تکرار سرنوشت موسسات مالی در حوزه فاوا
علی شمیرانی - میگویند غولهای فناوری موسوم به گافتام (گوگل، اپل، فیسبوک، توییتر، آمازون و مایکروسافت) هر کدام به تنهایی گاه درآمدهایی بیش از شرکتهای نفتی و حتی چند کشور دارند و آینده دنیا را آنها و شرکتهای بزرگ فناورانه رقم میزنند و ...
این حرفها تا حدودی درست است اما اگر برخی قصد داشته باشند با شبیهسازیهای پوشالی، پشت این مسایل پنهان شوند، موضوع جای تامل دارد.
این روزها برخی شرکتهای اینترنتی و تعدادی از کسبوکارهای سایبری کشورمان به دنبال سرمایهگذار و یا در حال ورود یا در اندیشه ورود به بورس هستند. این شرکتها اگرچه در ظاهرا وابستگی خاصی ندارند، اما برخی شنیدهها، ابهامات و اتفاقات گویای آن است که اتفاقا آنها چندان تنها و بیحمایت نیستند.
در این میان اما عمده این شرکتها سر و صدای بسیاری زیادی داشته و برخی از آنها حتی به سمت ایجاد و خرید رسانهها به منظور جریانسازی و خبرسازیهای کاذب نیز پیش رفتهاند تا در سایه کمتوجهی و بیاطلاعی سایر رسانهها، نبود اطلاعات شفاف و البته حمایتهایی که دارند، اقدام به برندیگ و بزرگنماییهای غیرواقعی و مقدماتی برای جذب سرمایه کنند.
این در حالیست که بر خلاف تصور عمومی، اطلاعاتی که از گوشه و کنار به بیرون نشت میکند، نشان از آن دارد که اتفاقا این قبیل از شرکتهای اینترنتی و کسبوکارهای سایبری که با عدم شفافیت و شایعهسازی در صدد جذب افکار عمومی هستند، نه تنها سودده نیستند که در واقع زیانده هستند.
این موضوع اما مدتی است که مورد توجه چند رسانهانگشتشمار و گفتوگوها در فضای مجازی نیز واقع شده و با هشدارهای پیاپی به سازمان بورس، مردم و سرمایهگذاران، به دنبال جلوگیری از تکرار سرنوشت موسسات مالی غیرمجاز در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات هستند.
واقعیت آن است که موسسات مالی غیر مجاز نیز از همین مسیر و با تبلیغات فریبنده توانستند منابع مالی زیادی از افراد کماطلاع جذب کنند که نتیجه ناشی از اقدامات آنها همچنان گریبان کشور را رها نکرده است.
در تشابهی قابل توجه، همانطور که موسسات مالی غیر مجاز گاه در واقعیت و گاه با شایعهسازی خود را وابسته به نهادهای رسمی کشور نشان میدادند، برخی از این شرکتهای ارتباطی و کسبوکارهای اینترنتی نیز پا در مسیر مشابهی گذاشتهاند. مستندات این موضوع را میتوانید به وفور در اخباری که همواره از بازدید مقامات رسمی از این شرکتها و عقد قراردادهایی با جزییات و خروجی نامعلوم با نهادهای رسمی کشور در رسانهها منتشر میشود، بیابید.
حال آنکه در شرکتهای به مراتب بزرگتر در حوزه فاوا که برخی از آنها حتی در بورس نیز حضور دارند، نه تنها هیچ اثری از خبرسازیهایی مبنی بر رشدهای چندصد درصدی، رفتوآمدهای مسوولان و عقد قراردادهای آنچنانی نیست، بلکه در روالی معکوس برخی از آنها همواره از وجود مسایل و مشکلات در سر راه خود گلهمند نیز هستند.
به این ترتیب حالا شاهد حبابهای بزرگی هستیم که در سایه کمتوجهی نهادهای نظارتی و رسانهها از یکسو و البته حمایتهای عمدی یا سهوی نهادها و مسوولان رسمی از سوی دیگر در حال شکلگیری بوده و دیر یا زود میرود تا همچون دینامیتهایی، سرمایهها و اعتماد عمومی به کل اکوسیستم و کسبوکارهای حوزه فاوای کشور را روی هوا ببرد.
(منبع:فناوران)
- ۹۶/۱۰/۰۲