«میشودها» را دور بریزید

علی شمیرانی - مطبوعاتیهای قدیمی به تازهکارها میگفتند، اخباری که تیتر آنها به «میشود» ختم میشود، ارزش خبری ندارند و نباید به آنها پرداخت، چون اصلا اتفاقی رخ نداده که خبر محسوب شود.
بلکه صرفا یک مقام مسوول در حالت خوشبینانه یکی از برنامهها یا آرزوهایش را گفته و در حالت بدبینانه وعده سرخرمن و شعار داده تا چند صباحی بیشتر فشارها و مطالبات را از خود بردارد. لذا تاکید داشتند که وقت مخاطب را با «میشودها» نباید گرفت چون چیزی عاید ایشان نمیشود.
حالا اما بیارزشی این «میشودها» آن هم در سال پایانی کارِ یک مسوول دو چندان میشود. چون مقام مسوولی که در چند سال گذشته مسوولیت خود، کار ملموس و اساسی نکرده، در چند ماه پایانی خود دیگر نه چیزی برای از دستدادن دارد و نه نیازی به رای کسی دارد.
در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات اگر وقت بگذارید و مروری کوتاه بر قوانین، مصوبات و طرحهای این حوزه داشته باشید، خواهید دید که در چند سال گذشته یا اصلا اطلاعی از سرنوشت برخی از آنها وجود ندارد، یا همچنان در فاز بلاتکلیفی و پاسکاری هستند و یا در ظاهر اجرا شدهاند، اما در عمل خبری از خروجی عملیاتی نیست.
حکیم ابوالقاسم فردوسی شعر زیبایی دارد که میگوید:
درختی که تلخ است وی را سرشت
گرش برنشانی به باغ ِ بهشت
ور از جوی ِ خلدش به هنگام ِ آب
به بیخ انگبین ریزی و شهد ِ ناب
سرانجام گوهر به کار آوَرَد
همان میوهی تلخ بار آوَرَد
به عبارت دیگر وقتی کسی اصلا در حد و اندازه کار بزرگ و زیربنایی نیست، یا آنکه از اساس و ابتدا فاسد است و یا آنکه خود را به خواب زده، چه یک سال و چه هر قدر بیشتر که خود را معطل کنید و هزار و یک امید هم به او ببندید، سرانجام چیزی جز مشتی مزخرف و آمار و ارقام بیحساب و کتاب تحویل نخواهد داد.
تشخیص این میوه تلخ و یا درختهای بیحاصل از قضا نیازی به صبر و گذشت زمان ندارد. آنها که با تجربه هستند، در چند برخورد ابتدایی و از رفتارها، سخنان، رویکردها، انتصابات و انگلهایی که از روز نخست دور یک درخت را فراگرفتهاند، تشخیص میدهند که این درخت یا محصول نمیدهد و یا محصولی نارس و غیرقابل استفاده خواهد داد. اما آنها که بیتجربه هستند، بیشتر که منتظر بمانند، در نهایت چوب خشکی در زمین خواهند یافت که حتی سایهای هم برای استفاده ندارد.
اما چه میتوان گفت که حالا دوره زمانه عوض شده و مثل خیلی چیزها که سرجایش نیست، رسانهها همچنان پر است از «میشودها!». (منبع:فناوران)
- ۹۹/۰۳/۱۰