مشکل از خودمان است

علی شمیرانی - «میگویند یک سوسک با بچهاش هر چند وقت یکبار، خانهاشان را عوض میکردند. از قضا هر جای جدیدی که میرفتند بو میآمد. روزی بچه سوسک به مادرش میگوید، چرا ما هر خانه جدیدی که میرویم باز هم بو میدهد؟ مادرش هم در پاسخ میگوید: بو از خودمان است نه از خانه!»
این مثالی بود که بزرگترها و قدیمیهای فامیل هر وقت مشکلی پیش میآمد که به خودشان مربوط میشد و نمیخواستند گردن این و آن بیندازند، تعریف میکردند که از بچگی در ذهنم باقی مانده است.
اگرچه در مثل مناقشه نیست، اما این موضوع حکایت حال امروز بسیاری از مسایل و مشکلات کشور در بخشهای متعدد از جمله حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات است.
ما با مشکلات متعددی از فساد، سوءمدیریت و باندبازی گرفته تا بیتفاوتی، ناتوانسالاری و خیانت مواجه هستیم و ساختارهای ناکارآمد، ضعفهای نظارتی، قوانین و مقررات کم یا بیفایده، طرحها و پروژههای ناتمامِ گاه چند دههای و غیره، همه و همه به خودمان باز میگردند.
پرواضح است که بخش زیادی از این چالشها لزوما از بیرون کشور و توسط تحریمها یا فرازمینیها به ما تحمیل نشدهاند، این طنابها را با انفعال و سکوت خودمان به دست و پایمان گره زدهایم. این طنابها و موانع اگر روزی گریبان ما را نمیگرفت و کوچکترها و پایینترها را به دام میانداخت و در نتیجه با بیتفاوتی از کنار آنها رد میشدیم، حالا همچون باتلاقی به دست و پای همه چسبیده است. به قول معروف در وسط جهنم دیگران نمیتوان برای خود بهشت ساخت و دیر یا زود، مشکلات، گریبان لایههای بالاتر که تصور میکنند در حاشیه امن هستند را نیز خواهد گرفت.
جالب آنکه برخی مسوولان در حوزه فاوا وقتی یاد طرح و پروژهای که سالهاست بلاتکلیف مانده میافتند و توضیح دستگاهها مسوول اجرای پروژه را میشنوند و متوجه اوضاع میشوند، به اصطلاح صادقانه میگویند، ما هم کمکاری کردهایم! البته که چنین کردهاید.
مخلص کلام اینکه اگر همچنان بیتفاوت باقی بمانیم، مشکلاتی همچون بیکاری، تعطیلی شرکتهای رقیب و خاموش شدن صدای منتقدان به معنای باز شدن فضا برای باقیماندگان از این شرایط نیست، بلکه این وضعیت درست مثل یک نوع قحطی و بیماری فراگیر است که سرانجام از عواقب آن همه بهرهمند خواهند شد. (منبع:فناوران)
- ۹۸/۰۳/۱۸
همیشه زجر دشمن شادی آور نیست گاهی هم
دل یک گربه با مرگ سگی ولگرد می گیرد
بنشین برایت حرف دارم در دلم غوغاست
وقتی که شاعر حرف دارد آخر دنیاست