رگولاتوری و ساماندهی ناتمام سیمکارتهای بیهویت
دانیال رمضانی - «مسوولیت اجتماعی به مجموعه وظایف و تعهداتی گفته میشود که یک نهاد بایستی در جهت حفظ، مراقبت و کمک به جامعهای که در آن فعالیت میکند، انجام دهد. به عبارت دیگر، مسوولیت اجتماعی به فعالیتهایی گفته میشود که پیشبرنده سود و منفعت اجتماعی بوده و فراتر از منافع سازمان و آن چیزی است که قانون بایسته میدارد.»
این تعاریف در دنیای جدید بیشتر متوجه شرکتهای بزرگ و خصوصی است که اگرچه قانون نمیتواند آنها را به تبعیت از برخی وظایف و مسوولیتها ملزم کند، اما این شرکتها به واسطه تعهد و توانی که دارند، تلاش میکنند در قالب مسوولیت اجتماعی خود، به حمایت از طرحهای جوانان، کسبوکارهای نوپا، خیریهها و مسایلی از این دست اقدام کنند.
این وضعیت اما در مورد سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی هم به واسطه دولتی بودن و هم به واسطه مسوولیت تنظیم بازار و حمایت از حقوق مصرفکنندگان تا حدود زیادی تشدید هم میشود.
سازمان رگولاتوری سالها پس از تلاش برای ساماندهی به موضوع سیمکارتهای بیهویت، سرانجام به شکلی محدود و در خبری که تنها روی سایت این سازمان قرار گرفت، از آغاز به کار سامانهای خبر داد که به کمک آن مردم بتوانند از وجود سیمکارتهایی به نام ایشان، مطلع شوند.
این موضوع از آن رو مهم بود که طبق قانون، جهل و بیاطلاعی از قانون، نافی مسوولیت مرتکبان تخلف و جرم نیست. از اینرو وقوع هر گونه جرم و کلاهبرداری از طریق سیمکارتها تماما متوجه مالک سیمکارت بود ولو آنکه از داشتن چنین سیمکارتی بیاطلاع بوده و سودجویان به نام وی دهها سیمکارت فعال بهفروش رسانده باشند.
این وضعیت ترسناک، سالها است که ادامه داشته و حالا در سطحی محدود، خبر راهاندازی «سامانه نجات مردم و کشور» از سوی سازمان رگولاتوری منتشر میشود. اما بهراستی چند درصد از مردم در نقاط دور و نزدیک کشور متوجه راهاندازی این سامانه شدهاند؟ در همین تهران اگر از مردم بپرسیم، چند نفر در جریان تهدیدات احتمالی و وجود این سامانه قرار دارند؟ از آن عجیبتر کسانی که سیمکارتی ندارند اصولا چطور میتوانند از خدمات این سامانه بهرهمند شده و دنبال مشکل خود بروند؟ چرا سازمان رگولاتوری از جیب اپراتورهای موبایل، به میزان سهم سیمکارتهای بیهویتی که به بازار ریخته و سودش را بردهاند، بودجه قابل ملاحظهای برای تبلیغات گسترده و آگاهسازی عموم مردم تدارک نمیبیند؟ اینها مسایلی است که سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی هنوز پاسخی برای آن ارایه نکرده است.
بهراستی و به موجب قانون که وظیفه نظارت بر حسن عملکرد اپراتورها و حفاظت از حقوق مشترکان را به دوش سازمان رگولاتوری گذاشته، آیا مردمی که قربانی سودجویان شدهاند، نمیتوانند از این سازمان و مدیران مربوطه به علت کندی و سستی در اجرای مسوولیتهایش شکایت کنند؟ آیا رگولاتوری هیچ سهمی در شکلگیری و تداوم معضل پیچیده سیمکارتهای بیهویت ندارد؟
آیا همانطور که پیشتر سوال شد، همان تعداد کاربری هم که متوجه وجود چنین سامانهای شدهاند، در دوری ناتمام باید هر 10 روز یکبار سری به این سامانه بزنند تا مطمئن شوند هنوز قربانی نشدهاند؟
این در حالی است که سازمان رگولاتوری همچون بسیاری از رگولاتورهای دنیا میتوانست و هنوز هم میتواند، تمام مسوولیت کمکاری و سوءاستفاده از سیمکارتها را به عهده خود اپراتور بگذارد و جرایم سنگینی بابت هر گونه کوتاهی و تحمیل هزینه به دولت و مردم را متوجه آنها کند. اما اکنون اپراتور تخلف میکند، سود ناشی از سوءاستفاده را هم میبرد! این مردم و دولت هستند که باید هزینه سودجویی و درگیری با معضلات بعدی را از جیب خود و بیتالمال بدهند!
آخر مگر میشود اپراتور نداند چه تعداد سیمکارت را از چه کانالی و در اختیار کدام نماینده فروش خود گذاشته است. مگر اکنون اپراتورها تکتک شمارههای خود را زیر نظر نمیگیرند که مبادا شمارهای، رند، نیمهرند یا به قول بازاریها حتی خوشآهنگ از زیر دستشان در رفته و با قیمت معمول روانه بازار شود؟
اگرچه در خصوص میزان توفیق این طرح و از جمله اجرای صحیح بحث تطبیق کد ملی با سیمکارتهای بیهویت، ناگفتهها و مسایل زیادی باقی مانده، اما به هر حال رگولاتوری باید بداند که قانونا، عرفا و شرعا در قبال این کار ناتمام مسوول است. (منبع:عصرارتباط)