ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

ضرورت کار سامان‌مند روی ویکی‌ها

| چهارشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۸، ۰۹:۱۷ ق.ظ | ۰ نظر

عباس پورخصالیان - ویکیها، رسانه اجتماعی هزاران کاربر جویای نام و میلیاردها انسان جویای دانش‌اند. قدرت و چشم اسفندیار اغلب آنها، یکی است: باز بودن به روی همگان برای تدوین ویرایش! از این گشودگی باید برای گفتن و رساندن پیام درست استفاده کرد.

دانشجویان و مترجمان ما اگر در گذشته به فرهنگ لغات رو میآوردند تا مشکلات زبانی متن مورد ترجمه خود را بفهمند یا برطرف کنند، امروزه به در جستوجوهای خود در وب، به ویکیها برمیخورند.

مثال: بگو “disruptive innovation” یعنی چه؟

اصطلاح انگلیسی “disruptive innovation” یا اصطلاحِ “disruptive technology” حاوی همیافتها و مفاهیمی آنقدر مهم هستند که در باره آنها در زبانهای مختلف، چندین کتاب نوشته‌اند و مینویسند به‌علاوه این که تکواژی مستقل در ویکی‌پدیا هم دارند.

بدیهی است که معنی“disruptive innovation” وابسته است به معنی صفتِ”disruptive”.

همه بار معناییِ “disruptive innovation” یا  “disruptive technology” روی صفتِ”disruptive”   سنگینی میکند. معنی ”disruptive” را اگر در فرهنگ انگلیسی فارسیِ هزاره جستوجو کنیم، میبینیم آمده است: «آشوبگر، اخلالگر، خُردکننده و بنیانکن». خود فعلِ to disrupt هم همانجا به معنی «گُسیختن، پاره کردن، مختل کردن، قطع کردن، برهم زدن، وقفه ایجاد کردن، آشفتن، شکاف ایجاد کردن و تجزیه کردن» آمده است.

معادل “disruptive innovation” و “disruptive technology” در فارسی

با عنایت به نکات پیش گفته نتیجه میگیرم که معنی “disruptive innovation” در فارسی باید بشود: «نوآوری گسستآفرین» و اگر بجای « گسستآفرین» مترادفهای آن را بنشانیم، (برای مثال) میشود: "نوآوری انقطاعآفرین"، "نوآوری انقطاعی"، یا "نوآوری اخلالگر".

به همین ترتیب، معنی“disruptive technology” هم میشود: فناوری انقطاعی، فناوری آشوبگر، فناوری بنیانکَن یا فناوری بنیانبرانداز!

زرشک طلایی برای مترجمان کتاب “disruptive technology”

حال بیاییم سری به کتابخانه وکتابفروشیهای اینترنتی بزنیم و ببینیم، مترجمان ما چه معادلی را برای “disruptive technology”  پسندیده اند؟

پاسخ: «فناوری تحولآفرین»!

ویژگیهای کتابشناختی کتاب "فناوریهای تحولآفرین"

مؤلفان: الکس مارس، پیتر بیسون، جاکوئز بوگین، مایکل چوی، جیمز مانیکا، ریچارد دابس؛ ناشران: وینا، آتی‌نگر، مترجمان: فاطمه ثقفی، رامین مولاناپور؛ رده‌بندی دیویی: 338.9؛ سال چاپ: 1395؛ نوبت چاپ: 1؛ تیراژ: 1500 نسخه؛ تعداد صفحات: 256؛ قطع و نوع جلد: وزیری (شومیز)؛ شابک 10 رقمی: 6007631397؛ شابک 13 رقمی: 9786007631393؛ کد کتاب در گیسوم: 11239409

 

سپس اگر  معادل فارسی “disruptive innovation” را در ویکیپدیا جستوجو کنیم، میبینیم که آنجا هم همان معادل نادرست قبلی آمده است: «نوآوری تحولآفرین»!

هیهات! "تحولآفرین" کجا و disruptive  کجا!

«Traduttore, traditore!»

اینجا، میتوان به یکی از جملات قصار پر بسامد در زبانهای اروپایی اشاره کرد که در اصل ایتالیایی ست، و میگوید: «Traduttore, traditore»؛ یعنی: "مترجم، خیانتکار است".

علت اطلاق خائن به مترجم این است که از لحاظ نظری، ناممکن و محال است بتوان مفاهیم و عبارات زبان مبداء را صددرصد وفادار به اصل، به زبان مقصد منتقل کرد. همه جَلال و ضَلال کارِ ترجمه، دقیقاً در همین نکته نهفته است: در توانایی و ناتوانی مترجم!

لذا میتوان گفت: اگر ترجمه صد در صد وفادار به اصل، محال است، باید از ملاک تطابق صددرصدی ترجمه با اصل، درگذشت و به نودوچند درصد تطابق با اصل، باید رضایت داد. پس هر مترجم، خیانتکار نیست!

بلکه خیانتکار، مترجمی است که متن زبان مبداء را خوب نفهمیده، میآید ترجمهای غلط از زبان مبداء در زبان مقصد ارائه میکند. اما کار برخی از مترجمان، از خیانت گذشته و (به قول مترجم محترم آقای غبرایی) به جنایت رسیده، زیرا خلاف منظور زبان مبداء را در زبان مقصد منعکس میکنند.

در این اوضاع و احوال، از خود باید بپرسیم: چهطور ممکن است، دانشجوی ایرانی یا مدیری در ایران، از خواندن عنوانِ «نوآوری تحولآفرین» بتواند بار معنایی تکاندهنده و هشداردهنده “disruptive innovation”  را که باید اخلالگری، آشوبناکی، گسستآفرینی و انقطاعی بودن نوآوری را برساند، درک کند؟ معلوم است که مدیر بیچاره با مطالعه آن کتاب و این تکواژ ویکیپدیا نخواهد توانست به برداشت و درک درستی از اصل ماجرا برسد؛ مگر با سعی و خطایی گران‌بار یا با درنگ و تأمل در منابع دیگر!

هشدارِ “disruptive innovation”

اگر شما مدیر عامل شرکتی بزرگ در بخش فاوا یا سهامدار چنین شرکتی هستید، حق دارید از مقوله “disruptive innovation”  هراسناک باشید!  چون هر آن ممکن است یک استارتآپ کوچک بیاید نوعی نوآوری "دیسراپتیو" را عَلَم کند و یک شبه، بازار شما را کساد! و خود تقدیر بازار را به میل خویش رقم زند.

اما اگر شمای مدیر، بههوش باشید نه تنها از یک “disruptive innovation” هراسناک نیستید، بلکه همواره میکوشید پدیدههای دیسراپتیو را بو بکشید و رصد کنید تا بهموقع خنثی کنیدشان یا پیش از رقبا، خود، آن “disruptive innovation”  را به دست گیرید و به خدمت درآورید. اما باید آگاه باشید که در هر صورت یک “disruptive innovation”  همواره اخلالگر و همیشه گسستآفرین است. پس اگر شما بهموقع به سراغش بروید، میتوانید شرایط گذار از وضع حاضر به وضع آینده را آماده و اخلال و آشوب گذار را به حداقل رسانده و دگرگونیهای حاصله را با کمترین هزینه مدیریت کنید و برتری خود را در بازار، کماکان حفظ کنید!

اما اگر یک کارآفرین کوچک بخواهد از غفلت غولهای خفته و راحت و بیخیال چنبره زده بر بازار، استفاده کند و یک “disruptive innovation”  را همچون حربهای علیه پیشکسوتان بازار به خدمت بگیرد تا شما و دیگر شرکتهای بزرگ فعال در بخش را ناگهان غافلگیر و نابود کند، بدا به حال شما!

تمام فلسفه ساختن و راه انداختن پارکها و پردیسها و شتابدهندههایشان از طرف غولهای بازار و با سرمایهگذاری دولت، همین یافتن بهموقع و عَلَم کردن درستِ پدیده “disruptive innovation” و“disruptive technology” است.

امان از بیاحتیاطی یارگان ویکیها 

چرا برخی از اعضای جامعه نویسندگان و ویراستاران ویکیپدیای فارسی این قدر بیاحتیاط هستند که قدر و منزلت فعل خود را نمیشناسند و حرمت حریم دانش را نگه نمیدارند؟ به خود حتی زحمت تورق در لغتنامه را هم نمیدهند و فقط نگاه میکنند ببینند مردم کوچه و خیابان چه میگویند و روزنامهها چه مینویسند و همان کلمه عامیانه را وارد زبان علم، دانش و فناوری میکنند. در نتیجه این شلختگی: تحول، (به غلط) هم معادل disruption شده است و هم برابر با خیلی دیگر از اصطلاحات علمی، ازقبیلِ : Transformation،Change  و ...!  مثلاً نگاه کنید به اصطلاح «مدیریت تحول» معادل “Change Management” در ویکیپدیای فارسی!

دو سال پیش در 18 شهریور 1396 در مقالهای در عصر ارتباط، ذیل عنوان «منظور جهرمی از “تحول دیجیتالی” چیزی نیست جز «ترادیسی دیجیتالی» نوشتم: Transformation به معنی تحول نیست بلکه اصطلاحی است علمی معادلِ ترادیسی به معنی فرارفتن از یک "دیس" یا یک شکل (Form) و گذار به ریخت و شکلی دیگر.

لزوم سرمایه‌گذاری روی اصلاح ویکی‌ها

لذا به خاطر اهمیت ویکیها، باید روی اصلاح آنها سرمایهگذاری کرد. ویکیپدیا امروزه نه تنها بزرگترین دانشنامه و غنیترین دائرهالمعارف جهان است، بلکه "مردمسالارترینِ" آنها نیز هست، زیرا به میلیاردها کاربر وب اجازه میدهد، دستی باز در تدوین، غنیسازی و ویرایش آن داشته باشند. اما "چشم اسفندیارِ" ویکیپدیا هم درست همین گشایش و گشودگیِ یارگان نویسندگان و ویراستاران‌اش است. اگر این یارگان، متشکل از انسانهایی بیشتر عالم و صادق و مصلح باشد، مجموعه درستی از دانش به دست میدهد ولی اگر در میان آنها، افرادی مغرض، خودخواه، مغرور و دغل باشند، آب را از سرِ چشمه، برای همه گِل میکنند.

ویکی، گردآورنده معارف تاکنونی و مخزن دانشهای موجود انسان معاصر است و لذا فاقد نواندیشیهای هنوز محقق نشده و نوآفرینیهای در دست اجرا ست.

اقسام متنوعی از ویکی در وب جهانگستر وجود دارند، مثلِ: ویکیپدیا، ویکشنری، ویکیدیتا، ویکیمِدیا، ویکیمانیا، ویکیسُرس و بسیاری دیگر. اینها معمولاً نخستین منابعی هستند که کاربر جستوجوکننده منابع اینترنت به سراغ آنها میرود؛ و چون که اغلب کاربران، دچار افسون ملاقات نخست هستند، محتوای ویکیها بسیار تأثیرگذار ند.

از این رو: من اگر جای وزیر ارشاد یا مقامی تعیینکننده در میان جامعه مدرسان حوزه‌های علمیه بودم، و حرف و پیامی برای رساندن به انسان مدرن داشتم، میآمدم هزاران نخبه دانای در استخدام دولت و حوزههای علمیه را وادار میکردم با برنامه و به طور سامانمند، اولاً: برای اصلاح ویکیها بکوشند؛ و ثانیاً: محتوای آنها را برای رسیدن به اهداف بشردوستانه غنی کنند. 

  • ۹۸/۰۸/۰۱

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">