سال مانعشناسی در بخش فاوا

عباس پورخصالیان - بخش سوم شعار سال ۱۴۰۰، مانعزدایی (از فرایند تولید و خدمات) است.
اما برای هر نوع مانعزدایی، نخست باید مانعشناسی موردی و محلی کرد، موانع شناخته شده را دستهبندی کرد، وزنه هر مانع را براساس الگوریتمهای اولویتیابی پیدا و محرز کرد سپس دید با چه سازوکاری باید مانع و موانع را پشت سر گذاشت.
بنا به تعریف، آنچه مخل پیشرفت اجرا و عملیاتی شدن برنامهها و پروژهها باشد، مانع به شمار میآید.
منظور از مانعزدایی نیز هموارکردن مسیر توسعه اقتصاد بخش و در نهایت اقتصاد ملی است برای ایجاد و انباشت ثروت از طریق کاربرد رایانش دیجیتالی در فعالیتهای اقتصادی، بهگونهای که جامعه اطلاعات کشور از منافع آن برخوردار شود و به اهدافی فراتر از اشتغال کامل و افزایش درآمد ناخالص داخلی، به مناسبات انسانی در تعاملات میانفردی و پایداری، امنیت، عدالت، رفاه و کیفیت زندگی برای همه شهروندان دست یابد. [درمورد مفهوم توسعه رجوع شود به وبگاه زیر:
https://caled.org/economic-development-basics]
برای دست یافتن به اهداف توسعه میبایست مانعها و چالشهای اقتصاد بخش و در مجموع موانع و چالشهای توسعه اقتصاد دیجیتالی شناسایی شوند.
برای تفکیک مانعها از چالشها باید در نظر داشت که مانع، هستاری مستقل از ما و باشنده در محیط پیرامون انسانها و در تعاملات انسان و محیط است. تا هنگامی که موانع موجودند و رفع نشدهاند، بازدارنده عمل و اقدام برای رسیدن به اهداف میانی پروژه هستند؛ ولی چالش، مقوله دیگری است. چالش، مانع نیست! چالش نیروی محرکی است که وجودی مستقل از ما و جایی خارج از ذهن ندارد، بلکه دریافت و برداشتی درونی از مشکلات واقعی و خواست و تلاشی مدیریتی است که تمام توان را به مبارزه میطلبد و مدیران و مجریان را به ارایه پاسخ معقول، راهحل درست و کنش مناسب وامیدارد.
مانع را اگر بتوان، باید از میان برداشت و اگر نتوان برخی از موانع را از میان برداشت باید به گونهای از آنها پرهیز کرد؛ یا آن را دور زد و یا انکار کرد! به هر صورت باید از موانع درگذشت. برای مثال، در قرارگرفتن در وضعیت بنبست و مواجهه با سد معبر، میتوان به زور متوسل شد، مانع را زدود یا تخریب کرده یا در آن رخنه کرد، روزنهای ایجاد کرد و از بنبست گریخت، ولی اگر توفیق گریز حاصل نشد نباید در بنبست درجا زد، مقصریابی و مچگیری کرد و به توقف در بنبست ادامه داد. برعکس، اگر بشود باید از روی بعضی از مانعها پرید یا آنها را دور زد و یا از راه آمده، برگشت و ورای مانع، آزادراهی جستوجو کرد و مانع را به حال خود واگذاشت.
در حالی که مانع، شخص را از پیشروی باز میدارد، جلوی ادامه حرکت را میگیرد و پویش مجریان را برای مدتی متوقف میکند، چالش کارکردی پیشران دارد و مجریان را از درون به تحرک بیشتر و کاراتر سوق میدهد.
مانعها را تا جایی که در قدرت مجری است باید پیشاپیش (پیش از آغاز اجرای پروژه) برطرف کرد و در حین اجرای برنامهها باید کاری کرد که موانع موردی حتیالمقدور بی اثر شوند؛ ولی از چالشها باید استقبال کرد.
تفوق بر موانع با کنار زدن و بیاثر کردن آنها ممکن میشود؛ اما تفوق بر چالشها با توانمندسازی و ارتقای توان مجریان.
نمونهای از مانع: ماده 14 قانون اختیارات و وظایف وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات (مصوب 1383 مجلس) است که نهادهای «فرادولتی» را از رعایت مفاد این قانون مستثنا میکند ولی مرجعی را برای مدیریت منابع کمیاب مخابرات و ارتباطات مورد نیازِ نهادهای مستثنا شده تعریف نمیکند. این (به اصطلاح) «قانون» مانعی است بزرگ برای توسعه شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات و مخل اجرای عدالت ارتباطی در کشور.
در چنین وضعیتی، مقرراتگذاریِ بالنسبه درست در بخش مخابرات و ارتباطات کشور، یک چالش واقعی برای تنظیم مقررات بخش و توسعه پایدار شبکه ملی اطلاعات کشور است.
کوشش برای شناسایی، دستهبندی و اولویتگذاری موانع باید بالاجماع انجام شود.
خطاست اگر فاز شناسایی موانع را فراموش کنیم و بگوییم موانع توسعه کشور قدیمی هستند و فقط کافی است که فیالبداهه فهرست شوند.
و خطاست اگر این کار را تکی و فرادا انجام دهیم.
مانعشناسی، دستهبندی موضوعی و اولویتگذاری موانع برای رفع منظم و سلسلهمراتبی آنها از جمله نخستین اقدامات تصمیمسازان و مشاوران مجریان است که باید به یاری سهمداران و دستاندرکاران بخش فاوا صورت پذیرد.
موانع (برای نمونه)عبارتند از:
- مانع زبانی: نخستین مانع در این مرحله، رسیدن به زبانی مشترک برای همسویی و همگرایی در مبادله اطلاعات، تفهیم و تفاهم در میان ذینفعان و دستاندرکاران است.
- مانع قانونی: خلأ قانونی، وجود قوانینی ناقص یا ناکارآمد.
- مانع سازمانی: وجود سازمانهایی نابسامان در بخش خصوصی و در دولت.
- مانع لجستیکی و پشتیبانی به موقع: عدم شکلگیری مدیریت زنجیره تامین.
- مانع تخصصی: عدم توسعه منابع انسانی.
- مانع فنی: در نظر نگرفتن طول زمانی چرخه حیات فناوری موجود و عدم پیشبینی به موقع فناوری جایگزین.
- مانع راهبردی: عدم تعریف راهبرد دوران گذار در عبور مقرون بهصرفه از وضعیت نامطلوب به وضعیت مطلوب در آینده.
- مانع مدل کسبوکاری: گزینش یاریرسانان ضعیف، برونسپاری امور حیاتی شرکت به صورت نادرست و غیرقابل کنترل.
- مانع رقابتپذیر شدن: استفاده از رانتهای دولتی و تکیه بر انحصار
- ...
(منبع:عصرارتباط)
- ۰۰/۰۱/۲۵