صف که جدا باشد، سنتی و سایبری ندارد

علی شمیرانی - آنقدر عصبانی بود که نگران بودم هر لحظه سکته کند. بلند بلند میگفت امروز در فلان اداره بودم. پوستم را کندند.
از این اتاق به آن اتاق شوت میشدم و از هر کارمندی هم که سوال میکردم یا اصلا سرش را بلند نمیکرد جواب بدهد، یا میگفت شماره بگیر بنشین تا نوبتت شود. برخی هم لحنی تحکمآمیز داشتند و انگار با نوکرشان حرف میزنند و از آن بدتر برخی هم که خیلی آرام قصد راهنمایی داشتند حرف را به جاهای باریک میکشاندند و من حرفشان را قطع میکردم چون اهل رشوه و پول دادن نیستم.
آرامش کردم و گفتم به هر حال همه جا آدم خوب و بد پیدا میشود، این وضعیتی آشنا برای بسیاری از ما مردم است. بهخصوص در اداراتی که کارتان گیر مجوز و دادن پول عوارض و جریمه است، کار به مراتب سختتر است و به همین جهت برخی با گردن کج در گوشهای آرام همچون یک مجسمه نشستهاند تا مبادا کارمند مربوطه عصبانی شود و چنان گرهای در کارشان بیفتد که باز کردنش ناممکن شود.
اما این وضعیت یک دلیل روانشناختی دارد و برای درک وضعیتی که در آن افتادهایم باید از منظر آن کارمند به موضوع نگاه کنیم.
واقعیت آن است که هر کس از در ادارهای وارد شده و شماره میگیرد و منتظر رسیدگی به کارش میشود، از نظر بسیاری از کارکنان آن اداره، کارهای نیست و آدم مهمی محسوب نمیشود!
البته که اشتباه نمیکند و حق دارد اینگونه فکر کند. چون اگر آدم مهمی بود اصلا در صف نمیایستاد. چون یا در اتاق رییس کارش راه میافتاد و یا اینکه با یک تلفن از قبل هماهنگ و معرفی میشد و سپس نماینده آن فرد مهم پیگیر اموراتش میشد.
بیایید یک لحظه با هم مرور کنیم. تاکنون در کدام اداره که خدمات عمومی میدهد، یک مقام آشنا را در کنار خود و در صف انتظار دیدهاید؟ فکر کنم هیچوقت.
همین جدا بودن صف نیز برای کارمندان سودجو کفایت میکند تا به راحتی تشخیص دهند فردی که شماره گرفته و در صف انتظار است، فرد مهمی محسوب نمیشود و میتوان با صدای بلند با او حرف زد، میتوان جواب سربالا به او داد، میتوان درخواست رشوه کرد و هزار و یک مساله دیگر.
آری، برخی کارکنان ادارات پس از سالها کار آموختهاند که در صفهای انتظار، خبری از مسوولان و افرادی که امکان برخورد با رفتارهای نادرست و غلط آنها را دارند، نیست. کار آنها در جای دیگری خارج از صفها راه میافتد و اطلاعات و درخواستهایشان از طرف روسا وارد شده یا به آنها ارجاع میشود.
به نظر شما وقتی چنین فرهنگی در همه جای کشوری حاکم شده است، چه آن صف سنتی باشد چه الکترونیکی، آیا زمینه برخوردهای نادرست برچیده شده و شاهد عدالت خواهیم بود؟
بگذارید این مطلب را با یک پرسش به پایان ببرم. شبانهروز بر طبل بهکارگیری فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی در کشور کوبیده میشود و تحقق دولت الکترونیکی را زمینهساز شفافیت و رفع فساد و حرفهایی از این دست عنوان میکنند، سوال من اما این است، آیا در کشورهایی که رتبه فساد آنها پایین و رتبه شفافیت آنها بالا است، تا قبل از ظهور فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی، آن کشورها غرق در فساد بودند و ICT نجاتشان داد؟!
پاسخ منفی است. ما باید انبوهی از روالها و فرهنگها را اصلاح کنیم وگرنه صف چه فیزیکی باشد چه سایبری، برای برخی تفاوت نمیکند. نمونههایش را در واگذاری میلیاردها دلار 4 هزار و دویست تومانی، ثبتنام خودروها، واردات و غیره دیدهایم و البته خواهیم دید.
بیایید واقع بین باشیم، ما قبل از تغییر ابزارها به اصلاح رفتارها نیاز داریم. (منبع:عصرارتباط)
- ۹۷/۰۷/۰۸