مصوبه فرهنگستان: «رایانامه» بجای «ایمیل»
فرهنگستان زبان و ادب فارسی معادل بازنگری شده «رایانامه» را در برابر واژه بیگانه «ایمیل» (E-mail) تصویب کرد.
به گزارش ایرنا از کانال اطلاعرسانی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، پیشتر برای این واژه بیگانه، معادل «پیامنگار» پیشنهاد داده شده بود که پس از بازنگری معادل «رایانامه» در شورای واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی به تصویب رسید.
در همین رابطه: معادلیابی برای واژگانی که دیگر سر زبانها نیستند/ مردم «ایمیل» میزنند یا «رایانامه»؟
فرهنگستان زبان و ادب فارسی، برای واژگانی دست به معادلیابی میزند که نه تنها دیگر کاربردی ندارند، بلکه معادلهای جایگزین بر سر زبانها نیز نمیافتند.
فارس نوشت: روز گذشته خبری یک خطی روی خروجی پیامرسان تلگرام «فرهنگستان زبان و ادب فارسی» قرار گرفت که از تصویب واژه «رایانامه» به جای واژه «ایمیل» خبر میداد.
این خبر تعجب برانگیز در حالی منتشر شد که امروز دیگر عصر ایمیل نیست و ما پس از گذر از دوره «مسنجرها» اعم از «یاهو مسنجر» یا «گوگلتاک» در حال تجربه «پیامرسانهای موبایلی» هستیم و دیگر شاید کمتر کسی باشد که از ایمیل به عنوان بستری برای برقراری ارتباط استفاده کند. هرچند حتما کسانی هستند که هنوز از ایمیل استفاده میکنند، ولی این افراد چند درصد را شامل میشوند؟
این اتفاق بهانهای بود تا سراغ این نهاد فرهنگی برویم و هدف از تشکیل آن را که در اساسنامه آن ذکر شده بررسی کنیم.
«اهدافی که در اساسنامه برای فرهنگستان در نظر گرفته شده به شرح زیر است:
حفظ قوّت و اصالت زبان فارسی، بهعنوان یکی از ارکان هویّت ملی ایران و زبان دوم عالم اسلام و حامل معارف و فرهنگ اسلامی؛
پروردن زبانی مهذّب و رسا برای بیان اندیشههای علمی و ادبی و ایجاد انس با مآثر معارف تاریخی در نسل کنونی و نسلهای آینده؛
رواج زبان و ادب فارسی و گسترش حوزه و قلمرو آن در داخل و خارج از کشور؛
ایجاد نشاط و بالندگی در زبان فارسی، به تناسب مقتضیّات زمان و زندگی و پیشرفت علوم و فنون بشری با حفظ اصالت آن.»
«پروردن زبانی رسا» یکی از اهداف تصریح شده در اساسنامه این نهاد فرهنگی و حافظ زبان فارسی است، در حالی که با مرور برخی واژگان تصویب شده در سالهای اخیر (جدا از واژههای تخصصی و علمی که در گروههای تخصصی تصویب شده و کارکرد عمومی ندارد) میبینیم که گروه واژهگزینی نسبت به اتفاقاتی که رسانهها به آن توجه نشان میدهند حساس بوده و شاید اغراقآمیز نباشد اگر بگوییم که زبان رسا دغدغه این گروه نیست.
برای نمونه به ماجرای پیشنهاد واژه جایگزین برای عبارت «نوتلا بار» رجوع میکنیم؛ موضوعی که با سروصدای بسیار همراه بود و فرهنگستان مجبور به ارائه توضیحی پیرامون جایگزین آن شد و اعلام کرد که اصولا واژه جایگزینِ مصوب مطرح نبوده، «فرهنگستان هرگز برای نام اماکن مختلف واژهای را تصویب نمیکند و این تنها تذکری بهمنظور اجرای قانونی بود» این تذکر در حالی مطرح شد که بسیاری سوار بر آن شده تا بتوانند به فرهنگستان زبان و ادب فارسی بتازند، اما نباید فراموش کرد که پیشنهاد یک واژه برای استفاده به جای یک واژه بیگانه از اساس محل سوال است که چرا برای یک اسم خاص فرهنگستان دست به پیشنهاد واژه میزند و اگر هدف یادآوری اجرای یک قانون فراموش شده است، ارائه پیشنهاد جایگزین این ذهنیت را ایجاد میکند که فرهنگستان در امور غیرضروری ورود میکند.
یا برای مثال شرکتخودروسازی «سایپا» خبر از تولید محصولی جدید با عنوان «کوییک» منتشر کرد که فرهنگستان نسبت به انتخاب نام این خودرو واکنش نشان داد، اما نه تنها به این واکنش توجهی نشد، بلکه امروز شاهد پیشفروش این خودرو هستیم و تبلیغات آن از رسانه ملی پخش میشود که نشان میدهد این نهاد فرهنگی نتوانسته جایگاه اصلی خود را در جامعه پیدا کند.
فرهنگستان زبان و ادب فارسی، نهادی حاکمیتی است که با هدف حمایت از زبان و ادب فارسی تشکیل شده، اما شاهد هستیم که این نهاد برای واژهای مانند ایمیل در حالی زمان صرف میکند که این واژه امروز کاربرد زیادی ندارد و تصویب واژه جایگزین در این روزگار، فاقد توجیه بوده و بهتر است نسبت به اتفاقات زبانی که مسئله روز است، توجه نشان دهد تا موضوعاتی که فاقد کارکرد اجتماعی است. البته این بهروز بودن به معنای تابع موجها و هیجانات برخاسته از دل رسانههای گوناگون نیست، بلکه مبتنی بر نیازهای مخاطبان باشد.
این نشان میدهد که گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی نه تنها روزآمد نیست؛ بلکه چند دوره از یک پدیده اجتماعی عقب است و در حال و هوایی سیر میکند که نشان میدهد اعضای آن گروه نسبت به موضوعات روز نه تنها اشراف ندارند، بلکه گاهی از آنها عقب بوده و به تعبیری از جریان اتفاقات روز خود جاماندهاند.
برای مثال این گروه برای واژه «دلفیناریوم» عبارت «دلفینخانه» یا به جای «سولاردام» (نوعی دستگاه پخت و پز برقی از خانواده ماکروویوها) جایگزین «نورپز» را پیشنهاد و مصوب کرده است. حتی برای واژه «مونوپَد» واژه «بازویی» را پیشنهاد کرده است. «پیشنهاده» واژهای است که به جای «پروپوزال» پیشنهاد شده و به جای «فرفورژه» واژه «گلآهن» را تصویب کرده است. با نگاهی به فهرستی از این دست کلمات این سئوال ایجاد میشود که مگر قرار نبود فرهنگستان زبان و ادب فارسی به «پروردن زبانی رسا» دامن بزند؛ در حالی که واژگان پیشنهادی نه تنها جایگزین نشده بلکه در خاطرهها نیز حک نشدند. در طول روز بارها شاهد هستیم که اطرافیان از واژگانی مانند «مونوپد» استفاده میکنند، ولی هیچگاه شنیده نشده که واژهای مانند «بازویی» در محاورات مردم بهکار رود. حتی رسانهها نیز چنین واژگانی را به کار نمیبرند.
ایجاد نشاط و بالندگی، یکی دیگر از اهدافی است که در اساسنامه فرهنگستان به آن تاکید شده ولی در عمل میبینیم که برخی واژگان پیشنهادی زبان را خموده کرده و ارتباط را دشوار میکنند و مانع نشاط و بالندگی هستند.
با این وصف به نظر میرسد گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی نه تنها به رساتر شدن زبان کمکی نکرده، حتی از اتفاقات روز جامعه نیز غافل است و این مردم هستند که حرکتهای زبانی را رهبری میکنند و آنها انتخابکنندگان و پیشنهاددهندگان نهایی در عرصه زبان هستند. از این حیث باید به اساتید محترم توصیه کرد که با «مردم بما هو مردم» روبهرو شوند و پیشنهادهای زبانی را با آنها در میان بگذارند تا بتوانند علاوه بر روزآمد شدن، واژگانی کاربردی که بر رسا شدن زبان و نشاط و بالندگی آن نیز کمک میکند، پیشنهاد دهند.
- ۹۶/۱۲/۱۳