جایگاه نامعلوم رسانۀ عرصۀ عمومی
عباس پورخصالیان – در حالی که بیش از دو ماه از شرایط موجود کشور میگذشت و رییس دولت سیزدهم گفته بود که: “اتفاقات اخیر همان جنگ رسانهای است که امروز با آن مواجه هستیم”؛[منبع: تسنیم]؛
در حالی که این گفتۀ رییس دولت برای دانشجویان و استادان دانشکدهها و پژوهشگاههای حوزۀ ارتباطات و رسانه، حجت و گواه دیگری بر شکست مطلق سامانههای فیلترینگ دسترسی به شبکۀ سراسری و کشانده شدن آسان جنگهای خیابانی به “جنگ رسانهای” بود [زیرا که بیش از یک دوجین شبکۀ ماهواره ای فارسی زبان فعال در خارج از کشور که مجوز رسمی خبرنگاری در داخل کشور را ندارند، توانسته بودند هزاران ساعت برنامۀ فراپخش رادیوتلویزیونی خود را با ویدیوهای برگزیدۀ ارسال شده از (به قول من:) “سرویس شهروندخبرنگار ناباشگاه خبرنگاران جوان گمنام” پُر کنند؛ آنهم با وجود محدودسازی دسترسی به اینترنت، به کمک اجرای “راهکار دوم” [رجوع شود به سند «اهم راهکارها و پیشنهادهای اجرایی برای ساماندهی فضای مجازی»] و نصب و راهاندازی سامانههای جدید فیلترینگ در مبادی ارائه کنندگان خدمات دسترسی و مهندسی ترافیک ترانزیت در نقاط به اصطلاح مرزی فجازی!]…
در این شرایط آشوبناک، تنها چهار روز پس از بیان آن گفتۀ نغز [ “اتفاقات اخیر همان جنگ رسانهای است که امروز با آن مواجه هستیم”]، یعنی روز سی اُم آبان 1401 سخنگوی دولت سیزدهم عزم خود را جزم میکند و با رؤسای دانشکدهها و پژوهشگاههای حوزۀ ارتباطات و رسانه، نشستی “تخصصی” برگزار میکند، تا شاید به عنوان یک مقام حکومتی به استادان و استادیاران حوزۀ ارتباطات و رسانه، چه بشارتی دهد؟- این بشارت مهم را که «اهمیت و جایگاه رسانه در ذهن مسوولان ارتقا پیدا کرده است»!؛ خُب، خدا را شکر!
رسانه برای هر انسان عاقل و بالغی، اهمیتی حیاتی و جایگاهی رفیع دارد؛ بدیهی است که رسانه در حوزۀ حاکمیت باید برای مسوولان حکومت دارای اهمیت و جایگاهی بالا و ارتقا یافته باشد!
از پرسشها و پاسخهای مطرح در آن نشست “تخصصی”، هیچ گزارشی را ندیدم و چیزی نشنیدهام، اما به عقیدۀ من، میبایست از سخنگوی دولت سیزدهم پرسید:
-اگر اهمیت و جایگاه رسانه در ذهن مسوولان ارتقا پیدا کرده است، چرا «دولت الکترونیکی ایران» که شخص نامزد پیشین ریاست جمهوری در دورههای دوازدهم و سیزدهم انتخابات گذشته و رییس کنونی دولت سیزدهم، آن همه سنگش را به سینه میزد و میدانیم که مهمترین کارکرد همین دولت الکترونیکی (e-Government) یا دولت همراه (m-Government)، «رسانۀ حوزۀ حاکمیت بودن» است، به امان خدا رها شده؟
– چرا پیشرفت قابل توجهی نمیکند؟
– چرا خدمات دولت الکترونیکی متناسب با ارتقاء ذهنیت مسوولان در بارۀ اهمیت و جایگاه این رسانۀ حاکمیتی، ارتقاء نمییابد؟
– یا چرا برای توسعۀ هستۀ اصلی شبکۀ ملی ارتباطات کشور که توسط شرکتی دولتی و شُرکا کنترل میشود، کاری اساسی صورت نمیگیرد؟
“دررفتگی” رسانه از جایگاه اصلیاش به رغمِ هرمِ ساختارِ سلسله مراتبیِ کنترلِ رسانههای کشور!
عبارت نغز دیگری که سخنگوی مذکور در نشست تخصصی مزبور بیان فرموده، نشان میدهد که رسانه به رغم این همه اهمیت و جایگاه والایش در حوزۀ حاکمیت گویا از دست مبارک مسوولان “دررفته” است. او در این باره اظهار نظر میکند که: «رسانه در حوزۀ حاکمیت باید به جایگاه اصلی خود بازگردد».
این “دررفتگی رسانه از جایگاه اصلیاش” در حالی اتفاق افتاده است که همۀ دستگاههای حاکمیتی، هریک به نوعی، بیش از چهار دهه است که همۀ انواع رسانهها را به شدت کنترل میکنند:
– در رأس همۀ کنترل کنندههای رسانه، سازمان صدا و سیما قرار دارد که نه تنها انحصار مطلق فراپخش صوت و تصویر فراگیر را در سراسر کشور در اختیار دارد، بلکه مدعی تنظیم گری بازار خدمات انواع رسانههای قدیم و جدید است.
– در کنار آن کنترل کنندۀ بزرگ، رنگین کمانِ شوراهای عالی قرار دارند که همه در رأسِ هرمِ ساختارِ سلسله مراتبیِ کنترلِ رسانهای کشور عمل میکنند.
– سپس دستگاههای متعددی در هر سه قوه، وظیفۀ محدودسازی دسترسی به رسانه، فیلترینگ فنی و قانونی محتوای رسانه و مسدود کردن راه رسیدن به منابع رسانه ای را بر عهده دارند.
- اشغال گران عرصۀ عمومی
رسانه برای سه عرصۀ در جوامع جدید، اهمیتی حیاتی دارد: برای عرصۀ دولتی، برای عرصۀ شخصی (که همان حریم خصوصی افراد حقیقی جامعه است) و برای عرصۀ عمومی.
– در حالی که عرصۀ دولتی، “یکی” است، عرصۀ شخصی، به تعداد شهروندان، متکثر است؛
– در حالی که کارکرد رسانه برای عرصۀ دولتی، برقراری ارتباطات G2G، G2B، B2G، G2C و C2G است، کارکرد رسانه در عرصۀ شخصی، عمدتاً برقراری ارتباطات عاطفی/هیجانی است.
– در حالی که عرصۀ دولتی و عرصۀ شخصی “صاحب” دارند [صاحبِ عرصۀ دولتی، حکومت مرکزی است؛ و صاحب هر عرصۀ شخصی (یا هر حریم خصوصی) خودِ فرد است] عرصۀ عمومی از لحاظ نظری باید “بی صاحب” باشد تا همۀ مردم بتوانند به آن عرصه، بی واهمه گام بگذارند و در آن، آزادانه جولان دهند!
– در حالی که عرصۀ دولتی، ساحت نمایندگی و حمایت و خدمات عام (Universal Services) است و عرصۀ شخصی نیز محل تجدید قوای فردی است، عرصۀ عمومی اما فضای گفتگو پیرامون مصالح عمومی است.
– در حالی که عرصۀ دولتی، حوزۀ کار (Work)و کارمندی است، عرصۀ عمومی اما حوزۀ کنش (Action) و کنشگری آزاد است.
و درست به لحاظ ارزش اصلی و برجستگیهای عرصۀ عمومی، این عرصه دارای دوستان کاذب و دشمنان قهار است: دوستان کاذبِ عرصۀ عمومی، دولتهای بومیتمامیت خواه یا سوداگران بازار سرمایه هستند که نه تنها به زور، خواهان اشغال عرصۀ عمومیاند بلکه میکوشند به عرصۀ شخصی نیز داخل شوند و سَرَک بِکِشند. دشمنان آن، نیز احزاب توتالیتِرند.
در پرتو این دسته بندی است که منظور اصلی از جملۀ “اتفاقات اخیر همان جنگ رسانهای است که امروز با آن مواجه هستیم” و معنی واقعیِ عبارتِ «رسانه در حوزۀ حاکمیت باید به جایگاه اصلی خود بازگردد» درک میشود.
- آرمان آزادسازی عرصۀ عمومی
مردمِ خودآگاه، حی و حاضر در رسانههای گشوده به عرصۀ عمومی، ارزش اصلی دموکراسیها هستند و دموکراسی تنها زمانی تحقق میپذیرد که نظرات مردم در بارۀ مصالح عمومی بدون ترس از تعقیب و پیگیری، روی رسانههای باز، جاری و ساری شوند و با هم در عرصۀ عمومی تلاقی و ملاقات کنند، تا بتوان دربارۀ آنچه مربوط به همگان است، آزادانه طرح مسأله کرد، مذاکره کرد و راه حلهایی جامع و مرضی الطرفین یافت.
بر عکس، اِشغال عرصۀ عمومی بر طُرُق مختلف، از آنجمله (برای مثال) رونمایی از “سامانه نوین پایش مردمی«ساپرا» با حضور نمایندگانی از قوه قضاییه، مرکز ملی فضای مجازی و کارشناسان سواد رسانهای، در «ساترا»” [نگاه کنید به: https://khabarban.com/a/32928304] مصداق رونمایی از دوستان کاذب عرصۀ عمومی کشور است.
[یک توضیح: اگرچه در این یادداشت به سه کارکرد رسانه: در سطح دولتی، سطح فردی و سطح عمومی اشاره کردم اما در اثر پیشرفت فناوری اطلاعات، کارکرد چهارم رسانههای مدرن را نیز میشناسیم و آن، عرصۀ M2M یا سطح ارتباطات هوشمند “ماشین با ماشین” است. وجود و پیش بینی این کارکرد چهارم میتواند در خدمت و خیانت نسبت به هر سه عرصۀ مذکور مورد استفاده قرار گیرد. در پرتو این کارکرد هوشمند رسانه، گفتۀ نغز سخنگوی دولت سیزدهم «اهمیت و جایگاه رسانه در ذهن مسوولان ارتقا پیدا کرده است» به کلی رنگ میبازد و زیر سوأل میرود.] (منبع:عصرارتباط)
- ۰۱/۰۹/۲۳