافته، میتوانند بهطور مستقیم از مزایای یک اپلیکیشن مشابه دیگر در بلاکچین آوالانچ (Avalanche) بهرهمند شوند بدون اینکه مجبور باشند اکوسیستم اولیه خود را ترک کنند. و این قابلیت به لطف ایجاد ارتباط بین بلاکچینهای مختلف حاصل شده است که پروژههای مختلفی از جمله چِینلینک نیز روی آن کار میکنند.
اما یکی از شاخصترین پروژهها که به صورت تخصصی روی این موضوع تمرکز کرده، پُلکادات است که توسط دکتر گَوین وود (Gavin Wood) از بنیانگذاران اتریوم ساخته شده و در حال توسعه است. پُلکادات علاوه بر فراهم کردن بستری برای سادهسازی روند ساخت بلاکچینهای اختصاصی برای توسعهدهندگان، امکان ارتباط بین آنها را نیز ایجاد کرده است. البته پروژههای دیگری همچون کازماس (Cosmos) نیز در این زمینه فعال هستند.
همانطور که مشاهده میشود، پُلکادات برای حل یکی از مشکلات اساسی در دنیای غیرمتمرکزها پیشقدم شده است. محصول یا خدماتی ارزشمند، عملیاتی و البته پرکاربرد که نشانهها حاکی از آن است که روند توسعه آن نیز به خوبی پیش میرود.
فایلکوین (Filecoin)
با گذر زمان، نیاز به فضای ذخیرهسازی برای همه افراد بیش از پیش احساس میشود. امروزه ما برای نگهداری اطلاعات شخصیمان از هر نوعی که باشد به فضا احتیاج داریم. یک راه این است که اطلاعات را به صورت لوکال (local) روی کامپیوترها، لپتاپها شخصی یا هاردهای اکسترنال ذخیره کنیم. با وجود اینکه استفاده از این روش ساده و سریع است اما خالی از مشکل هم نیست.
با گذر زمان و افزایش نیاز به فضای ذخیرهسازی بیشتر، تعداد این دستگاهها به مرور نیز بیشتر خواهد شد. حال اگر شخصی به هر دلیلی نیاز مداوم به این اطلاعات داشته باشد و برای مثال مدام در سفر باشد ناچار به حمل این دستگاهها میشود که ممکن است در طولانی مدت فرسایشی شود. همچنین ریسک از دست رفتن اطلاعات به دلایل آسیبهای فیزیکی به تجهیزات ذخیرهسازی نیز وجود دارد.
راه دیگر استفاده از خدمات ذخیرهسازی ابری شرکتهای بزرگی همچون گوگل است. هر چند که استفاده از این خدمات کار را بسیار ساده میکند اما واقعیت این است که در صورت استفاده از خدمات این شرکتها، خودمان با دست خود اطلاعات شخصیمان را در اختیار این نهادهای متمرکز قرار میدهیم.
جدای از مسایل حفظ حریم شخصی، مسایلی همچون هک شدن و نشت اطلاعات نیز میتواند باعث درز اطلاعات کاربران شود.
هک شدن Dropbox و تحت تاثیر قرار گرفتن اطلاعات 68 میلیون کاربر در سال 2012 یک نمونه از این اتفاقات است.
حال پروژه فایلکوین برای حل دو مشکل اساسی در حوزه ذخیرهسازی وارد عمل شده است.
نخست ذخیرهسازی به صورت غیرمتمرکز و رمزنگاری شده با محوریت تکنولوژی IPFS که امنیت فایلهای کاربران تضمین شده باشد. و دوم کاهش هزینههای ذخیرهسازی به میزان قابل توجه در مقایسه با کمپانیهای متمرکز.
شیوه کار این پروژه این است که برای ذخیرهسازی اطلاعات کاربران از فضای هارد هزاران کامپیوتر و لپتاپ در سراسر جهان استفاده میکند. در واقع کسانی که فضای هارد خود را در اختیار این اکوسیستم میگذارند پاداش مالی دریافت میکنند.
به زبان ساده زمانی که شما قصد ذخیرهسازی یک فایل بر بستر IPFS را داشته باشید، اطلاعات شما به قسمتهای کوچکتری تقسیم و رمزنگاری میشوند و در تعداد زیادی کامپیوتر در بستر این زیرساخت ذخیره میشوند به طوری که حتی میزبان نیز توانایی خواندن اطلاعات شما را ندارد. و هر زمان که خواهان بازیابی فایل خود باشید میتوانید با یک کلید مخصوص که فقط در دست خودتان است این کار انجام دهید. در این زمینه پروژههای دیگری همچون Arweave و Siacoin نیز فعال هستند.
البته لازم به ذکر است کاربردهای IPFS بسیار فراتر از یک ذخیرهسازی ساده است. در حقیقت زیرساخت IPFS یکی از المانهای اساسی وب نسل سوم (web 3.0) است.
لذا با کمی بررسی مشاهده میشود که خدمات فایلکوین نیز در نوع خود بسیار ارزشمند است که فاکتورهای گفته شده را دارد.
بررسی این چند نمونه مواردی بود که نشان میدهد سرمایهگذاران بازار رمزارزها قبل از هر اقدامی باید دنبال چه چیزی باشند. درک و اطمینان از واقعی بودن، ارزشمند بودن و البته پرکاربرد بودن محصول و خدمات یک پروژه، یکی از قدمهای اساسی قبل از سرمایهگذاری است.
البته باز هم تکرار میشود که حتی در صورت ارزشمند بودن خدمات یک پروژه، اصلا و ابدا دلیلی بر ارزشمند بودن سرمایهگذاری در توکن آن پروژه نیست. المانهای بسیار مهم دیگری وجود دارند که در ابتدای این مطلب به آن اشاره شد.
سلب مسوولیت: تمام پروژههای نام برده شده در این مطلب تنها برای تشریح موضوع از منظر فنی بود و به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی نباید مبنای تصمیمات سرمایهگذاران و معاملهگران قرار بگیرد. (منبع:عصرارتباط)