همه مقصریم

علی شمیرانی - همانطور که انتظار میرفت بخش زیادی از توجه جامعه، افکار عمومی و رسانهها به سمت دادگاههایی است که همه روزه در آن تعدادی از متهمان دریافتکننده ارزهای دولتی در حال محاکمه هستند.
از درون دادگاهها اخبار و عکسها و فیلمهایی بیرون میآید که برخی متهمان را در حال خنده و برخی نیز گریان نشان میدهد.
طبق معمول همه نگاهها، تحلیلها و بیانیههایی که برخی اتحادیهها و اصناف و اشخاص در حال صدور آن هستند نیز صرفا متوجه ایام شکلگیری و برگزاری این دادگاهها است.
آنچه فعلا میدانیم این است که افرادی که پای میز محاکمهها ایستادهاند، کم یا زیاد، با اتهاماتی مواجهاند، اما من میگویم چرا ما باز هم فقط به دادگاهها و زبان و قلم قضات چشم دوختهایم؟ چرا کسی به چند روز، چند ماه و چند سال عقبتر باز نمیگردد که اصلا چه شد که عدهای اکنون باید بهای تخلف خود را با زندان و یا مرگ بپردازند؟ مگر این معضل و فساد به یکباره، آنی و به تنهایی رخ داده؟
از نظر من اما جای خیلیها در این دادگاهها خالیست که در سوختن زندگیها و آرزوها و عمرها نقش داشته و دارند.
در این دادگاهها جای رسانههایی که مشکلات و مفاسد را دیدند و با دریافت حقالسکوت و سهم، دم برنیاوردند هم خالیست.
در این دادگاهها جای اتحادیهها و اصنافی که با قدرت وارد عمل نشده، و با ضعف در عملکرد مورد مشورت نهادهای دولتی قرار نگرفته و وظایف صنفی، نظارتی و بازدارنده خود را به درستی ایفا نکردند هم خالیست.
در این دادگاهها جای مسوولانی که یک تنه خود را عالم همه امور دانسته و به توزیع میلیاردها دلار میان شرکتهای واردکننده پرداختند هم خالیست. آنها هم باید جوابگوی چگونگی تخصیص رانتها و مکانیزم هدایت درست آنها تا حلقه آخر این زنجیره یعنی مردم و مصرفکنندگان باشند.
در این دادگاهها جای بسیاری از مسوولان دستگاههای نظارتی که در انجام وظایف خود در پیشگیری از جرم کوتاهی کردند خالیست. برخی از این نهادهای نظارتی فریاد و فغان مردم را نشنیدند و زمانیکه فهرست گزینشی دریافتکنندگان ارزهای دولتی را نشت دادند، تازه از پشت میزهایشان بلند شده و دست بکار شدند. آری جای آنها هم بسیار خالیست.
در این دادگاهها جای برخی از مردم هم خالیست. همانها که با پولهای بادآورده خود هرچه به دستشان رسید خریدند و در کاخهایشان انبار کردند. همانها که از کنار گرانفروشیها گذشتند و به مسوولیت اجتماعی خود عمل نکردند.
راستی در این دادگاهها جای معلمان و پدران و مادرانی که فرزندان خود را از دزدی و حرامخواری نترساندند هم خالیست. مگر کم هستند معلمان و پدران و مادرانی که فرزندانی رشید و آزاده تحویل این جامعه دادهاند.
نگاه من رویایی نیست و دنبال احیای مدینه فاضله و یوتوپیا نیستم فقط همین را میگویم که اگر همه به درستی کارشان را میکردند، امروز شاید حداقل به تعداد انگشتان یک دست از تعداد متهمان حاضر در این دادگاهها کاسته میشد. (منبع:عصرارتباط)
- ۹۷/۰۶/۱۱