«عصر ارتباط» و یک گرم طلا

علی شمیرانی - سیاهنما، منفیباف، همیشه معترض، همیشه نیمه خالی لیوان را میبینید. کارتان شده فقط ایراد گرفتن. این همه کار انجام شده را نمیبینید. مطالب یکطرفه منتشر میکنید، شکایت میکنیم، شما را دعوت نمیکنیم و ...
اینها بخشی از نظراتی است که در قالب انتقادهای مستقیم و غیر مستقیم نثارمان میکنند. محور تمام این انتقادات هم فشار برای سکوت و سانسور است. ما البته چشم و گوشمان از این حرفها و برخوردها پر شده است و عصرارتباط هم بعد از 15 سال انتشار دیگر بیدی نیست که از این بادها بلرزد. این بهای کار حرفهای است که باید بپردازید.
مدتها بود که دنبال فرصتی برای طرح این موضوع بودم که خط و ربط عصر ارتباط چیست و نخستین هفتهنامه ICT ایران به کدام سو میرود؟
برای پرداختن به این موضوع مقدمهای لازم است. بدون هیچ رودربایستی رسانههای کشور امروز به چهار گروه تقسیم میشوند.
گروه نخست، نشریات ارگانی: بخشی از رسانههای کشور (اعم از چاپی و الکترونیکی) نشریاتی هستند که وابسته به بودجههای کشوری یا ارگان خاصی هستند. در واقع هزینه گرداندن این نشریات از محل درآمدهای یک نهاد خاص تامین میشود و لذا مشکلی به اسم درآمدزایی وجود ندارد. این نشریات منتشر میشوند تا به عنوان بولتن تبلیغاتی یک نهاد دولتی، عمومی یا شهری، صرفا به دفاع از عملکرد ارگان وابسته و دفع حملات احتمالی بپردازند. پس دایره مخاطبان این نشریات محدود و مشخص بوده و اصولا دغدغهای از جهت مخاطب ندارند. لذا بود و نبود این نشریات نه محسوس است و نه فاجعه و اخبار را میتوان از سایت روابط عمومی ایشان نیز دنبال کرد.
گروه دوم، نشریات حزبی: بخش دیگری از رسانههای کشور نشریات حزبی یا سیاسی هستند. این نشریات از حمایتهای مالی یک طیف فکری خاص فعال در اقتصاد برخوردار هستند و هدف از انتشار آنها علاوه بر کسب سهم از قدرت سیاسی، حمایت از کسبوکارهای وابسته به آن جریان خاص است. این نشریات نیز اگرچه دغدغه افزایش دایره مخاطبان خود را دارند، اما از نظر مالی حمایتهای پنهان و زیادی دارند.
گروه سوم، نشریات خصوصی وابسته: امروزه در کشور کم نیستند نشریاتی که خصوصی محسوب شده و از بودجههای ارگانی و حزبی هم برخوردار نیستند. اما این نشریات برای حفظ و بقای خود، راه را نه در جذب مخاطب که صرفا در جذب پول یافتهاند. راهکار این نشریات فروش صفحات و اخبار به شرکتهای خصوصی و دولتی و هر آنچه که بتوان بابت آن پول گرفت، است. برخی از این نشریات چیزی فراتر از کاتالوگهای تبلیغاتی و دروغین نیستند که شبانهروز در پوشش رنگ و لعاب به اصطلاح حرفهای، در حال انتشار رپورتاژآگهی هستند. تعداد این نشریات نیز البته کم نیستند.
گروه چهارم، نشریات خصوصی مستقل: این دسته از نشریات مانند گروه سوم خصوصی هستند، اما بنای سیاست کاری خود را «نشریه یک بنگاه اقتصادی است» نگذاشته و مشغول خبرفروشی نیستند. حال پرسش اینجاست که گردش اقتصادی این نشریات که کوچکترین بخش رسانهها را نیز تشکیل میدهند چیست؟ پاسخ احترام به شعور و خواست مخاطب است. اما این جمله چه معنایی دارد؟ معنای این جمله تلاش برای انعکاس اخبار صحیح و واقعی از جامعه هدف نشریه، جذب حداکثری مخاطب و استقلال حداکثری تحریریه از بخش بازرگانی نشریه است. هدفی که عصر ارتباط آن را پیش گرفته است.
با این مقدمه، حال پاسخ به این پرسش که چرا هفتهنامه عصر ارتباط رویکرد عموما تحلیلی و انتقادی به وقایع حوزه ICT دارد، روشنتر میشود. این پرسش سه پاسخ دارد. نخست این که بخش عمدهای از رسانههای کشور از قالب خبرگزاری و جراید گرفته تا سایتها و کانالهای تلگرامی با تعاریفی که ذکر شد، کار پوشش اخبار تبلیغاتی را به عهده گرفته و مخاطبان در این خصوص با بمباران این اخبار مواجه هستند. به همین علت است که گاه تا 90 درصد محتوای این نشریات کاملا یکسان هستند!
پاسخ دوم این که هفتهنامه عصر ارتباط مانند بسیاری از نشریات، جسم بیجانی روی موج اخبار نیست؛ امواج و حاشیههایی که گاه با هدف دورکردن و فراموشی ذهن جامعه از موضوعات اصلی به سمت نشریات سرازیر میشود. ما معتقد به هدفهای روشن و مشخص هستیم و پاسخ سوم این که اصولا منش نشریات مستقل با نشریات ارگانی، حزبی و خبرفروش متفاوت است.
در نهایت این که دنیای پرهیاهوی امروز خبر، چیزی شبیه به معدن طلاست که از هر هزار کیلوگرم سنگ معدن، تنها یک تا سه گرم طلا به دست میآید و ما نیز تلاش میکنیم تا به جای انبوهی از اخبار، همان یک گرم را به مخاطب عرضه کنیم و با این تعریف تکلیف عمده مخاطبان ما نیز روشن است.
سال نو مبارک!
- ۹۵/۱۲/۲۶