مراقب بچه غولها باشید

علی شمیرانی - «جرم تنها یک یقهسفید گاه از مجموع جرایم سارقان ماشین و منزل در طول یکسال هم بیشتر است. اما میزان پوشش این اخبار متفاوت است، چون رسانهها نمیخواهند با کند و کاو ریشهها و کارکردها، با نهادهای اصلی وارد کشمکش شوند.» این گزاره یکی از عوامل تاثیرگذار بر کارکرد مطبوعات است.
نمونهاش ماجرای تخصیص دهها میلیارد دلار ارز موسوم به جهانگیری است. تقریبا روزی نیست که صدایی از رسانه و صنفی بلند نشود که این ارزها به جایی که باید میرفت نرفته است و سر از کانادا و آمریکا و اروپا درآورده است. یکی از این ارزها باید مثلا صرف تامین کاغذ برای مطبوعات میشد که نشد. اما اگر روی آنچه رسانهها بیشتر به آن میپردازند، دقت کنید، متوجه میشوید تمرکز و محوریت گزارشها، عمدتا روی گیرندگان این ارزها و افشاگریهایی راجع به متواری شدن برخی مدیران و صوری بودن شرکتهای ایشان است.
اما آنچه پیدا نمیکنید، عوامل و مسوولانی هستند که این میلیاردها دلار ارز را واگذار کردهاند. در اخبار هیچ اثری از عکس و اسم مسوولانی که دستور و امضای آنها پای واگذاری ارزها بوده، پیدا نمیکنید. در اخبار اثری از فرایند تایید و تصویب واگذاریها، چگونگی بررسی سوابق و اهلیت گیرندگان ارزها و مسایلی از این دست دیده نمیشود.
و این دقیقا همان بخشی است که اکثر رسانهها ترجیح میدهند تا با ریشهها که به نوعی خود نیز از همانجا تغذیه میکنند، درگیر نشوند. به همین دلیل است که طبق معمول برگهای زرد چیده میشوند و ریشهها به حال خود رها میشوند تا فسادهای بعدی همچنان رقم بخورد و مدیران فاسد و نالایق بیآنکه معرفی و شناخته شوند نیز از پستی به پست دیگر جابجا شوند.
در این میان شاید باشند انگشتشمار رسانههایی که وابستگی به این ریشه ندارند و قصد کندوکاو در اساس معضلات را داشته باشند، اما یا قید اینکار را میزنند، یا به ایشان اصلا پاسخ داده نمیشود، یا تهدید میشوند و یا آنقدر رسانههای وابسته، هیاهو به پا میکنند که توجه افکار عمومی به برگها معطوف و منحرف باشد.
این که چرا برخی رسانهها قید این کار را میزنند باید بگویم چون آنچه رسانه قصد دارد با هزار و یک مشکل و بدون هیچ ابزار حمایتی و قانونی به کشف و پیگیری آن بپردازد، علیالقاعده از سوی نهادهای نظارتی به راحتی روشن و قابل بررسی و رسیدگی است.
چندی پیش یک همکار تازهکار به من گفت فرد شاغلی در یک نهاد نظارتی از او خواسته تا اگر با مشکل و فسادی در حوزه فاوا برخورد کرد، در اختیار او بگذارد تا پیگیری کند. به همکار جوانم لبخندی زدم و گفتم نیازی به این کار و اتلاف وقتت نیست، آرشیو هفتهنامه را به او بده و بگو هر شمارهاش را که باز کنی چندین و چند سرنخ و کیس برای پیگیری دارد.
البته مقصود از فساد، تنها فساد مالی و مستقیم مدیران نیست و فسادهای مدیریتی ناشی از باندسالاری و فامیلسالاری نیز ارقام هنگفتی از منابع و امکانات کشور را هدر میدهند که چون مثل ارز قابل شمارش و محاسبه نیستند، کمتر به چشم میآیند.
خلاصه اگر اراده بر انجام کاری است، تنها نیاز به نبش قبر و طرح سوالِ "از کجا آوردهای؟" نیست، چون همین حالا هم میتوان این پرسش را از خیلیها پرسید که از "کجا داری میآوری؟!"
حرف این است که مراقب باشیم در جنگ با غولهای فساد، از بچه غولهای جدیدی که در همین حوزه فاوا هم در حال رشد هستند، غافل نشویم که کار دفع شر آنها، امروز به مراتب سادهتر، ممکنتر و کمهزینهتر از فرداست.(منبع:عصرارتباط)
- ۹۸/۰۲/۲۹