«مدیران غمخوار»

علی شمیرانی - مشکلات ریز و درشت کشور کم بود، حالا مدتی است شاهد شکلگیری پدیده و شیوه جدیدی از مدیریت شدهایم که کارشان نمک پاشیدن به زخم مردم شده است.
اطرافمان را که نگاه کنیم پر شده از نسل جدیدی از "مدیران غمخوار" که مسوولیت تصویب و اجرای پروژههایی را دارند که در ظاهر خودشان با آن مخالف هستند! برخی مشخصات این تیپ مدیران از این قرار است:
- اکثر آنها در توییتر و شبکههای اجتماعی بسیار فعال هستند. چرا؟ چون میخواهند به مردم بگویند ما هم مثل شما هستیم و با فیلترینگ مشکل داریم.
- اکثر آنها متخصص رفع مشکلات کم یا بیارزش هستند. آنها با دقت، نظرات مردم و کاربران شبکههای اجتماعی را بررسی کرده و چنانچه مشکل کم یا بیاهمیتی را بیابند، همچون یک قهرمان و سوپرمن وارد صحنه شده و دستور پیگیری سریع میدهند. کافیست فردی بگوید وارد فلان اداره شده که در ورودی آن سفت بوده، فردای آن روز توییت میکنند که کمیته ویژهای را مسوول روغنکاری درهای ادارات کرده و نتیجه را هم با بزرگنمایی هرچه بیشتر اطلاعرسانی میکنند.
- مثلا اپوزوسیون هستند. این یکی از ویژگیهای بارز مدیران غمخوار است. این مدیران به خوبی میدانند مشکلات مردم چیست لذا شبانه روز در شبکههای اجتماعی سر روی شانه مردم گذاشته و میگویند ما هم ناراحتیم. حتی اگر آن مشکل توسط خود آن مسوول ایجاد شده باشد!
- این تیپ جدید از مدیران، تریبون و پادوهای رسانهای زیادی هم دارند. کافیست بگویند "شب که میشود خورشید دیگر در آسمان نیست"، همین جمله بیارزش شبانه روز، بارها و بارها توسط خادمان رسانهای ایشان در تمام شبکههای اجتماعی و رسانهها مخابره میشود.
مردم اما خسته هستند از این مدیران و بازیهای تکراری و بچهگانه آنها. مردم از یک مدیر نمیخواهند که صبح که به سرکار آمد از این همایش به آن همایش و از این نشریه به آن تریبون رفته، نظرات مردم را تکرار کرده و با آنها همدردی کند و از این بابت ماهانه میلیونها تومان حقوق و مزایا دریافت کند.
حداقل انتظار مردم این است که اگر مدیری قلبا و عقلا به کاری که میکند، اعتقاد نداشته و امکان توقف آن را ندارد، مثل یک قهرمان به میز و صندلی خود نچسبد و حرف تحویل مردم بدهد، بلکه مثل یک قهرمان واقعی استعفا کند.
چند روز پیش در جایی بحثی در گرفت میان یکی از مردم عادی با حامی یکی از مدیران غمخوار. فرد حامی میگفت، من متاسفم حالا که مدیری شجاع! آمده که در کنار مردم خواستههای آنها را تکرار میکند، باز هم عدهای نمکنشناس هستند که ایراد بگیرند. حقتان همان مدیرانی است که اصلا آدم حسابتان نمیکنند. آن فرد عادی هم در پاسخ گفت، حق با شماست. من عذرخواهی میکنم و بابت اقدامات نکرده و بیفایده آن مدیر شجاع و غمخوار بسیار متشکر هستم. (منبع:فناوران)
- ۹۷/۰۲/۲۹