غولهای فناوری در آستانه تسخیر آموزش و پرورش

نادر نینوایی - فناوری در دو دهه اخیر با سرعتی باورنکردنی رشد کرده است و امروز به جرات میتوان گفت که هیچ موضوعی وجود ندارد که فناوری در آن ورود نکرده باشد.
از مباحثی همچون دولتالکترونیکی و بیمه الکترونیکی گرفته تا ارتباطات الکترونیکی و البته آموزش الکترونیکی و به کل تمام آنچه که بشر با آن سرو کار دارد این روزها همگی به شکل تنیدهای با فناوری پیوند خوردهاند. اگرچه یک روی این سکه روی خوب داستان است و به موجب آن فناوری باعث تسهیل امور و ایجاد شفافیت شده است اما روی دیگر این سکه دسترسی به اطلاعات داخلی کشورها و وجود حجم عظیم پایگاههای داده که اطلاعات آنها عمدتا در اختیار غولهای سایبری مشهور به «گافتام» (یعنی: گوگل – آمازون – فیسبوک – توییتر - اپل و مایکروسافت) است باعث شده که در این زمینه احساس خطر کنیم.
واقعیت این است که از یک سو شرکتهایی که این دادهها را جمع میکنند با در اختیار داشتن این داراییهای ارزشمند میتوانند خدمات هدفمندتر و شخصیسازی شدهای را بر اساس نیاز و سلیقهمان ارایه دهند و از سویی دیگر میتوانند از این اطلاعات صرفا در جهت منافع خود استفاده کرده و با نادیده گرفتن حریم شخصی ما به فکر سواستفاده نیز باشند. برای مثال هم اکنون در حوزه امور بیمه خدمات درمانی در سنگاپور برخی شرکتهای بیمهای قصد دارند تا با جا دادن تراشهای مخصوص در دست یا بازوی بیمهشوندگان مرتب قند خون و سایر مشخصات سلامت فیزیکی بیمهشوندگان را بسنجند تا پیش از بروز بیماری به کمک بیمهشوندگان بیایند یا به افرادی که چربی بالایی دارند پیشنهاد دهند که برای تخفیف در هزینه بیمه، مسافتی را روزانه بدوند . شاید در نگاه اول این امر اقدامی مفید به نظر برسد اما روی دیگر این به ظاهر خدمات، تاریک بوده و گفته میشود شرکتهای بیمه پس از دریافت الکترونیکی اطلاعات افرادی که به دلیل ژنتیک یا هر علت دیگری شانس ابتلایشان به بیماریهای پرهزینه زیاد است از بیمه کردن آنها سرباز بزنند.
در خصوص آموزش الکترونیکی نیز همواره همین ابهامها وجود داشته است یعنی از یک سو شرکتهای آموزشی میتوانند با دریافت برخی اطلاعات در خصوص دانستنیها و یا سطح هوش مخاطبان خود به آنها خدماتی ارایه دهند که با تواناییها، استعدادها و علایق آنها سازگار است و از دیگر سو همواره این احتمال وجود دارد که با دستیابی به این اطلاعات اجازه تحصلی به افرادی که هوش متوسطی دارند و یا توانایی مالی پایینتری دارند ارایه ندهند.
دغدغههای جهانی در خصوص آموزش الکترونیکی
اخیرا یک ریاضیدیان و استاد دانشگاه به نام کتی اونیل در مطلبی به ذکر برخی از دغدغههای موجود در زمینه ارایه خدمات آموزش الکترونیکی پرداخته که نشان میدهد حساسیت در خصوص نحوه عملکرد غولهای فناوری در زمینه آموزش الکترونیکی در تمام دنیا جدی شده است. این استاد دانشگاه معتقد است که غولهای فناوری در سیلیکونولی در حال یک آزمایش بزرگ روی کودکان آمریکایی هستند و ما نباید به نتیجه این آزمایش چندان خوش بین باشیم.
اونیل میگوید: میدانیم که گوگل با عرضه لپتاپهای ارزان و اپهای رایگان، نقش مهمی در آموزش عمومی به عهده گرفته، مارک زوکربرگ، عمدتا از طریق بنیاد چان زوکربرک، سرمایهگذاری وسیعی در فناوری آموزشی انجام داده و نتفلیکس به فکر خلق ابزارهای فناورانه آموزشی الگوریتمی است.
با استناد به همین واقعیتها این ریاضیدان میگوید: درواقع تکنولوژیستها در ابعاد سیاسی و اخلاقی از خودشان هم جلو زدهاند اما شواهدی مبنی بر اینکه کارهایی که میکنند، اثر مثبتی خواهد داشت، در اختیار نداریم.
از نظر این پژوهشگر چه خوشمان بیاید چه نه؛ آموزش موضوعی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. مردم در دو سوی طیف جامعه، کتابهای علمی مختلفی میخوانند و بر مبانی مشترک علمی توافق نظر ندارند و آنچه ما برای یاد دادن به فرزندان مان انتخاب میکنیم، بسته به عقایدمان، متفاوت است. این تاییدی بر وجود برنامه درسی ضد علمی است. سال گذشته وقتی دولت اوگاندا دستور تعطیلی 60 مدرسه از مجموعه شبکه مدارس مورد حمایت آنها را به اتهام آموزش پورنوگرافی و ترویج همجنسگرایی صادر کرد، زوکربرگ و بیلگیتس این موضوع را دریافتند.
از سوی دیگر، دلایل قانونی هم برای نگرانی از نفوذ شرکتهای فناوری در مدارس وجود دارد. این شرکتها در قبال دسترسی به دادهها، خدمات رایگان ارایه میکنند که موجب نگرانی جدی درباره حریم خصوصی است. به ویژه که بدانیم به این ترتیب هر دکمهای که کودکانمان در مهدکودکها و مدارس روی صفحه کلید می فشارند، ردگیری و ضبط میشود.
این پژوهشگر در همین رابطه به ذکر مثالی درباره پسر خود پرداخته و میگوید: پسر من در دبیرستان دانشآموز موفقی است؛ اما در سنین ابتدایی مطالب را دیر درک میکرد و تا کلاس سوم در خواندن ضعیف بود. آیا این مساله باید به طور دایم در پروندهاش ثبت شود؟ آیا الگوریتمهای آینده از این داده برای محاسبه میزان اعتبار بانکی یا فرصت شغلی استفاده نخواهند کرد؟
نکته قابل توجه اینکه در پس ارایه خدمات به ظاهر مفید از سوی غولهای فناوری، زمینه شناسایی و جذب استعدادهای علمی دیگر کشورهای دنیا، از ابتداییترین مراحل درسی و کاملا خارج از اراده و اختیار دولتها نیز فراهم میشود.
مردم به گوگل دروغ نمیگویند!
برای درک بهتر از آنچه امروزه در دنیای پیرامون ما در حال شکلگیری است، ذکر مثالی عمق ماجرای مورد بحث را بیشتر روشن میکند. محقق و نویسنده امریکایی استفان دیویدویتز (Stephens-Davidowitz) معتقد است گوگل "بزرگترین آرشیو اطلاعاتی در باره روح و روان بشر" است. به نظر او « بشر هر لحظه در حال دروغ گفتن است ولی وقتی به سراغ گوگل می رود، رفتارش صادقانه است و درددلهایی میکند که با صمیمیترین دوستاش نیز انجام نمیدهد.»
او که اطلاعات و آمار 5 سال گوگل را مورد مطالعه قرار داده است میافزاید « از طریق گوگل میشود دید چه چیزی برای بشر جالب است یا نگرانش میکند و واقعا چه چیزهای ناگفتهایی در سر می پروراند.»
کنجکاویها و جستجوهای اینترنتی در گوگل نشان میدهد بین واقعیتی که فرهنگ و رسانهها و مذاهب تبلیغ میکنند و حقیقتی که در ذهن بشر مخفی شده است تفاوت آشکار دارد.
از نظر این محقق آمریکایی، میلیاردها پرسشی که مردم مدام از گوگل میپرسد مثل یک سرم دیجیتالی است که در شریانهای بشر وجود دارد.
آمار گوگل صریحا نشان میدهد که برداشتهای عمومی که همه ما با آنها خو کردهایم و بزرگ میشویم وجود کم رنگتری در واقعیت دارند و سلیقهها و دغدغههای بشر چیز دیگری است.
بنا بر تحقیقات وی، آدمها در حین مصاحبه یا سنجش در باره مسایل خصوصی، تمایل کمتری به حقیقتگویی دارند. اما در خلوت خویش و در گوگل به دنبال مسایل و علایق واقعیشان خواهند بود.
او بر اساس آمار و اطلاعات کتابش « همه دروغ میگویند» نشان میدهد که مثلا مقدار حساسیت و تشویش روحی در بین مردم شهرهای کوچک و روستاهای آمریکا بیشتر از مردم ساکن شهرهای بزرگ این کشور است.
تبعات آموزش و پروش جهانی
نکته حایز اهمیت اینکه تولید نرمافزارها و محتوای عظیم، جذاب و به زبانهای مختلف از سوی 5 غول آمریکایی فناوری، در واقع نوعی آموزش و پرورش جهانی را ایجاد کرده که معیارهای مدنظر ایشان را به دنیا حاکم کرده است. موضوعی که با توجه به کندی و ناتوانی حکومتهای مرکزی، خطر حذف آنها از عرصه آموزش و پرورش را نیز مهیا کرده است. به عبارت دیگر نسلهای آینده در پس برنامههای آموزشی و پرورشی جذابی که از سوی این غولهای فناوری عرضه میشود، علاوه بر بیگانه شدن با فرهنگ حاکم بر جوامع خود، در معرض نوعی تحریف و ارایه یکسویه اطلاعات آموزشی و پرورشی نیز قرار میگیرند.
برای مثال در زمینه مترجمهای آنلاین انگلیسی فارسی نمونههای داخلی بسیار ضعیف هستند و گوگل در این زمینه خدمات بهتری را ارایه میدهد. ابوالحسن فیروزآبادی دبیر شورای عالی فضای مجازی چندی پیش در همین زمینه به اظهارنظر پرداخته و خاطرنشان کرد: اکنون مترجم گوگل نسبت به تمام سایتهای ترجمهکنندهای که در کشور وجود دارد بهتر کار میکند، لذا لازم است در بخشهای مختلف برای بهبود شرایط به بخش خصوصی اعتماد شود تا کارهای مختلف از سوی این بخش پیگیری شود. اکنون در تمام دنیا استراتژی دولتها برای بخش IT به نوع تهاجمی است و آنها هدف فتح بازار را دارند. برهمین اساس باید با سرعت بیشتری حرکت کرد.
باتوجه به خدماتی متنوع گوگل و فیسبوک در زمینه آموزش الکترونیکی دور از انتظار نیست که در سالهای آتی تمامی خدمات آموزشی کشور نیز به این سایتهای خارجی سپرده شود و اطلاعات و حریم شخصی کاربران ایرانی به وسیلهای برای انتفاع شرکتهای آمریکایی تبدیل شود.
براساس مطالعات پژوهشهای انتقادی توسط شناختهشدهترین چهرههای علوم انسانی همچون یورگن هابرماس آخرین بازمانده مکتب فرانکفورت رسانههای آمریکایی همواره انتقال فرهنگ مصرفگرای آمریکایی به کشورهای دیگر جهان را در دستور کار خود دارند تا بتوانند در آینده با آمریکایی شدن تفکر جوامع به ارایه خدمات اقتصادی به آنان نیز بپردازند و سلطه فرهنگی را تبدیل به سلطه اقتصادی کنند.
طبیعی است که پس از اعمال سلطه فرهنگی و اقتصادی که بخش مهمی از آن از طریق آموزش و امروزه به لطف آموزشهای فرامرزی و الکترونیکی صورت میگیرد، کشور هدف به نوعی به یک مستعمره تبدیل میشود که بدون حمله نظامی داشتههای خود را به دیگری تقدیم کرده است؛ آنچه که ادوارد سعید پژوهشگر فلسطینی تبار ساکن انگلیس از آن در کتاب فرهنگ و امپریالیسم به عنوان الگوهای پسااستعماری یاد میکند و معتقد است در عصر جدید کشورهای سلطهگر به جای به استعمار کشیدن دیگر کشورها از طریق حمله نظامی از طریق این فرآیند آنها را تحت تسلط و استعمار خود قرار میدهند.
دبیر شورای عالی فضای مجازی با درک این فرآیند تسلط کشورهای استعماری گفته: ما باید در این حوزه با شتاب بیشتری حرکت کنیم، چرا که اگر این اتفاق رخ ندهد خدماتی که دولت باید به مردم ارایه دهد از کشورهای دیگر ارایه میشود. به عنوان مثال اکنون مردم از آدرس رستوران گرفته تا نقشه ترافیک شهر را از سایتی مانند گوگل میگیرند حال اگر در این فضا دولت ورود نکرده و با جدیت عمل نکند، در سالهای آتی مردم تمام امور روزمره (خدمات دولت الکترونیکی) خود را از شیوههایی مشابه این تامین خواهند کرد.
لزوم توجه به ایجاد آموزش الکترونیکی
اما بد نیست بدانید در حال حاضر بسیاری از دانشگاههای آمریکایی با حمایت دولت این کشور اقدام به تولید محتوای آنلاین در زمینههای بسیار متعدد کردهاند که به دو شکل رایگان (بدون ارایه مدرک) و پولی (با مبالغ اندک و ارایه مدرک) در حال جذب مخاطبان از سراسر دنیا هستند. نکته قابل توجه آنکه محتوای این دروس نیز به زبانهای مختلف و در برخی موارد با زیرنویس کشورهای هدف نیز تهیه و در حال عرضه است.
طرفه آنکه محتوای برخی از دروس ارایه شده کاملا هدفمند، منطبق با فرهنگ این کشور و در پارهای موارد با تحریف واقعیات تهیه شده است.
باتوجه به کمبود و در بسیاری از موارد نبود محتوای به روز، منطبق با معیارهای داخلی و جذاب آموزش آنلاین در کشور، لازم است که شرکتهای IT ایرانی از یک سو و دولت از سوی دیگر برای پر کردن جای خالی این خدمت دست به کار شوند. طبیعی است با توجه به فضای بکر و پردرآمد آموزش الکترونیکی در ایران چنانچه شرکتهای خصوصی به این عرصه ورود کنند به لحاظ اقتصادی سودی قابل قبولی به دست میآورند.
از سوی دیگر میبایست در اختیار گرفتن داده را نیز به چشم یک سرمایه بسیار با ارزش دید که میتواند هر آن به خروجیهای ذیقیمت تبدیل شده و یا حداقل مانع شناسایی تواناییهای انسانی و القاء فرهنگ کشورهای مهاجم شود. به این ترتیب سرمایهگذاری برای جمعآوری داده شاید در ابتدا هزینهبر باشد اما در طولانی مدت سودهای کلانی را با خود در پی میآورد.
لذا بجاست که دولتمردان با اقدامات عاجل و گسترده برای جلوگیری از سوءاستفاده از اطلاعات کاربران ایرانی و جذب ایشان به نظام آموزشی فرامرزی (غربی) که اهداف متعدد و پیچیدهای را تعقیب میکنند، تمهیداتی را بیندیشید و با اقداماتی همچون اعطای تسهیلات فنی و هدفمند به شرکتهای معتبر سعی کند که بازار آموزش الکترونیکی کاربران ایرانی را در داخل کشور حفظ کند و نگذارد که اطلاعات و دادههای ایرانی به وسیلهای برای به استعمار کشیدن کشور توسط قدرتهای بزرگ سرمایهای و کشورهای سلطهگر تبدیل شود.
در حال حاضر در خصوص ارایه خدمات دولت الکترونیکی و تجارت الکترونیکی، غولهای موسوم به گافتام امور مربوطه در بسیاری از کشورها را در دست گرفتهاند و حتی در حوزه بانکداری الکترونیکی نیز اپل و فیسبوک با ارایه انواع خدمات پرداخت و اتکا به پولهای مجازی، عملا در حال خارجکردن نظام بانکی و مقرراتی کشورها هستند و حالا نیز زنگ خطر خروج آموزش و پرورش از دست دولتها به صدا درآمده است. (منبع:عصرارتباط)
- ۹۶/۰۴/۲۰