ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

وای از وزیر ارتباطاتِ گرفتار در وارونگی متوهم!

| دوشنبه, ۱۱ مرداد ۱۴۰۰، ۰۱:۲۷ ب.ظ | ۰ نظر

عباس پورخصالیان - این یادداشت را هنگامی می نویسم که نمی دانم (و اغلب نمیدانیم) وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در دولت سیزدهم کیست. اما در زمانی که این یادداشت منتشر می شود، شاید هویت وی بر همگان معلوم باشد.

در این یادداشت روی سخنم با فردی خاص نیست. نوشتار و انتشار نوشته هایم نخست گویای یقینِ ضمنی ام نسبت به موضوع مورد بحث است و سپس، مبین ضرورت در میان گذاشتن آنها با خوانندگان این یادداشت ها در برهۀ حاضر، تا شاید برای بسیاری از همین مخاطبان که از تصمیم سازان در حوزۀ فاوای کشورند، راهگشا باشند.
 به باور من، با مروری گذرا در فضای سایبری مشاهده نمی شود که "فا"نویسان در سال 1400، توصیه ای جدی برای وزیر آیندۀ ارتباطات و فناوری اطلاعات داشته باشند. "فا"نویسان ما گویا دیگر خسته شده اند از این که هر چهار سال یک بار، خود را جای وزیر آیندۀ ارتباطات یا رئیس جمهور منتخب بگذارند و به این بزرگان پند و اندرز دهند که در حوزۀ فاوا چه باید و چه نباید بکنند! به تجربه آموخته ام که آنها بی نیاز از پند و اندرز "فا"نویسانند. پس بگذارید این بار، حرف دیگری بزنم! حرفی که شاید به درد همۀ ما بخورد. آن حرفِ حرف ها را من به نوبۀ خود این گونه بیان می کنم: پرهیز از وارونگی متوّهم که تا کنون گرفتارش بوده ایم! (در زیر، شرح خواهم داد که منظورم از وارونگی متوهم چیست.)
نخستین ویژگی بایستۀ وزیر ارتباطات در دولت سیزدهم، درک وارونگی متوهم، دوری جُستن از آن و حتی المقدور معکوس کردن آن (یعنی وارونه سازی مجدد وارونگی متوهم) به منظور رسیدن به درک درست و سرراست از واقعیت های تاریخی-اجتماعی در بخش فاوا و فرابخش آن (در جامعۀ اطلاعات کشور و جهان) است.
البته، درک وارونگی متوهم، دوری جُستن از آن و حتی المقدور معکوس کردن آن، بایسته ای نیست که تنها مربوط به وزیر ارتباطات دولت سیزدهم باشد و فقط به درد وی بخورد! بلکه چون اکثر ما معاصران، دُچار و گرفتارش هستیم، وظیفۀ هر روز یکایک ما ست که مشکل وارونگی متوهم و مسألۀ چگونه معکوس کردن آن را درک کنیم و به یکدیگر بیاموزیم تا شاید از سردرگمی های کنونی رهایی یافته و صراط مستقیم توسعۀ همه جانبۀ کشور را دریابیم. 
پیش از این که بگویم وارونگی متوهم چیست باید به این نکته اشاره کنم که جماعت "فا"نویسان برای راهنمایی رئیس جمهور منتخب و نامزد وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعاتش، در سال های گذشته، از روی امیدواری و دلسوزی، کلیاتی اصلاحی را مطرح، برنامه هایی را ارائه و توصیه هایی را پیشنهاد می کردند تا بلکه طی چهار سال بُعد، رئیس جمهور و وزرای محترم، تک و توکی از وضع نسبتاً خوب اکنون را بهتر کنند و در هر صورت به اوضاع کاملاً خراب آینده تبدیل نکنند بلکه برعکس! به مرور زمان شاهد موفقیت وزیر ارتباطات و اعتلای همه جانبۀ بخش فاوا در کشور باشیم. 
امسال این امیدواری و دلسوزی، جایش را به سکوت و انتظار داده است؛ انتظار کسی که وقتی خواب نبوده ایم خوابش رادیده ایم. 
عموم کودکان از روی کنجکاوی، تخریب می کنند و اغلب بزرگسالانی که ویژگی کنجکاو بودن را از دست داده اند، از روی سهل انگاری با نیت خیر به قصد سازندگی، دست به تخریب می زنند؛ آنهم به روش سعی و خطا! لذا وارونه سازی وارونگی متوهم، بایسته ای نیست که تنها مربوط به رئیس جمهور منتخب و وزیر ارتباطات دولت سیزدهم باشد بلکه چون اکثر ما دُچار و گرفتارش هستیم، وظیفۀ یکایک ما ست که مشکل وارونگی متوهم و مسألۀ چگونه معکوس کردن آن را درک کنیم. 
پدیدۀ وارونگی را می توان با استفاده از سازوکار دوربین های سوراخ سوزنی (Camera obscura) توضیح داد. در این دوربین، تصویر شیء روی نگاتیو یا پردۀ دوربین های سوراخ سوزنی، معکوس ظاهر می شود. چشم ما هم همچون دوربین سوراخ سوزنی عمل می کند، لذا اگر ما معمولاً درکی وارونه از واقعیات مشاهده شده نداریم دلیلش این است که مغز و سلسلۀ اعصاب ما می آیند تصویر منعکس شده بر روی شبکیۀ چشم را دوباره معکوس می کنند تا ما واقعیات را به درستی بازشناسیم. همین کار را ما باید آگاهانه و عالمانه، در مورد همۀ مفاهیم اکتسابی مان کنیم!
نظریه وارونگی متوهم می خواهد بگوید که ما این سازوکار طبیعی مغز و سلسلۀ اعصاب مان را در مورد درک conceptها و مفاهیم برآمده از علم نوین و نوآوری فناوری ها به ندرت و با زحمت زیاد به خدمت می گیریم و اغلب فراموش می کنیم که در مورد درک درست این مفاهیم، راستی آزمایی کنیم. هر بار که ما ایرانیان معاصر از طریق ترجمۀ یک خبر، یک اثر یا یک سفرنامه، روزنه ای به «غرب» و به «جامعۀ کشورهای شمال» به منظور شناسایی خود و دیگران گشوده ایم، این روزنه، شبیه به روزنۀ دوربین سوراخ سوزنی عمل کرده و اغلب دچار وارونگی پدیدآمده در دوربین سوراخ سوزنی ذهنمان شده ایم. از آن بدتر، هر بار که مفاهیم تاریخی مان را به واسطۀ شرق شناسان کج فهم دریافت کرده ایم، وارنگی متوهم، سهم ما شده است! برای مثال: حدود 60 سال پیش، دو فرانسوی ("هانری کربن" و "ریموند کلیبانسکی") و یک ژاپنی ("توشی هیکو ایزوتسو") به ایران دعوت می شوند که بیایند و به دانشجویان و استادان ما، چه بیاموزند؟ -آری: طرز مطالعۀ در آثار ملاصدرا و فارابی و ابن سینا و دیگر بزرگان عرفان و حکمت اسلامی را به دانشجویان و استادان ایرانی یاد بدهند! نتیجه آن وارونگی، اوضاع حاضر است!
در یادداشت های گذشته ام یادآور شده بودم که کارشناسان خارجی شاغل در اتحادیۀ بین المللی مخابرات (ITU) هم در سال 2001 به ایران دعوت شدند تا به ما (کارشناسان مخابرات و مدیران وزارت پست و تلگراف و تلفن وقت) شیوۀ درست خصوصی سازی شرکت های دولتی، مقررات زدایی، مقررات گذاری و تجدید ساختار بخش ارتباطات کشور را بیاموزند! اما باید توجه داشت که برخلاف آن شرق شناسان نااهل، این کارشناسان ITU دارای اهلیت در زمینۀ کاری خود بودند و نیامده بودند تا ایران را به ایرانی بشناسانند، بلکه آمده بودند تا تنها  concept ها و مفاهیم برآمده از فناوری اطلاعات و اقصاد جهانی شده را به ما یاد دهند. سهم و وظیفۀ ما درست درک کردن آن آموزه ها و درست به کار بستن آنها در ایران بود؛ کاری که نکردیم و آنچه کردیم مخالف عقل سلیم بود! البته، بسیاری از آنهایی که مسؤول خصوصی سازی شرکت های دولتی، مقررات زدایی، مقررات گذاری و تجدید ساختار بخش ارتباطات کشور شدند، اصلاً آموزشی ندیده بودند تا آگانه دست به ارتقاء ساختارهای موجود و جانشین سازی صحیح آنها با ساختارهای جدید بزنند.
همچنان که درنتیجۀ آن آموزه های 60 سال پیش شرق شناسان متوهم، مبانی "مؤسسۀ پژوهشی حکمت و فلسفه" توسط سید حسین نصر در ایران پا می گیرد؛ در اثر آموزه های 20 سال پیش کارشناسان ITU نیز، "کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات"، "سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی"، "ساترا"، "ایرنیک" و امثالهم در بخش فاوا و زیربخش های آن به گونه ای آشوبناک و متفرق توسط سیاستمداران و قانون گذاران ما شکل می گیرند.
فراموش نکنیم که فاوا، تنها شامل یک یا چند فناوری نیست بلکه سائق و ماجدِ دورانی جدید در تاریخ بشریت معاصر و نیرویی محرک و پیشران برای همه دگرگونی های حادث در تمام شئون زندگی اجتماعی جهانیان و روابط متقابل انسان با طبیعت است. اگرچه شناخت وارونۀ شرق شناسان از فرهنگ و تمدن ایران و مشرق زمین، و انتقال آن به استادان و مدیران ما، ریشۀ اصلی نارسایی های کنونی عمل و نظر ما ست، کجفهمی ما از آموزه های کارشناسان ITU، ناآگاهی مجریان و مدیران ما از آنها و عمل نکردن برخی از ما به توصیه هایی درست فهمیده شده از طرف ما، باعث و بانی پدیدۀ وارونگی متوهم در اذهان وزرای تاکنونی فاوا در کشور شده اند زیرا که ما خود نیامده ایم مفاهیم تاریخی خودمان را بازشناسیم و آنها مجدداً وارونه کنیم. 
نمونۀ تخریب بزرگسالان مان را می توان در نوآوری فناوری مشاهده کرد. 
تجربۀ نوآوری فناوری طی چند دهۀ اخیر نشان داده است که نوآوری فناوری و رواج آن در جامعۀ ایرانی، بخصوص از نوع فرافن، همواره گسست آفرین (disruptive) بوده است، اما نوآوری فناوری به دلیل گسست آفرینی (disruptiveness) نباید لزوماً مخرب باشد بلکه برعکس، می تواند سازنده باشد. این گسست آفرینی نوآوری فناوری معمولاً هنگامی برای ما آشکار می شود که مدتی از نوآوری فناوری می گذرد، فناوری پیشین، موزه ای می شود و ما دیرهنگام می فهمیم که خراب کرده ایم و کار از کار گذشته است. 
دولت سیزدهم وارث این همه خرابکاری ها است. پس اگر می خواهد دچار نحسی ادامۀ گذشته نشود باید در وارون سازی وارونگی های متوهم از اساس بکوشد.  (منبع:عصرارتباط)

  • ۰۰/۰۵/۱۱

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">