ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

رابطه عاشقانه من و موز

| يكشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۷، ۰۹:۵۵ ق.ظ | ۰ نظر

رضا فخری - “در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره در انزوا روح را اهسته می خورد و می تراشد.

این دردها را نمی شود به کسی اظهار کرد چون عموما عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیش امدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می کنند ان را با لبخند شکاک و تمسخرامیز تلقی کنند.” (صادق هدایت)

چند روزی هست که دردی جانکاه تمام روح و روان من را در تصرف خود گرفته، می‌ترسم انرا آشکار کنم، زیرا ممکن هست که باعث خنده و تمسخر دیگران بشوم، آنهم موضوع ارتباط عاشقانه و وطن پرستانه من با موز است؟

لطفا نخندید بگذارید، که از اول ماجرا را برای شما شرح دهم که بتوانید درست قضاوت کنید.

من در زندگی برای خودم دارای رسوم وقواعدی هستم که نه تنها خودم رعایت می‌کنم بلکه در خانواده و فامیل و اطرافیان هم سعی می‌کنم که انرا تبلیغ و جاری کنم.

از زمانی که مملکت ما دچار بحران‌های اقتصادی شد، تصمیم گرفتم تا انجاییکه امکان پذیر هست، از تولیدات ایرانی بجای تولیدات خارجی استفاده کنم، یکی از همین کالا‌ها میوه بود که بنظرم می‌آمد وقتی کشاورز ایرانی زحمت تولید میوه را می‌کشد خیانت هست که ما میوه خارجی بخریم.

البته این باعث می‌شد که گاهگاهی از خانم خانه هم زخم زبان بشنویم که این چه پرتقالی هست که خریدی کلی پرتقال خوب هست، چرا از اونها نخریدی؟

من هم با افتخار می‌گفتم آنها پرتقال مصری هست و من هیچوقت تن به این ذلت نمی‌دهم که به کشاورز ایرانی پشت بکنم، حتی اگر مجبور شوم پرتقال ترش و خال خالی شمال خودمان را بخرم.

ولی یک میوه خارجی از این قضیه مستثنی بود و آنهم موز، چرا موز؟

چون بارها در مطبوعات خوانده بودم که بعلت تولید زیاد میوه سیب، آنها با موز تعویض و به ایران حمل می‌شود، همیشه این عمل کشاورزان و تجار ایرانی را تحسین می‌کردم که چه طور سیب کم طرفدار را با موز پرطرفدار تعویض می‌کنند و همیشه با غرور موز را خریده و به خانه می‌آوردم و علاوه بر خوردن مستقیم آن، بعنوان افزودنی به همه خوردنی ها و نوشیدنی ها اضافه می‌کردم و چه شیرموز‌هایی که اهل خانه و میهمانان ما مجبور بودند بخورند و سخنرانی بنده را در مورد زرنگی ما ایرانی‌ها در مورد تعویض سیب نامحبوب با موز پر‌طرفدار تحمل کنند. و اینکه چطور دولتمردان با هوش ما از خروج ارز برای یک کالای مصرفی و دور ریختنی با این کار جلوگیری می‌کنند و ارز ما برای مصارف مهم‌تری ذخیره و مصرف می‌شود.

مصیبت از دیروز آغاز شد که اسامی‌ارزبگیران دلار دولتی اعلام شد و‌من متوجه شدم که ارزی که به موز پرداخت شده بیش‌تر از ارزی است که به کل صنف کامپیوتر و شبکه پرداخت شده است که مصرف میلیون ها جوان و پیر ایرانیست،

و بنده که دو ماه هست در صف دریافت ارز دولتی هستم که از این طریق کالای رایانه‌ای وارد کنم و بتوانم شرکت و کارکنان خود را از نابودی و بیکاری حفظ کنم و همیشه در مقابل سوال کارکنان که چرا به ما ارز نمیدهند؟ می‌گفتم که حتما اولویت‌های مهم‌تری وجود دارد که ما خبر نداریم.

و من الان متوجه شدم که با خوردن موز با دلار دولتی سال‌هاست که به خودم‌، کارکنان و دوستان و بستگان و هم وطنانم در حال خیانت هستم.

الان از تمام اعضای بدنم بخاطر موزی که در آنها جریان دارد بیزارم، و احساس خیانت به وطنم می‌کنم، و می‌ترسم که همانند صادق هدایت که خودکشی کرد، من هم مجبور شوم که بخاطر این ننگ خودکشی کنم، ولی بدتر از اون اینه که بگویند طرف بخاطر خوردن موز خودکشی کرده است.

ذره به ذره این زخم‌ خوردن موز با ارز دولتی تمام وجودم را فرا می‌گیرد، چطور می‌توانم این زخم خونین را تحمل کنم؟

  • ۹۷/۰۴/۱۷

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">