جلوی باد سیمخاردار کشیدهایم
علی شمیرانی - شفافنبودن آمارها در بخشهای زیادی از کشور امری غریب نیست و عادت کردهایم با جمعوتفریق آمارهای متناقض شعاری و عمدتا بدون مستند مسوولان، یک برآورد تقریبی از وضعیت موجود به دست آوریم.
نمونه این مساله تعداد کاربران شبکههای فیلتر اجتماعی و میزان استفاده از فیلترشکنها در کشور است. آمار هرچه که باشد، آنچه مسلم است و میدانیم این است که سالانه میلیارد تومان از بودجه و امکانات کشور صرف فیلترینگ و سامانهها و طرحهای مرتبط با این موضوع میکنیم و کاربران اینترنت هم میلیاردها تومان در سال هزینه میکنند تا از موانع عبور کنند.
به این ترتیب است که حالا پدیدهای چندصدمیلیارد تومانی به نام "اقتصاد فیلترینگ" در کشور شکل گرفته که از دستگاههای قانونی و مسوول گرفته تا فروشندگان فیلترشکنها را شامل میشود.
آمارها و برآوردها نشان از آن دارند که ما به فراخور هزینههایی که در توقف دسترسی به بسیاری از ممنوعهها ساخته و پرداختهایم، خروجی متناسبی نداشتهایم.
مساله اینجا بحث تکراری "بودن یا نبودن فیلترینگ و پالایش محتوای نامناسب" نیست، کمااینکه کشوری در دنیا نیست که دغدغه دسترسی کودکان و نوجوانان به پارهای از مسایل را نداشته باشد، بلکه مساله، پذیرش و نحوه مواجهه با یکسری از واقعیتهاست.
امروز سرنوشت ماهوارهها، انواع و اقسام سامانهها، فیلترینگ و امثالهم پیش چشم ماست و از پشت بام خانهها گرفته تا روی گوشی موبایل و کامپیوترها میتوان ثمرات تلاشهای بازدارنده را دید. گویی ما جلوی باد سیمخاردار کشیدهایم.
و البته موضوع به هیچوجه، رها کردن عنان دنیای سایبری نیست، بلکه وقت پذیرفتن لزوم تغییر نگرشها و رویکردهاست و پذیرفتن این که در این هزارتوی سایبری، اگر راهی که بنبست است هزار بار هم که برویم باز هم بنبست است.
حالا وقت تمرکز روی آگاهی، فرهنگ، باور و اعتماد مردم است. راهی احتمالا سخت، طولانی و پرهزینه، اما موثر، قطعی و همیشگی.
البته خوشبختانه مسوولانی که در ردههای تصمیمسازی و تصمیمگیری کلان کشور هستند، در حال اجرای اقدامات و گامهایی جدی در این خصوص هستند، لیکن جا دارد تا در لایههای میانی و پایینتر نیز شاهد انسجام رویکردها و وحدت رویهها باشیم تا مانع اتلاف منابع، امکانات و بحثوجدلهای بیپایان و البته بیثمر نیز شویم. (منبع:عصرارتباط)