ما را سرکار گذاشتهاید؟

علی شمیرانی - چند سال قبل به واسطهای در مجمع یک شرکت حضور پیدا کرده بودم. قرار بود حسابرس رسمی، گزارش خود از عملکرد آن شرکت را برای اعضای مجمع قرائت کند.
حسابرسها در پایان کار حسابرسی خود در نهایت 4 مدل اظهار نظر میکنند که عبارتند از: گزارش مقبول، گزارش مشروط، گزارش مردود و عدم اظهار نظر.
هر کدام از این نظرات هم بار معنایی خاص خود را دارند. حسابرس در آن جلسه ظاهرا بندهای متعدد از مسایل و مشکلات در حساب و کتاب آن شرکت آماده کرده بود که یک به یک قرائت کند تا مجمع که حکم صاحبان سهام و نظارت بر عملکرد هیات مدیره را داشتند، گزارش عملکرد شرکت زیرمجموعه خود را از یک منبع غیرذینفع و معتمد دریافت کرده و بتوانند اصلاحات و تصمیمات لازم را اتخاذ کنند.
حسابرس حدود 13 بند از مشکلات و تخطی شرکت مذکور را آماده کرده بود. او بند یک را سفت و محکم قرائت کرد و منتظر توضیح مدیر عامل و واکنش اعضای مجمع شد. مدیر عامل نگاهی به رییس مجمع کرد و گفت قربان همان است که در جریانید، همه به جز حسابرس در جلسه خندیدند و گفتند برو بند دوم.
حسابرس بند دوم را قرائت کرد و منتظر شد. مدیر عامل به رییس مجمع لبخندی زد و گفت همان است که خودتان دستورش را دادید، باز هم همه به جز حسابرس خندیدند و گفتند برو بند بعدی.
حسابرس بند سوم را قرائت کرد. مدیر عامل این بار به یک چشمک بسنده کرد و همه باز هم خندیدند و به حسابرس گفتند برو بند بعدی.
حسابرس که مشخص بود به او برخورده و احساس میکرد در حال خواندن جوک است، ذونکنی که در حال قرائت تخلفات از روی آن بود را محکم بست و گفت، باقی هم چیز مهمی نیست و حتما در جریانید! ما را سرکار گذاشتهاید؟
این بار همه با هم خندیدند و موضوع بعدی جلسه شروع شد.
حالا گویی این داستان، حکایت کار بسیاری از مسایل حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات شده است. در یک طرف رسانهها از انبوهی از مشکلات و تخلفات فلان فرد یا کسبوکار اینترنتی مینویسند و فردایش او را در حال یک سخنرانی با حضور برخی مدیران دولتی رویت میکنند.
پلیس از فلان سایت شکایت میکند و در حالیکه نمیداند چه بر سر شکایتش آمده، گردانندگان آن سایت در حال فالوده خوردن با تعدادی دیگر از مدیران هستند.
شهرداری از بیقانونی و بلاتکلیفی بهمان کسبوکارهای اینترنتی شکایت دارد و گلویش را پاره کرده و فردایش مدیران آن کسبوکارها را در جلسه اعطای وام و تسهیلات با حضور تنی چند از دیگر مدیران میبینید.
آری ظاهرا برخی روزنامهنگاران، پلیس و برخی دیگر از نهادهای نظارتی، حکم همان حسابرس را پیدا کردهاند که بندها را قرائت میکرد و همه در جریان بودند و میخندیدند. گویی همه سر کاریم!
(منبع:فناوران)
- ۹۸/۰۴/۲۲