وزیر در آسمان، ارتباطات روی هوا

علی پژوهش - تارنمای اطلاعرسانی وزارت ارتباطات امروز اعلام کرد که هفتمین سفر خارجی ستار هاشمی به مقصد چین آغاز شده است. هفت سفری که غیر از ونزوئلا هیچکدام منجر به امضاء قرارداد الزام آور همکاری نشد،
(مذاکرات این قرارداد هم در دورۀ شهید رئیسی انجام شده بود!) و گزارشهای رسانهای از آن محدود به چند عکس یادگاری، رویداد و نهایت امضاء تفاهم نامه بود، این در حالی است که ارتباطات کشور با چالشهای زیادی روبرو است و مشخص نیست وزارتخانه برای رفع آن چه برنامههای فوری و عملیاتی در دست اقدام دارد.
نتایج نظرسنجیهای دو وبگاه رسانهای نزدیک به دولت حاکیست که بیشتر مردم اعتقاد دارند که وضعیت اینترنت در دولت چهاردهم نسبت به دورۀ مدیریتی پیشین در دولت سیزدهم با افت کیفیت مواجه شده است. وقتی به اذعان رسانههای نزدیک به دولت چنین تصور عمومی نسبت به عملکرد یک وزارتخانۀ اجرایی و بخش ارتباطات وجود دارد، ناظران و کارشناسان منتظر تشکیل یک کمیتۀ مدیریت بحران و برنامه ریزی برای بررسی نظرهای مردم و رفع مشکلات آنها هستند.
البته دولت چهاردهم شگفتانههای مختلفی برای افکار عمومی در چنته دارد که هرازگاهی یکی از آنها را رو میکند. روزی برای تنظیم بازار سیبزمینی جلسه سطح عالی تشکیل میدهد و موضوع را به سران قوا هم میکشاند و روز دیگر وزیر ارتباطات دولت کند شدن پرداختها و حمایتهای مالی را وابسته به محدودیتهای قانونی میداند و جالب است که دولت برای رفع این محدودیتهایی که از آن سخن میگوید، خبری از جلسات سطح عالی یا رجوع به سران قوا منتشر نمیکند، در حالی که حتما در زندگی امروز مردم اینترنت و کیفیت ارتباطات دستکم به اندازۀ سیبزمینی اهمیت دارد.
برخلاف این انتظار برای تشکیل کمیتۀ مدیریت بحران و برنامهریزی برای اقدام فوری جهت بهبود این تصویر عمومی و رفع چالشهای اساسی که مردم و کسب و کارها را تحت تأثیر قرار میدهد، یا تمرکز روی نظارت میدانی و تسهیل موانع بهبود کیفی ارتباطات از طریق حضور مستقیم در استانها، اخباری که هر از چندگاهی از وزارتخانه منتشر میشود، تداعی کنندۀ راه افتادن چیزی شبیه به تور سفرهای خارجی در این مجموعۀ راهبردی است.
نگاهی اجمالی به تارنمای اطلاعرسانی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، نشان میدهد که سیّدستار هاشمی در ۹ ماهی که از سکاندار او در این وزارتخانه میگذرد، فقط به ۴ استان خراسان رضوی، قزوین، مازندران و کهگیلویه و بویراحمد سفر کرده است. جالبتر اینکه سفرهای آقای وزیر به جز یک همه یک روزه بودهاند که بعید به نظر میرسد، برای بررسی همۀ مسائل کلان ارتباطی یک استان کافی باشد. هاشمی فقط در کهگیلویه و بویراحمد که زادگاه خود او نیز است، اقامتی سه روزه داشت و آنطور که اخبار منتشر شده نشان میدهد، در سه استان دیگر برنامههای کاری خود را در یک روز خلاصه کرد.
هاشمی و تیم مدیریتی اما در سفرهای خارجی حضور پررنگتر ظاهر شدهاند، و دو برابر سفرهای کاری در داخل کشور به مسافرتهای کاری خارجی رفتهاند. براساس گزارشهای رسانهای موجود وزیر ارتباطات در مدت کمتر از ۹ ماهی که عهدهدار هدایت وزارت ارتباطات بوده است، تاکنون ۷ مسافرت خارجی (با احتساب سفر امروز به چین) داشته است.
کشورهای ونزوئلا، کوبا، قزاقستان، امارات، صربستان، آذربایجان و حالا چین مقصد سفرهای هفتگانۀ بودهاند که رسانههای دولتی و حامی دولت هم پای کار این سفرها آمدهاند و پوشش تبلیغات گونهای از آنها داشتهاند. هاشمی احتمالاً سفر خود به چین را پیش از روز شنبه که ۲۷ اردیبهشت ماه و روزجهانی ارتباطات است، پایان خواهد داد؛ چرا که معمولاً وزارتخانه برای این روز برنامههای کاری فشردهای دارد، ولی اگر برخی شنیدههای غیررسمی صحیح باشند، احتمالاً او و هیأت همراه بار دیگر در هفتۀ اول خرداد ماه تهران به مقصد یکی از کشورهای شرق آسیا ترک خواهند کرد و هشتمین سفر بینالمللی وزیر ارتباطات را رقم میزنند، انجام احتمالی سفر دوم به شرق آسیا سبب خواهد شد تا هاشمی و تیم او به رکورد حدودی هر ۳۳ روز یک سفر خارجی دست پیدا کنند.
زیر و رو کردن اخبار رسانهای دربارۀ اخبار این سفرها اما نکتۀ قابل تأمل دیگری را هم پیش روی افکار عمومی قرار میدهد. گویی سفرهای هیأت وزارت ارتباطات ایران به غیر از سفر ونزوئلا که منجر به نهایی شدن قرارداد ارزی و امضاء آن بین دو کشورشد(بعد از مذاکرات و حصول توافقات اولیۀ آن در دولت شهید رئیسی)، دستاورد ملموس دیگر نداشته است، یا حداقل رسانهها چیزی از آن نگفتهاند.
خروجی سفرهای دیگر آنطور که بررسیهای رسانهای نشان میدهد، چیزی جز چند دیدار و مذاکره، عکس یادگاری و نهایت امضاء تفاهمنامه نبوده است. کارشناسان حقوقی و اهل رسانه مطلع هستند که تفاهمنامه سطح پایینتری از قرارداد محسوب میشود و برای دولتها الزام حقوقی نمیآورد. زمانی که تفاهمنامه امضا میشود، تازه شروع مسیری دشوار است تا یک قرارداد بین دو دولت منعقد شود و آوردهای واقعی برای کشورها ایجاد کند.
جال سوال مهمی پیش میآید، هزینۀ دلاری و سنگینی که هر سفر خارجی بر بودجه وزارتخانه تحمیل میکند، با فایدۀ این سفرها برابری میکند؟ این پرسش مهمی است که وزارت ارتباطات باید پاسخی برای آن به افکار عمومی ارائه کند.
رفتن به هر مسافرت خارجی، هزینۀ ارزی زیادی برای وزارتخانه دارد، هتل مأموران اعزامی، پرواز رفت و برگشت، هزینههای پشتیبانی و مهمتر از همه حق مأموریت برای افراد اعزامی دارد که براساس تصمیم دولت چهاردهم در همان ماههای ابتدایی شروع به کار و ورود به ساختمان پاستور و ابلاغ معاون اول رئیس جمهور، در دولت وفاق به صورت دلاری پرداخت میشود.
پرداخته دلاری حق مأموریت روزانه برای سفرهای کاری که هزینۀ زیادی به بودجه عمومی تحمیل میکند، در دولت سیزدهم متوقف شده بود اما دولت چهاردهم سال گذشته دوباره آن را احیاء کرد.
همین یک مورد آخر باعث میشود تا امکان طرح سوالاتی همچون اینکه «چند نفر در هفت سفر انجام شده در هیأت وزارت ارتباطات حضور داشتهاند؟»، «ضرورت و کارکرد این حضور چقدر بوده است؟»، «چقدر حق مأموریت ارزی دریافت کردهاند» و مانند آن از سوی رسانهها، ایجاد شود.
هزینۀ رفت و آمد، محل اسکان و در صورت نیاز محل برگزاری رویدادها را هم باید به لیست مخارج یک سفر خارجی را اضافه کنید. بهتر است برای درک بهتر هزینههای این موارد برای رویداد ایران کریدور و سفری که هیأت وزارتی به امارات داشت را بررسی کنیم.
براساس اطلاعات رسانهای موجود، رویداد ایران کریدور در هتل ادرس بولوارد دبی برگزار شده است، اگر مهمانها در همین هتل ۵ ستاره اقامت هم کرده باشند، براساس اطلاعاتی که ما از سایت یک سکوی فروش برخط بلیط و رزرو هتل بررسی کردهایم، وزارت ارتباطات ملزم بوده که برای هر اتاق دو تخته ۲۸۴۹۰۰۰۰ هزار تومان پرداخت کند، حال این عدد را در تعداد مهمانان و روزهای اقامت ضرب کرد تا فقط هزینهای حدودی برای اقامت تخمین زده شود. هزینۀ استفاده از زیرساختهای موردنیاز برای برگزاری رویداد هم که جداگانه به این مخارج اضافه میشود.
ارزانتر پرواز از تهران به مقصد دبی نیز قیمتی معادل ۹۸.۰۰۰.۰۰۰ ریال دارد، بر فرض تقریباً بعید اگر تصور کنیم که پرسنل و مهمانان وزارت ارتباطات با همچین هواپیمای ارزان قیمتی به دبی مسافرت کرده باشند، هزینۀ رفت و آمد هر مهمان ایرانی به دبی حداقل ۱۹۶.۰۰۰.۰۰۰ میلیون ریال بوده است، این تعداد را باید در تعداد مهمانان ضرب کرد تا فقط حداقلترین هزینۀ رفت و آمد به دست بیاید.
اکنون مخاطبان خود میتوانند، حدس بزنند که سفرهای راه دورتر هیأت وزارت تحت عنوان جذاب «دیپلماسی فناوری» به مقصد کشورهایی که در شرق و غرب دور یا قارههای دیگر قرار دارند، چقدر هزینههای بیشتری برای وزارتخانه داشت.
مهمترین خبری هم که بعد از رویداد ایران کریدور روی خروجیهای رسانههای دولتی منتشر شد، امضاء تفاهمنامهای سه جانبه میان شرکت ارتباطات زیرساخت، یک شرکت خصوصی ایرانی و اپراتوری عمانی بود، خبری هم از انعقاد قراردادهای الزام آور روی خروجیها قرار نگرفت. حال میتوان از مدیران وزارت ارتباطات پرسید که «آیا نمیشد رویداد در ایران و با صرف هزینۀ ریالی همچنین بدون حق مأموریت دلاری برگزار شود؟» یا اگر بنا بود مهمترین دستاورد ما در این رویداد تفاهمنامه با عمان باشد، این امکان وجود نداشت که در هزینهها صرفهجویی کرد و «نمایندۀ شرکت زیرساخت و آن شرکت خصوصی در تهران یا مسقط تفاهمنامه را مبادله کنند؟»
صرف چنین هزینههایی که ضرورت و دستاوردهای آن به طور جدی محل پرسش رسانهها است، در حالی انجام میشود که وزارتخانه در پرداخت هزینههای مرتبط با بسیاری از امور توسعهای و تکلیفی خود دچار چالش است، برای نمونه پرداخت هزینه های پروژه های روستایی که تحت قالب خدمات اجباری عمومی موسوم به USO از حدود یک دهه گذشته بدون مشکل در این وزارتخانه در جریان بوده است، براساس شنیدهها اکنون انجام نمیشود و متوقف شده است، این مسئله (مشکل در پرداخت سهم دولت در توسعۀ ارتباطات روستایی) یکی از دلایلی بود که سبب شد تا یکی از اپراتورهای نسبتا بزرگ ارتباطی خواستار پس دادن پروانه خود شود. این اپراتور چند ماهی میشود که علیرغم تعدیل و پایان همکاری با تعداد زیادی از نیروهای خود در آستانه ورشکستگی قرار گرفته است. نامههایی هم دربارۀ وضعیت عمومی و سهام اپراتور مذکور به طور مرتب در رسانهها منتشر میشود.
نارضایتی مردم از وضعیت شبکه ارتباطی و اینترنت در کشور درحالی در سال جدید دو چندان شده که برخلاف گذشته همزمان با وقوع قطعی برق در سراسر کشور، ضرف چند دقیقه شاهد قطع یا اختلال در خدمتدهی دکلهای مخابراتی و عملاً از کار افتادن گوشی های مردم هستیم. وزیر ارتباطات بجای چاره جویی برای رفع این مشکل و برنامه ریزی واحد در سطح اپراتورها برای استفاده از باطری های پشتیبان و استفاده از دیزل ژنراتورها، در سفر به استان مازندران آب پاکی را روی دست کاربران ریخته است که نمیتوانیم روی باطری ها برای جبران ناترازیها و پیشگیری از قطع شدن فعالیت سایتهای ارتباطی در زمان خاموشیها حساب کنیم.
هاشمی در قسمتی دیگر از سخنان خود که رسانهها منتشر کردهاند، میگویند: این باتریها به طور میانگین میتوانند ۲۰ تا ۳۰ دقیقه تجهیزات را حفظ کنند و کارکردشان این است که اگر جریان برق وصل نشد تجهیزات را آرام خاموش کنند تا در اثر قطعی ناگهانی برق آسیب وارد نشود!
این اظهارات وزیر ارتباطات که انفعال در رفع مشکلات جدی مردم محسوب می شود درحالی مطرح شده که دستگاه تبلیغاتی وزارت ارتباطات هر روز از طرح ملی این وزارتخانه برای رفع ناترازی انرژی با استفاده از هوش مصنوعی می گوید! ولی به نظر میرسد توان این را ندارد که با همان هوش مصنوعی و طرح ملی کاری کند که بعد از هربار قطعی برق زندگی دیجیتال مردم مختل نشود و کسب و کارها آسیب جدی نبینند! قطعیهای برق و تأثیر مخربی که روی ارتباطات مردم دارند، صدای اعتراض بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی و صاحبان کسب و کارها را برانگیخته است، اما مشخص نیست با توجه به صحبتهایی که دربارۀ استمرار قطعیها وجود دارد، در تابستان وضعیت ارتباطات کشور به چه سمت و سویی خواهد رفت!
در نظرسنجی سایت اطلاعات آنلاین که چندی پیش با مشارکت حدود ۱۶هزارنفر منتشر شد، نیمی از کاربران معتقد بودند که کیفیت اینترنت نسبت به دولت قبل کاهش داشته است و ۳۵درصد هم گزینه «تفاوتی نکرده» را انتخاب کرده بودند!
در نظرسنجی پایگاه رسانهای عصر ایران نیز که از کاربران پرسیده شده بود؛ «با توجه به تجربه خودتان از وضعیت اینترنت به وزیر ارتباطات چه نمره ای می دهید؟»، افزون بر ۱۴ هزار نفر مشارکت کردند که بیش از ۸۰ درصد از آنها از ۲۰ نمره، به وضعیت اینترنت کمتر از ۱۰ نمره دادند.
مسعود پزشکیان در ایام انتخابات ریاست جمهوری همواره وعده میداد که کیفیت اینترنت در دولت او افزایش پیدا میکند، اما ظاهراً حتی پایگاه رای او که رسانههای نزدیک به دولت را دنبال میکنند هم از عملکرد دولت چهاردهم رضایت ندارند.
وزارت ارتباطات دولت چهاردهم به طور مستمر رفع فیلتر از دو سکو که حداقل دربارۀ واتساپ میتوان گفت تقریباً از زندگی مردم حذف شده بود، آن هم بدون ایجاد دفتر توسط متا یا گوگل در ایران به عنوان دستاورد خود معرفی میکند.
البته موارد دیگری هم هست که علیرغم مسبوق به سابقه بودن، دستاورد دولت معرفی میشوند. روزی دعوت از استاندارها و جلسه در ساختمان کلاهفرهنگی دستاورد و ایدۀ جدید معرفی میشود و دگر روز سفر معاونین به استان محل سفر هیأت وزارتی پیش از وزیر برای بررسی اوضاع، جالب هم اینکه رسانهها و افراد نزدیک به دولت که باید دیدهبان بیدار جامعه باشند و قبلاً رخدادهای مشابهی از اجرای این موارد را دیدهاند، اخبار مرتبط با آن را به طور کامل و گسترده پوشش میدهند و اقداماتی مانند آنچه گفته شد را مورد تمجید قرار میدهند، در حالی که انتظار از رسانه و افراد مؤثر این حوزه نقد دلسوزانه در مواردی است که نیاز به اصلاح دارد. (منبع:آنا)