ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

جامعۀ اطلاعاتِ "قطبیده"

| دوشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۹، ۱۱:۲۷ ق.ظ | ۰ نظر

عباس پورخصالیان - به تجربه دریافته ایم که اگر دو منبع جداگانۀ حاوی آب گرم و آب سرد را به هم مرتبط کنیم، از اختلاط آب گرم و آب سرد، آب ولرم حاصل میشود؛ اما اختلاط عقاید افراطی در جوامع مدرن، به اعتدلال و عقیدۀ میانگین منجر نمیشود بلکه به تقسیم جوامع و تشکیل گروههای متخاصم دامن میزند!

 

زیرا بر اساس "مدل محرمانگی محدود" (bound confidentiality model ) مشاهده شده است که درصورتی دو فرد یا دو گروه از انسانها در تعامل با هم قرار میگیرند و بر سر موضوعات مختلف به اجماع میرسند که نظرات آنها به قدر کافی به هم نزدیک باشد؛ به طوری که فاصلۀ عقیدتی میان نظراتشان از یک اندازۀ معین بیشتر نباشد. در صورتی که این فاصلۀ فرضی بیشتر از یک حد اقل معین برای اجماعسازی باشد، تعامل میان آنها به تخالف می انجامد و تلاش بیشتر برای نزدیک کردن عقاید آنها به یکدیگر، به جبهه گیری بیشتر و تضاد منجر میشود. در چنین شرایطی هریک از دو سوی تضاد، به یاری رسانه های اجتماعی مدرن، در انتشار عقاید خود می-کوشند و به منظور یافتن همفکران هرچه بیشتر، تلاش میکند. نتیجۀ این فرایندهای عقیده سازی و یارگیری -واگرا، "قرنطینه سازی افکار و اطلاعات" است، آنهم به رغم جریان آزاد اطلاعات (!) و ادعای گشوده بودن اذهان یا Open-mindedness. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینۀ "قطبش اجتماعی" رجوع شود به مرجع زیر:
-    “Polarizing Effects on social Interaction” by David G. Myers (1970) in “Group Decision Making”, University of Augsburg (Germany)
یا به این وبگاه: 
-    https://journals.plos.org/plosone/article?id=10.1371/journal.pone.0118093
Science vs Conspiracy: Collective Narratives in the Age of Misinformation, 2015, by Alessandro Bessi. 
نتیجۀ این فرایند اجتماعی، پدیدۀ قطبی شدن جوامع مدرن (یا به قول فرهنگستان زبان و ادب فارسی: "قطبیدگی" یا "قطبش") است.
به عقیدۀ برخی از جامعه شناسان و مغزپژوهان، رسانه های اجتماعی در شکل گیری قطبش عقاید و باورها، نقشی به شدت کاتالیزوری، شتابدهنده و بسیج کننده دارند ولی عامل اصلی این پدیده نیستند. دانشمندان، عامل اصلی پدیدۀ قطبش انواع نگرشها، روایات، باورها و ایدئولوژیها در جوامع امروز را در سازوکارهای پیچیدۀ ذهنی و شناختی مغز و روان انسانها و ساختارهای سیاسی و حرفهای از اساس معیوب و آموزش و پرورش تسمه نقالهای سرکوبکنندۀ خودجوشی و نافی خودانگیختگی نوجوانان جست وجو میکنند.
امروزه، جوامع مدرن اینقدر قطبی شده اند که دیگر قادر به رسیدن به اجماع حداکثری، "وحدت کلمه" و "وحدت کردار" نیستند. این وضع، مشکلات و مسائلی را به وجود آورده است که تحلیل آنها نیاز به نگرش علمی جدید، از منظر "اقتصاد نابهنجاری های اجتماعی" یا Freakonomics ، به علاوۀ جامعه شناسی شناختی و روانشناسی اجتماعی را مطرح نموده است.
 
فناوریهای اطلاعات و ارتباطات - بدون شک - برکات بینهایت زیادی را برای انسان به ارمغان آورده اند. کافی است نگاه کنید به تسهیلات دولت الکترونیکی، دورکاری، آموزش از دور، خدمات ارزندۀ فینتک ها، بانکداری الکترونیکی، فروشگاههای اینترنتی و سفارش برخط پیک بدون بیرون رفتن از خانه و محل کار، بخصوص در این روزگار کرونا زده، انسانها منزوی و کارکنان قرنطینه شده! 
-    یکی از این برکات بی نهایت ارزشمند فاوا، امکان شهروند خبرنگاری، ثبت دیجیتالی وقایع آنی (مثلاً در حافظۀ سامانه های دوربین مداربسته) و اطلاع رسانی زنده و سریع در شبکه های اجتماعی است، اما، رویِ دیگرِ "سِکّۀ مدرن اطلاع رسانی برخط"، تشدید قطبش در جامعه است که باعث و بانی اعوجاج شدید در رفتار و سلوک کاربران شده است. از همین رو، قطبیده ترینِ انواع جامعه در مقایسه با جوامع موج اول و دوم فناوری در تاریخ جامعۀ اطلاعات است.
البته، فاوا تاکنون فقط سبب این قطبش بوده و نه علت آن! علت قطبش، هرچه هست، مربوط به سازوکارهای مغز انسان و وابسته به عادات و رفتارهای اجتماعی و بافتار متحجر نظام های زیستی وی است! 
فاوا در این رابطه، تاکنون فقط (یا عمدتاً) نقش ابزاریِ کاتالیزور بودن و شتابدهندگی را برعهده داشته است! [این که مسیر آیندۀ فاوا از طریق همگرایی فناوریهای اِنبیک و هوش مصنوعی کلی (GAI) چه بر سر افزاروارگی فاوا خواهد آورد، و فاوا چگونه "هدف" خواهد شد هنوز مبحثی –تا  حدودی – باز و بیشتر سربسته است].  
همبستگی تشدید نفاق در میان جماعات، اُمتها، اقوام، نژادها و احزاب با توسعۀ ارتباطات در طول پنج سدۀ اخیر، شواهدی فراوان دارد:
-    اختراع دستگاه چاپ توسط گوتبنرگ در سال 1455 م، باعث قطبش جدید و بی سابقه ای در اروپا شد که نتیجۀ آن، «جنگِ سی ساله» از سال 1618 تا 1648 میلادی در اروپا بود، جنگی به مراتب وحشیانه تر و خونبارتر از جنگ علیه داعش و القاعده در خاورمیانه.
-    حدود یکصد سال بعد از فروکش قطبش در اروپا، جامعۀ مستعمرۀ بریتانیا در آمریکای شمالی و سپس جامعۀ فرانسه، در اثر گردش نسبتاً آزاد اطلاعات دچار قطبش و جنگهای داخلی و انقلاب شدند.
-    سپس نوبت به ایران رسید، آن هم پس از نشر ادوارنامۀ "مرآتالاخبار" در «کلکته» (به سال 1822) و سپس در «استابنول»، «قاهره» و حتی در «بوسنی و هرزگوین» به خط و زبان فارسی، و چاپ نخستین نشریۀ ادواری "کاغذ اخبار" در ایران به تاریخ یکم می 1838. این روزنامه ها، اولین تخم انشقاق و قطبش جدی را در جامعۀ سنتی نسبتاً بستۀ ایران کاشتند و به صورت قطبش و تضاد سنت و تجدد در جامعۀ ایرانی بارور شدند و دو نسل بعد، در آغاز بهره برداری از نوآوری رسانۀ میان-فردی تلگراف در ایران، انقلاب مشروطه بنیاد گرفت. این انقلاب، اولین خیزش فراگیر و مردمی در آسیا و خموشا (خاورمیانه و شمال آفریقا) بود که به تأسیس "عدلیه" و مجلس قانونگذاری همت گماشت [و به دلایلی که از چارچوب این بحث خارج است، میرفت تا به نوزایی دیگری منجر شود] ولی انواع اَشکال قطبش را در درون جامعۀ ایرانی، بنا نهاد!
-         ظهور "روزنامۀ شنیداریِ" رادیو (رسانۀ حرف شنوکردن انسان) به قطبش "-ایسم"ها در همۀ جوامع دامن زد. با نوآوری تلویزیون، قطبشهای جدید، افراطی تر، پررنگتر و ماندنی تر از گذشته، پدیدار شدند.
-    و اکنون در عصر همه گیری اینترنت، بشر شاهد بی نهایت نفاق های کوپک و بزرگِ درون ملیتی و درون-گروهی است. 
ما، ایرانیهای معاصر، معمولاً چنین فکر میکنیم که تأسیسها، انشقاق ها و انحلال های مکرر درون شرکتی، درون بخشی، دورن حزبی یا درون گروهی که از دوران مشروطیت تاکنون به وفور دامنگیر جامعۀ تجددطلب ما شده است، پدیده ای صرفاً "ایرانی" است! اما با مطالعۀ تاریخ قطبش در جوامع معاصر در سطح جهان باید گفت: قطبش، پدیده ای عمیقاً انسانی پیچیدهای است و ظهور و بروز آن، دارای عللی روانشناختی/کاگنیتیو در انسانها است که این علل هنوز به طور کامل کاویده نشده اند.
این که کدام قطب (برای مثال در انتخابات ریاست جمهوری ایالات به ظاهر متحدۀ آمریکا در پایان سال 2020) بر قطب دیگر غلبه خواهد کرد، از پیش چندان معلوم نیست. [در مورد انتخابات مذکور باید توجه داشت که ترامپ، قهرمان مدیریت قطبش به نفع خود است. لذا تظاهرات علیه پلیس از سوی مخالفان نژادگرایی، فرصتی است یگانه و مهم برای وی تا اکثریت خاموشِ موافق انواع تشکلات KKK (کوکلوسکلان) و نژادگرایی در جامعۀ به شدت قطبیدۀ آمریکا را برای رویآوری به صندوق های رأی و تضمین پیروزی راست افراطی، بسیج کند!] (منبع:عصرارتباط)

  • ۹۹/۰۴/۰۲

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">