ورود "دنیای شگفتانگیز نو" به ایران

علی شمیرانی - "آلدوس هاکسلی" نویسنده کتاب بینظیر Brave New World که در فارسی به دنیای قشنگ یا شگفتانگیز نو ترجمه شده بحثی با این مضمون دارد که "در گذشته انسانها با چیزهایی که از آن محروم بودند محدود میشدند، اما در دنیای جدید انسانها با چیزهایی که به آنها میدهند، محدود میشوند."
او میگوید در گذشته مردم میدانستند که از چیزهایی محروم شدهاند، اما اکنون و در دنیای غرب آنها را با چیزهایی که در اختیارشان گذاشتهاند محدود کردهاند و در توضیح بیشتر، غرق کردن جامعه در مد و مصرفگرایی، رواج انبوهی از نشئهجات و ترویج بیبندوباری جنسی را از مصادیق تحدید جامعه، محرومیت مردم از واقعیتها و در نهایت محدودیت آنها میداند. و البته او حال و روز مردمان در گذشته را که "میدانستند نمیدانند" را بهتر از حال روز مردمان امروز که "نمیدانند که نمیدانند" میدانست.
این الگو اما در دنیای ارتباطات و رسانهها نیز اعمال شده است و اگر در گذشته اخبار از چند رسانه محدود به دست مخاطبان میرسید، حالا سیلی از رسانهها ایجاد شده که هر کدام بخشی از افکار عمومی را در دست گرفتهاند و واقعیت را میسازند.
ژان بودریار فیلسوف فرانسوی معتقد است ما وارد جهان فراواقعی شدهایم. به عبارت دیگر، واقعیت در رسانهها تولید میشود، ولی از قدرت ما خارج است.
در دنیای مدرن از سالها قبل نبردی سنگین و گسترده میان شبکههای اجتماعی، پیامرسانهای موبایلی، موتورهای جستوجو، تلویزیون، رادیو، سایتهای خبری و نشریات برای جذب مخاطب در گرفته است و فعلا دست برتر را شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای موبایلی دارند. از قضا همانها که بیشترین سهم و زیان را در تولید اخبار جعلی یا همان چیزی که بودیار آن را "تولید واقعیت دروغین میداند" دارند.
این پدیده اکنون به کشور ما نیز راه یافته و طبق یک سنت کلاسیک، کار شناسنامهدار کردن فعالان شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای موبایلی نیز در دستور کار قرار گرفت. متعاقب این رویکرد حالا شاهد نوعی تفکیک در این فضای رسانهای جدید هستیم یعنی آنها که در ایران فعالیت دارند،(شناسنامهدارها) و آنها که در خارج ایران فعالیت دارند. (بیشناسنامهها)
در نتیجه حالا هر دو طرف این ماجرا یکدیگر را به دروغگویی (فراواقعیت یا خلق واقعیت) متهم میکنند. در چنین فضایی مخاطبان فضای سایبری مردد و معلق میان آنها ماندهاند.
این که در نهایت پتانسیلهای موجود در شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای موبایلی، رفتهرفته ارزش خود را از دست داده و این ابزار نقش رسانهای خود را به کارکرد سرگرمی و ارتباطات واگذار کنند، یک مساله بیپاسخ و بهروز محسوب میشود، کمااینکه غولهای گرداننده شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای موبایلی با صدها میلیارد دلار هزینه، تلاش گستردهای را به نام و بهانه "مبارزه با اخبار جعلی" و تزریق آنچه مد نظر خود ایشان است، معطوف کردهاند تا بقای خود را در این کارزار رسانهای حفظ و تضمین کنند.
پاسخ به این که در آینده آیا مردم از شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای موبایلی رویگردان شده و اخبار را از همان مسیر قبلی و مطمئنتر یعنی رسانههای سنتی سابق دریافت کنند و اینکه اصولا تا آن زمان اثری از رسانههای قدیمی باقی خواهد ماند، کمی زود و سخت است، اما آنچه فعلا میدانیم این است که حالا دنیای شگفتانگیز نو در ایران ما نیز گام نهاده است.
- ۹۷/۰۷/۱۵