ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

نظریه های جامعه اطلاعاتی

| چهارشنبه, ۹ اسفند ۱۳۸۵، ۰۴:۵۹ ب.ظ | ۱ نظر

ترجمه: مهدی داودی - استفاده از اصطلاح هایی همچون سرمایه داری، فئودالیسم، صنعتی گرایی، سوسیالیسم، خودکامگی و تمامت طلبی برای توصیف جوامع امری متداول است. نقطه آغاز این کتاب پیدایش شیوه ای ظاهرا نوین در سال های اخیر برای درک جوامع معاصر است. مفسران به طور روزافزون از اطلاعات همچون ویژگی معرف جهان مدرن صحبت می کنند. امروزه بیشترین توجه وقف اطلاعاتی شدن زندگی اجتماعی شده است و اطلاعات به چنان اهمیتی دست یافته که شایستگی آن را دارد تا به صورت نماد عصر حاضر با آن برخورد شود. با این حال تفسیرها درباره نقش و اهمیت اطلاعات عمیقا با هم فرق دارند، و در واقع، هر چه دقیق تر به بررسی اصطلاحات بنیادی می پردازیم، توافق کمتری درباره این موضوع به ظاهر مشترک- یعنی اطلاعات- به چشم می خورد.

برای بررسی نظریه های متنوع درباره «جامعه اطلاعاتی»، متونی که برای درک و فهم اطلاعات در جهان مدرن نقش اصلی را دارند مورد نظر و دقت قرار گرفتند و از این طریق، این کتاب شکل گرفت. به همین دلیل هر قسمت از کتاب به نظریه ای خاص و برجسته ترین هواداران آن می پردازد و آن را مورد بررسی تحلیلی قرار می دهد. خوانندگان این بخت را خواهند داشت تا خود تصمیم بگیرند که قانع کننده ترین رهیافت کدام است.
فصل دوم: اطلاعات و ایده جامعه آرمانی

برای آن که بتوانیم به قدر کافی رهیافت های راجع به فهم روندهای اطلاعاتی و مسایل امروزه را درک کنیم، به دقت در تعاریفی نیازمندیم که شرکت کنندگان در این مباحثات به کار می برند.
تعاریف «جامعه اطلاعاتی»:

به طور تحلیلی، پنج تعریف از «جامعه اطلاعاتی» که هر یک معیارهایی را برای تعریفی جدید ارائه می دهند، قابل تشخیص است:

1- فناورانه: عمومی ترین تعریف از «جامعه اطلاعاتی» بر نوآوری چشمگیر فناوری تاکید می کند. تصور کلیدی این است که موفقیت علمی در پردازش، ذخیره و انتقال اطلاعات، کاربرد فناوری های اطلاعاتی را تقریبا به تمام گوشه و کنار جهان گسترش داده است.

2- اقتصادی: شاخه ای فرعی در اقتصاد تاسیس شده است که به مسایل «اقتصاد اطلاعات» می پردازد. اثر پیشگام فریتز مک لاپ، یعنی تولید و دانش در ایالات متحده (1962)، در پایه گذاری مقیاس هایی برای «جامعه اطلاعاتی» در چارچوب اقتصادی آن، بسیار موثر بود. مک لاپ کوشید تا صنعت اطلاعات را با اصطلاحات آماری توصیف کند. او پنج گروه وسیع صنعت (که خود به پنجاه شاخه فرعی تقسیم می شدند) تشخیص داد که عبارتند از: آموزش و پرورش (مدارس، کتابخانه ها و ...)، رسانه های ارتباطی (رادیو، تلویزیون و ...)، ماشین های اطلاعاتی (تجهیزات کامپیوتری، ابزارهای موسیقیایی، ...)، خدمات اطلاعاتی (حقوق، بیمه پزشکی و ...) و دیگر فعالیت های اطلاعاتی (تحقیق و توسعه، فعالیت های غیرانتفاعی و ...).

در بررسی این نوع مقولات، می توان ارزش اقتصادی به هر کدام از آن ها داد و مشارکت آن ها را در تولید ناخالص ملی ردیابی کرد. اگر روند این ها در تولید ناخالص ملی، بخشی رو به افزایش را نشان دهد، آن گاه می توان ادعا کرد که ظهور تدریجی «اقتصاد اطلاعات» در حال شکل گرفتن است.

3- شغلی: مقیاسی که برای پیدایش «جامعه اطلاعاتی» دگرگونی های شغلی را مورد توجه قرار می دهد، مقیاس رایجی است. به طور ساده، عبارتست از این که به هنگامی که کار اطلاعاتی در میان حرفه ها تفوق یافت، ما به «جامعه اطلاعاتی» دست یافته ایم. یعنی، هنگامی که کارمندان، معلمان، حقوق دانان و نمایشگران از حیث عددی بر معدنچیان ذغال سنگ، فلزکاران، کارگران کشتی سازی و کارگران ساختمانی تفوق یابند، «جامعه اطلاعاتی» فرارسیده است.

4- فضایی: این مفهوم از «جامعه اطلاعاتی»، در عین حال که از جامعه شناسی و علم اقتصاد استفاده می کند، در هسته خود تاکید مشخص جغرافی دانان را بر روی مساله فضا دارد. در این جا تاکید اصلی بر روی شبکه های اطلاعاتی است که مکان ها را به هم متصل می کنند و متعاقبا تاثیرات چشمگیری بر روی برنامه ریزی های زمانی و مکانی دارند.

5- فرهنگی: این مفهوم آخری از «جامعه اطلاعاتی» شاید از همه راحت تر مورد تایید باشد، اما از همه کمتر سنجیده و حساب شده است. هر یک از ما، از روی الگوی زندگی روزانه مان، نسبت به افزایش خارق العاده اطلاعات در زندگی اجتماعی آگاهیم. بی چون و چرا مقدار عظیمی از اطلاعات، تقریبا بیش از هر زمان دیگر در کار است.
فرهنگ معاصر به شکلی چشمگیر بیش از فرهنگ های قبل از خود انباشتگی سنگینی از اطلاعات را دارد. ما در محیطی اشباع شده از رسانه ها زندگی می کنیم که نشانه آن است که زندگی اساسا درباره نمادسازی، درباره مبادله و دریافت- یا سعی بر دریافت و پافشاری بر دریافت- پیام هایی برای خود و دیگران است. در تایید این انفجار نشانه هاست که بسیاری از نویسندگان می پندارند که ما وارد «جامعه اطلاعاتی» شده ایم. آن ها به ندرت برای برآورد کمی این تحولات تلاشی می کنند، بلکه بیشتر از «وضوح» زندگی ما در دریایی از نشانه ها، کامل تر از همه دوره های گذشته، آغاز می کنند.

با مرور این تعاریف متنوع از «جامعه اطلاعاتی»، آن چه که به حد وفور به چشم می آید عدم تکامل یا ابهام این تعاریف یا هر دوی آن هاست. خواه این تعاریف شامل مفهومی فناورانه، یا اقتصادی، یا حرفه ای، یا فضایی یا فرهنگی باشد، مفاهیم بسیار پیچیده مساله ساز مبنی بر این که چه چیزهایی سازنده «جامعه اطلاعاتی» اند، و این که چگونه این جامعه تمیز داده می شود، برای ما باقی می مانند.
اطلاعات چیست؟

نخستین تعریف از اطلاعات که در ذهن می جوشد، تعریف معنایی از آن است: اطلاعات معنادار است؛ موضوعی دارد و درباره کسی یا چیزی آگاهی یا آموزش می دهد.

با این حال تعاریفی که از «جامعه اطلاعاتی» مرور کردیم، اطلاعات را بدون معنا می انگارند. یعنی باور دامنه وسیعی از متفکران نسبت به اطلاعات بر اساس نظریه کلاسیک اطلاعات متعلق به کلود شانون و وارین بور است که با جستجو برای شواهد کمی رشد اطلاعات صورت می پذیرد.

بدون شک توانایی در کمی کردن انتشار اطلاعات به طور کلی کاربردهایی دارد اما برای داشتن درکی صحیح از این که «جامعه اطلاعاتی» چه چیزی است، و این که تا چه حد متفاوت از- یا شبیه به- دیگر نظام های اجتماعی است، مطمئنا باید معنی و کیفیت اطلاعات مورد بررسی قرار گیرد.
فصل سوم: جامعه اطلاعاتی همان پسا- صنعتی گرایی است
دانیل بل

در میان آن ها که در مفهوم پیدایش جامعه ای نوین مشترک اند، نظریه پسا- صنعتی گرایی دانیل بل، معروف ترین توصیف از «جامعه اطلاعاتی» است. در واقع، این اصطلاحات اغلب به صورت قابل تعویض با هم به کار می روند. عصر ارتباطات بیانگر جامعه پسا- صنعتی است و پسا- صنعتی گرایی در شکل گسترده خود همچون «جامعه اطلاعاتی» مورد توجه قرار می گیرد.

پروفسور بل به خاطر پیشگویی اغتشاشی که به خصوص فناوری های ارتباطات کامپیوتری در زندگی به وجود می آورد، شهرت پیدا کرد. بل چنین بیان می کند که ما در حال ورود به نظامی نوین ایم، جامعه ای پسا- صنعتی که در حالی که چندین ویژگی متمایز دارد، با حضور و اهمیت فزاینده اطلاعات کاملا مشخص شده است. دانیل بل استدلال می کند که اطلاعات و دانش چه از لحاظ کمی و چه از نظر کیفی برای جامعه پسا- صنعتی حیاتی اند.

او به شکل غیرقابل انکار در باور خدو نسبت به افزایش نقشی که اطلاعات در امور اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ایفا می کند دقیق است. با این حال دانیل بل در تفسیر این رشد و افزایش، به منزله نشانه نوع جدیدی از جامعه- دوران «پسا- صنعتی» اشتباه می کند.
نوتکامل گرایی

دانیل بل معتقد است که ایالات متحده، جهان را در مسیری به طرف نظامی جدید هدایت می کند. اگر چه او رک و راست اعلام نمی کند که تحول جامعه پسا- صنعتی نتیجه ای اجتناب ناپذیر در تاریخ است اما چنین می اندیشد که جنبشی را در جوامع پیشا- صنعتی، کاملا صنعتی تا پسا- صنعتی می توان ردیابی کرد. وی مسیر مشخصی را توضیح داده است که به وضوح از تاریخ نگاری ای بدون انسجام دفاع می کند.
قلمرو مجزا

نکته مهم نظری و روش شناسانه ای که بنیاد آثار بل را تشکیل می دهد آن است که وی معتقد است جامعه پسا- صنعتی بیش از تحولات در سیاست یا فرهنگ از طریق دگرگونی هایی در ساختار به وجود می آید. به عبارت دیگر بل یک ضد کل نگر است و تاکید می ورزد که دگرگونی را نمی توان بدین صورت دید که از بخشی نشات می گیرد و بر ابعاد دیگر اجتماع تاثیر می گذارد. نهایتا، یکی از موثرترین ویژگی های توصیف بل از جامعه پسا- صنعتی این نظر است که این جامعه، فروپاشی آن «نظام ارزشی عمومی» را که زمانی بر کل جامعه تسلط داشت و اکنون مفهوم شده است، آشکار می سازد.
جامعه پسا صنعتی

جامعه پسا- صنعتی تنها از دگرگونی ساختار اجتماعی به وجود می آید. این دگرگونی شامل اقتصاد، ساختار اشتغال و نظام طبقاتی می شود اما سیاست و مسایل فرهنگی را مستثنی می کند. بل نوعی سنخ شناسی از جوامعی متفاوت به ما ارایه می دهد که وابسته به نحوه اشتغال در هر سطح و مرحله ای است. از دیدگاه او، کار در عمومی ترین شکل خود تبدیل به ویژگی معرف جوامع خاص شده است. بنابراین، بل اعلام می کند که در حالی که در جوامع پیشا- صنعتی، کارگر کشاورزی در همه جا کمابیش حاضر است و در جوامع صنعتی کار در کارخانه اصل پذیرفته شده است، در جوامع پسا- صنعتی کار خدماتی تسلط دارد.

بل معتقد است که با ادامه روند صنعتی شدن، افزایش ثروتی به وجود می آید که ناشی از بازده صنعتی است که ممکن است صرف نیازهای جدید شود. به تدریج ذخیره ای تمام ناشدنی از فرصت های شغلی جدید در بخش خدمات با هدف ارضای این نیازها پدید می آید.
نقش اطلاعات

اگر بتوان پذیرفت که افزایش مستمر ثروت منتج به سلطه شغل های خدماتی می شود، می توان از این امر که اطلاعات از کجا وارد این تساوی می شود در شگفت شد. بل این را با تعدادی از یافته های مرتبط به هم توضیح می دهد. اطلاعات به طور جدی در هر دوره یا سرشت حیات درگیر شده است. در جامعه پیشا- صنعتی، زندگی «بازی در مقابل طبیعت است». در دوره صنعتی، یعنی جایی که ماشین به شکل وجودی فنی و عقلانی شده تسلط دارد، زندگی «بازی در مقابل طبیعت مصنوع» است. در تضاد با هر دوی این ها، زندگی در جامعه پسا- صنعتی که بر پایه خدمات بنا شده، بازی بین اشخاص است. در این جا آن چه به حساب می آید، نیروی خام عضلانی یا انرژی نیست، بلکه اطلاعات است و بدین ترتیب کارهای اطلاعاتی گسترش می یابد.
محافظه کاری ذهنی

در سراسر این نظریه، آشکار است که آن چه دانیل بل را به شناسایی گسستی مشخص بین جوامع صنعتی و پسا- صنعتی می کشاند، افزایش کار اطلاعاتی و دسترس پذیری بیشتر شغل های تخصصی است. در حالی که مسلم است که اشتغال اطلاعاتی بیشتری نسبت به گذشته و نیز افزایش واضح اطلاعات مورد استفاده وجود دارد، مشکلات اصلی نسبت به استدلال بل مبنی بر این که پسا- صنعتی گرایی نسبت به جوامع پیشاز خود، گسستی در نظام را مشخص می کند، به قوت خدو باقی می مانند.

یکی از مشکلات، درباره بنیادهای نسبتا متزلزلی است که بل نظریه جامعه جدید خود را بر آن ها بنا کرده است. هیچ منطقی ذاتی وجود ندارد که بگوید چرا افزایش در تخصص ها، حتی تخصص های در خور توجه، می بایست انسان را به این نتیجه برساند که دوره ای جدید فراروی ماست.
جامعه خدماتی پساصنعتی

پروفسور بل به این واقعیت غیرقابل انکار که بخش خدماتی اقتصاد در حالی گسترش یافته که بخش های صنعتی و کشاورزی زوال پذیرفته اند، به منزله گواهی محکمه پسند بر پیدایش «پسا- صنعتی گرایی» استناد می کند. منطقا، مسلم به نظرمی رسد که با خدماتی که به طور مداوم رشد می کند و با شغل های تخصصی خدماتی که با سرعتی ویژه گسترش می یابد، و با ثروت کافی به وجود آمده از افزایش بهره وری درکشاورزی و صنعت از طریق افزایش کارآیی، دست آخر تقریبا هر کس در بخش خدمات شغلی پیدا می کند.

کل نظریه بل درباره جامعه پسا- صنعتی به منزله مرحله ای مشخصا متفاوت در نحول جامعه، به این نیاز دارد که کار خدماتی همچون چیزی متضاد با تولید کالا درک شود، زیرا ارائه خدمات است که جامعه پسا- صنعتی را از جامعه «صنعتی» متمایز می سازد که در این جامعه اخیر اکثر کارگران به ساخت مصنوعی اشیاء مشغولند. این نظر بل است که جامعه هنگامی از صنعتی گرایی فراتر می رود که ثروت کافی، زمینه ساز ایجاد خدمات مجردی شده باشد که به نوبه خود شغل های خدماتی را که در اکثر کارها به خود اختصاص می دهند و کالا تولید نمی کنند به وجود می آورد، اما به جای آن، ثروتی را که در جای دیگر تولید شده مصرف می کند.
خدمات و تولید صنعتی

بل، با حرکت از این واقعیت مسلم که امروزه شغل های خدماتی بیشتری وجود دارد، به عقب باز می گردد و این قاعده را استنتاج می کند که هنگامی ثروتمندتر می شود، درآمد خود را خرج خدمات می کند. بل چنین استدلال می کند که هنگامی که کسی ثروتمندتر می شود، درآمد خود را خرج خدمات می کند. بل چنین استدلال می کند که چون امروزه کارگر خدماتی بسیار بیشتری وجود دارد، پس قاعدتا پول مردم هم در بخش خدمات خرج می شود. این استدلال بسیار موجه جلوه می کند. اما این اشتباه است، و اشتباهی است که از نقص نگرش بل نسبت به آن چه کارگران خدماتی واقعا انجام می دهند، نشات می گیرد. تمایز تعداد زیادی از کارهای خدماتی را می توان با تقسیم کاری که به خاطر افزایش کارآمدی در تولید کالا صورت می گیرد، توجیه کرد.
نتیجه گیری

دنیل بل از چند سال پیش شروع به جایگزینی مفهوم «جامعه اطلاعاتی» به جای «پسا- صنعتی گرایی» کرد. اما در انجام چنین کاری تغییر مهمی در اصطلاحات تحلیل خود نداد. همه قصد و غرض او از «جامعه اطلاعاتی» همان «پسا- صنعتی گرایی» است. اما با واقعیت زندگی در دنیایی که در آن اطلاعات و فعالیت اطلاعاتی بخش حیاتی را در سازماندهی روزمره و بسیاری از کارها تشکیل می دهد روبه روییم. با هرمقیاسی حجم و دامنه اطلاعات شتابی چشمگیر یافته است. اما نتیجه گیری ما این است که این تحولات نمی تواند با واژگان «پسا- صنعتی» پروفسور بل تفسیر شود. اگر خواهان آن باشیم تا گسترش و اهمیت اطلاعات را در عصر حاضر درک کنیم، بایدبه جایی دیگر رو کنیم.
فصل چهارم: اطلاعات، دولت ملی و نظارت
آنتونی گیدنز

آنتونی گیدنز، (متولد 1938)، بدون بحث و گفتگو، مهم ترین نظریه پرداز علوم اجتماعی در بریتانیای پس از جنگ است، که در صف مقدم تدوین نوعی «جامعه شناسی بسیار عالی ذاتی» قرار گرفته است. هدف گیدنز، هم در پی افکندن طرحی دوباره در نظریه اجتماعی است و هم بررسی دوباره درک و فهم ما از تحولات و مسیر «مدرنیته». اما در این فصل تنها چند ایده از کتاب «دولت ملی و خشونت (1985)» او اخذ می شود که برای درک تحولات و اهمیت اطلاعات به شیوه ای روشنگرانه، به ما کمک می کند. گیدنز در «دولت ملی و خشونت»، بر دو خصوصیت مربوط به مدرنیته تاکید می ورزد که توسط متفکران کلاسیک کم اهمیت شمرده شده اند. این دو، اهمیت نظارت گسترش یافته در آغاز مدرنیته، و اهمیت خشونت، جنگ و دولت ملی در تحولات جهان معاصر هستند. کوشش گیدنز در روشنی بخشیدن به این خصوصیت، وسیله ای است برای نمایش چشم اندازی جالب توجه درباره بنیادها، اهمیت و تحولات اطلاعاتی.

  • ۸۵/۱۲/۰۹

نظرات  (۱)

ممنون برای پست خوبی که گذاشته اید 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">