سهم ما از فاز نهایی پروژهها

علی شمیرانی - این روزها تصویر به مراتب دقیقتر و شفافتری از سرنوشت پروژهها، طرحها و قوانین به دست آمده که نمیدانم میتوان این تصویر را به حساب شبکههای اجتماعی، گسترش ارتباطات، ظهور آثار دیوانسالاری، کشمکشهای اقتصادی، فساد، تسویهحسابهای سیاسی یا همه این موارد گذاشت.
ما اکنون با خرواری از سامانهها، طرحها، قوانین، مصوبات، دستورالعملها و برنامههایی در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات مواجه هستیم که وارد فاز نهایی خود شده یا میشوند. البته اینجا منظور از فاز نهایی، فاز بهرهبرداری و اجرا نیست، بلکه منظور از فاز نهایی، مرحله پاسکاری، شکست و فراموشی است.
تجربه نشان میدهد، فاز نهایی طرحها، پروژهها، سامانهها و ... که طراحی و تصویر کلان و نهایی آنها بهدرستی برآورد و تقسیم کار نمیشود، به این شرح است: یک سازمان و مسوول اعلام میکند وظیفه من طراحی بخش فنی و زیرساختی بوده است و مدعی میشود این کار را بینقص انجام داده، سازمان و مسوول دیگر میگوید ما امکانات و بودجه را دادیم و کمکاری نکردهایم، مسوول دیگر اعلام میکند وظیفه ما تصویب دستورالعملهای لازم بوده و این کار بینقص انجام شده و بقیه همکاری نکردهاند. در نهایت آن بقیهای که متهم به عدم همکاری میشوند اما این سیکل را کامل کرده و مدعی میشوند طرح/قانون/سامانه مذکور دارای اشکالات و ضعفهای متعددی است که نهتنها نیاز آنها را رفع نمیکند، بلکه مشکلات بیشتری نیز ایجاد میکند. البته گاه در این مرحله وارد فاز تشکیل کارگروهها و امضای تفاهمنامهها و وصلهپینه کردنهایی میشویم که خود شاید بیش از اجرای کامل طرح مذکور به طول میانجامد.
برخی از موارد اما اینگونه نیستند و بلافاصله به این مرحله که میرسند، وارد «فاز نهایی!» خود یعنی سکوت و خاموشی شده و پس از چند مصاحبه انتقادی، بیفایده و گاه برچسبهای سیاسی، بهکل از دستور کار خارج شده و به خاطرهها میپیوندند.
آری! این سرنوشت آشنا و غمانگیز و تکراری بسیاری از برنامهها و طرحها در حوزه فاوا و بعضا دیگر حوزهها است که در نهایت نه معلوم میشود مسوول اصلی و نهایی که بوده و نه خاطی یا خاطیان.
مستند این مدعا نیز آن است که تاکنون بعید است کسی به خاطر بیاورد فرد مسوولی بابت عدم اجرای طرح یا قانونی از کار برکنار، توبیخ یا ملزم به جبران خسارت و کمکاری خود شده باشد.
این میان منابع، امکانات، پول، زمان و فرصتهایی که به هدر میروند و از قضا پیگیری و محاسبه آنها جز تولید تلی از کاغذ در قالب مکاتبات، گفتوگوها، گزارشها و تحقیق و تفحصها که حاصل عمده آنها چیزی جز سردرد و افسوس نیست، نیز میشود سهم ما!
(منبع:عصرارتباط)
- ۹۷/۱۰/۱۷