داستان تکراری ضربالاجلها و پاسخها

علی شمیرانی - هفته قبل رییس محترم مجلس شورای اسلامی کشور به یکباره راهی وزارت ارتباطات میشود تا حسب وظیفه نظارتی خود پیگیر سرنوشت قوانین مصوبه مجلس برای پیادهسازی بستر دولت الکترونیکی شود.
گفت و شنودی که از این جلسه و دیدار در اختیار رسانهها قرار گرفته حاوی نکات جالبی است. رییس مجلس درحالیکه تنها چند ماه به پایان قانون مجلس برای پیادهسازی و تکمیل بسترهای دولت الکترونیکی باقی مانده، خطاب به مسوولان وزارت ارتباطات میگوید: تنها 10 درصد دستگاهها به مرکز ملی تبادل اطلاعات متصل شدهاند ... و مجلس در برنامه ششم توسعه دولت را موظف کرده که تا پایان سال دوم اجرای برنامه ششم توسعه، زیرساختهای اجرای دولت الکترونیکی را فراهم کند و در حال حاضر چند ماه بیشتر تا پایان سال باقی نمانده است... و در نهایت یک ضربالاجل تعیین میکند که «باید هرچه سریعتر تا ماههای باقیمانده (چهار ماه دیگر آن 90 درصد باقیمانده) اجرایی شود.»
از قضا مسوولان وزارت ارتباطات هم نقدا پاسخ میدهند که «اولا مبلغ ۱۰ هزار میلیارد ریال از محل اعتبارات متمرکز ماده واحده، در اختیار وزارت ارتباطات قرار گیرد، ثانیا مجلس تدابیری اتخاد کند که تمامی خدمات الکترونیکی ارایهشده توسط قوه قضاییه، نیروهای مسلح، قوه مقننه، صداوسیما، شهرداریها و ... ارایه شود. ثالثا تمامی دستگاهها به منظور ارسال مکاتبات، اطلاعرسانی به شهروندان و ارایه قبوض و رسیدهای پرداخت و همچنین ارتباط با شهروندان موظف شوند تنها از طریق کارپوشه ملی ایرانیان و دولت همراه اقدام کنند. رابعا از مجلس میخواهیم هرگونه تخصیص اعتبار یا هزینهکرد یا اخذ درآمد برای تبادل اطلاعات و استعلامهای دستگاهها و نیز ایجاد هرگونه سامانه ملی ...، خارج از مرکز ملی تبادل اطلاعات توسط دستگاههای اجرایی انجام نشود.»
به این موضوعات اضافه کنید که دولت پنج سال است ریالی از بودجه مصوب مجلس در حوزه دولت الکترونیکی را به نهاد مسوول تخصیص نداده است. دستگاههای دولتی خود هنوز در ارایه اطلاعات و اتصالات با یکدیگر مساله و مشکل دارند و اصولا این چالشها مساله امروز و دیروز نیست.
این در حالی است که تمام این مشکلات که اظهر منالشمس بوده و بارها در سالهای گذشته مطرح شده است، به یکباره و چند ماه مانده به اتمام برنامه، تبدیل به یک ضربالاجل میشود و قرار است یکشبه حل شوند!
هم رییس محترم مجلس و هم مسوولان وزارت ارتباطات و هم ما نیک میدانیم که چنین اتفاقی تا پایان سال رخ نخواهد داد و قطعا در زمانی نامعلوم در آینده و خارج از مهلت قانونی محقق خواهد شد. حال سوال اینجاست که اصولا وقتی صورتمساله و راهحل آن از سالها قبل روشن و پیش چشم مسوولان مربوطه در سه قوه بوده، فلسفه و هدف از این دیدار و تعیین ضربالاجل چیست؟ مخاطب یا مخاطبان این ضربالاجل کیستند؟ آیا مردم و رسانهها مخاطباند که، اصولا نقشی در این مهم ندارند؟ چرا در واپسین روزهای اتمام مهلت قانون این دیدار انجام میشود و از سرعت پیشرفت طرح دولت الکترونیکی گله میشود؟
کلام آخر اینکه این روزها در حوزه فاوا فهرست طرحهای بلاتکلیف و ناتمام با سرعت بیشتری از گذشته در حال طولانی شدن هستند. (منبع:عصرارتباط)
- ۹۷/۰۹/۱۲