نوآوری و حکمروایی شهری
سجاد جهانگرد *_ سازمانهای بزرگ نیاز دارند ساختار و رویه های خود را بازسازی کنند تا بتوانند با پویایی محیط درحال تغییر اطراف خود همراه شوند.
یکی از بهترین راههای انجام این کار، همکاری با کسبوکارهای نوپا است. منافع همکاری سازمانهای بزرگ با کسبوکارهای نوپا را میتوان به سه بخش تقسیم کرد: اول حسن شهرت که باعث میشود بهعنوان مجموعهای خلاق و بهروز شناخته شوند. دوم نوآوری که باعث ارایه محصولات، خدمات و راهکارهای بهینه جدید میشود و سوم یادگیری که باعث بازسازی سازمان برای انعطاف و چابکی بیشتری میشود.
از طرف دیگر وقتی این سازمانها از سوی مردم متولی اداره منابع عمومی نیز باشند، باید در عین رعایت عدالت، برای حداکثری کردن منفعت عمومی از این منابع تلاش کنند. مباحث مربوط به شفافیت، آزادی اطلاعات، دسترسی به منابع داده شهری و... همگی حول همین ایده ها مطرح میشوند اما یکی از موارد کلیدی که گاه از قلم افتاده یا در هیاهوی منافع مالی گروههای سهیم گم میشود، لزوم فراهم کردن توان حکمروایی برای سیاستگذار شهری با استفاده از سیاستهای حکمروایی دادهای مناسب است.
تا امروز که این سطور نوشته میشود، بزرگترین سازمان تجاری حملونقل شهری در ایران، تقریبا هیچ نوع اطلاعاتی به سیاستگذاران مدیریت حمل ونقل، چه در دولت یا در شهرداری هیچیک از شهرهای ایران ارایه نمیکند. تاثیر فعالیتهای آن بر سهولت یا احتمالا ایجاد مشکلات بیشتر در حمل ونقل شهری بهدرستی بررسی نشده، حق «استفاده تجاری» این سازمان از منابع عمومی شهری محاسبه نشده، آثار این فعالیت تجاری بر بیمه های خودرویی در نظر گرفته نشده، تاثیر فعالیت آن بر سهم درآمدی و عادلانه یا ناعادلانه بودن شرایط و رویه های اجراشده در مورد آن و گروههای رقیب مشخص نشده (برای مثال، بر اساس چه رویه عادلانه ای تاکسی فرودگاهی ملزم به پرداخت سهم به فرودگاه است ولی رقبای جدید از پرداخت آن معاف هستند؟) و حق افراد خدمات دهنده به این سازمانها از لحاظ حقوق کار، بیمه درمانی و کارگری تعیین نشده است.
این نمونه یکی از کسبوکارهایی است که با نوآوری در کسبوکار باعث ایجاد اختلال در سازوکارهای تجاری سنتی و ایجاد نظم جدید شده اند. در ساختارهای مدنی پخته، سندیکاها، موسسات فکری و تحقیقاتی و نهادهای مدنی در تعامل سازنده با دولتهای محلی برای ایجاد مقررات جدید و اصلاح متناسب مقررات پیشین به منظور برقراری تعادل لازم برای حفظ همزمان عدالت اجتماعی و پویایی و خلاقیت پذیری تلاش میکنند. درواقع نیاز به نگاهی کل نگر، ناظر بر تمام جوانب منافع عمومی در زمانی که یک کسب وکار از مرحله نوپایی خارج شده و به مقیاسهای موثر در معادلات شهری وارد میشود، ضروری به نظر میرسد.
اما شاید همینجا یکی از کلیدیترین تفاوتهای حکمفرمایی شهری با حکمروایی شهری برجسته شود.
در مواجهه با پیچیدگیها و شرایط جدید حاصلشده از این فعالیتها میتوان «به فرموده» دستور به تداوم یا ممانعت از فعالیت آنها داد. ولی در یک ساختار حکمروایی شهری مطلوب، به صورت پویا نسبت به بهروزرسانی مقررات و اصلاح سازوکارهای کسب درآمدهای پایدار شهری اقدام میشود و از طرف دیگر با دراختیار گذاشتن زیرساختهای فناوری اطلاعات لازم برای فعالیت کسبوکارهای جدید، از یک طرف به رشد کمدردسرتر و رقابت عادلانه آنها کمک کرده و از طرف دیگر امکان استفاده از داده های کلان حاصل از این فعالیتها برای سیاستگذار شهری فراهم میشود.
برای مثال اگر در روز اول، ساختار مدیریت شهری یک نقشه مناسب از شهر در اختیار کسبوکارهای حملونقل شهری میگذاشت، آیا امروز داده های بی نام حاصل از تراکنشهای خدماتی صورتگرفته، امکانات وسیعی در اختیار سیاستگذاران شهری نمیگذاشت؟ آیا اگر امروز زیرساخت راستی آزمایی میزان پیمایش در اختیار کسب وکارهای حمل ونقل شهری قرار گیرد، نمیتوان از یک طرف وسایل نقلیه تحت اداره آنها را به استفاده بهینه از معابر داخل طرح ترافیک تشویق کرد و از طرف دیگر در مورد نحوه تخصیص سهمیه احتمالی بنزین به آنها (برای مدیریت افزایش هزینه حملونقل شهری از یک طرف و جلوگیری از تقلب در ثبت نام یا میزان پیمایش از طرف دیگر) تصمیم سیاستی صحیحی گرفت؟
رسیدن به راهکارهای حکمروایی مطلوب بر پایه استفاده از داده های کلانشهری چندان دشوار نیست، مهم اراده و رویکرد صحیح برای استفاده از این راهکارها است.
*مشاور رییس مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران در نوآوری
(منبع: عصر ارتباط)
- ۹۸/۰۱/۱۴