میلیاردرهای بیشناسنامه

علی شمیرانی - تعداد کسبوکارهایی که در حوزه فاوا یکشبه ره صدساله میروند به سرعت رو به افزایش است. نقطه مشترک این شرکتها که عموما از انواع تسهیلات، معافیتها، رانتها و حمایتهای پیدا و پنهان برخوردار هستند، ظهور یکشبه تبلیغات میلیاردی آنها بر در و دیوار شهر و تسخیر کانالهای تلویزیونی است.
حجم این تبلیغات گاه به حدی است که احساس میشود سازمان صدا و سیما را بیسروصدا خریداری کردهاند.
به عبارت دیگر این قبیل کسبوکارها، بدون شناسنامه و قبل از معرفی خود، ترجیح میدهند صرفا به هر شکل ممکن و با زور تبلیغات و بختآزمایی، کالا و خدمات خود را به مردم عرضه کنند.
بالشخصه و همچون بسیاری از مردم، ما اصولا غریبهها و افراد ناشناخته را به خانه و حریم خصوصی خود راه نمیدهیم، اما ظاهرا در فضای سایبر اینگونه نیست و برخی این غریبهها را به حریم خصوصی خود راه میدهند.
البته نکته اینجاست که مالکان این قبیل محصولات سایبری تنها برای مردم ناشناخته هستند، و در حالیکه بسیاری از رسانهها نام مدیران و سهامداران این شرکتها و حتی آدرس و شماره تلفنی از آنها در اختیار ندارند، اما برای برخی مسوولان کاملا آشنا بوده و از این رو شاهد رفت و آمد و دید و بازدید آنها از شرکتهای مذکور هستیم.
در این میان شبکههای اجتماعی و رسانهها پر است از ابهامات، پرسشها و اتهاماتی که به این قبیل شرکتها و محصولات وارد میشود اما از سوی دیگر ماجرا هیچ خبری از واکنش و توضیح نیست. گویا قرار است برای جامعه و مردم اینطور جا بیفتد که « از این پس نسل جدیدی از شرکتها و محصولات در کشور ایجاد شدهاند که گردانندگان، چگونگی کار و منابع سرمایه ایشان، هیچ ارتباطی به شما ندارد و شما مردم تنها ملزم یا مخیر به استفاده از کالا و خدمات آنها بوده و به هیچ پرسش و ابهامی در این خصوص پاسخ داده نمیشود.»
البته برخی از این میلیاردهای بیشناسنامه اما نه با تبلیغات که با چراغهای کاملا خاموش راه خود را میروند. برای مثال در ماجرای انتشار نصفه و نیمه نام شرکتهای دریافتکننده ارز دولتی در حوزههای مختلف، مردم متوجه ناشناخته بودن، کاغذی بودن و مبهم بودن روابط برخی از این شرکتها شدند که حتی انتشار نام و گزارشهای بسیار تند از فساد ایشان نیز، به هیچ انگاشته شد تا غیرمستقیم به مردم و رسانهها بگویند، «فضولی ممنوع! همین است که هست، ما هستیم، پول و رانت کلانی هم داریم، به شما هم پاسخ نمیدهیم و شما هم هیچ کاری نمیتوانید بکنید.»
البته که در واقعیت نیز چنین است. در خصوص شرکتهای بیهویت و نوظهور که ظاهرا عرضهکننده خدمات و کالای سایبری هستند نیز از این تیپ شرکتها نه تنها کم نداریم، بلکه روز به روز بر تعداد آنها اضافه نیز میشود.
این شرکتها که مدعی خصوصی بودن هستند در حالی روز به روز در حال افزودن دامنه کسبوکار خود هستند که هیچ الزامی به پاسخگویی به افکار عمومی ندیده و اینطور میگویند: «آنهایی که باید در جریان باشند، در جریان هستند!»
از این رو در این قبیل شرکتها روابط عمومی برایشان حکم طنز دارد. جالبتر آنکه در یک نمونه یکی از این شرکتها آدرس فیزیکی نیز اعلام نکرده و حتی پاسخ به تلفنها را نیز به شرکتهای موسوم به کالسنتر (مرکز تماس) برونسپاری کردهاند!
در پایان تنها با یک پرسش این متن را تمام میکنم، «به نظر شما چه تیپ افراد و شرکتهایی باید چنین رفتاری داشته باشند؟»
- ۹۷/۰۵/۰۱