چرا مجوز میدهیم، چرا مجوز میگیریم؟

دانیال رمضانی - نوشتن درباره اعتبار چیزی به نام «مجوز کسب» کمی سخت است و گرچه انبوهی از ماموران و بازرسان اتحادیهها، اصناف، شهرداریها، وزارت کار، بیمه، دارایی، وزارت بهداشت، تعزیرات، پلیس و... روی کسبوکارهای فعال در سطح خیابانها نظارت مستمر دارند و
مردم نیز بهعنوان بخشی از این چتر نظارتی شناخته میشوند، اما واقعیت آن است که ظاهرا مجوز کسب اعتبار قدیمی و همیشگیاش را ندارد.
این روزها کم نیستند کسبوکارهایی با عنوان اینترنتی، نوآورانه و... که بدون نیاز به دریافت پروانه یا امتیازی با عنوان مجوز کسب، سرمایهگذاریهای کلان کرده، تبلیغات گسترده میکنند و اتفاقا مورد حمایت هم قرار دارند.
ذکر مثالی به باز شدن بیشتر این موضوع کمک میکند. در حال حاضر کم نیستند کسبوکارهای مبتنی بر اینترنت یا اپلیکیشن که بدون دریافت هرگونه مجوز مشخص از نهادی خاص و اتفاقا با وجود انبوهی از اعتراضات و شکایات از سوی نهادهای صنفی، بیهیچ مشکلی بهکار خود مشغول بوده و کسبوکار خود را هر روز توسعه نیز میدهند.
نمونه مشخص آن برخی از کسبوکارهای مرسوم به تاکسی اینترنتی، نیازمندیهای اینترنتی، عرضهکنندگان فیلم و... هستند که با وجود پیگیری نهادهای صنفی و همچنین تناقض آشکار با برخی از قوانین و مقررات کشور، روز به روز بزرگتر هم میشوند.
این در حالی است که در روالی متفاوت از آنچه در حال وقوع است، همچنان شاهد اخذ وجوه سنگین با عنوان مجوز یا پروانه فعالیت هستیم. سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی یکی از آن نهادهایی است که به صدور مجوز فعالیت برای اپراتورهای مختلف میپردازد.
در جدیدترین و آخرین نمونه از صدور مجوز از سوی سازمان رگولاتوری، چند اپراتور خصوصی نیز در حوزه ارایه خدمات پستی مشغول بهکار شدند. همانطور که ذکر شد، صدور این پروانهها نیز هزینههای نسبتا بالا و میلیاردی روی دست گیرندگان این مجوزها میگذارد.
درحالیکه متقاضیان دریافت مجوزهای مذکور از سازمان تنظیم مقررات، با پرداخت هزینههای سنگین و ضمانتهای متعدد هنوز حتی فرصت اعلام خبر فعالیت رسمی و تبلیغات خود را پیدا نکردهاند، شاهد آن هستیم که چند شرکت بزرگ و شناختهشده که هیچ مجوزی هم برای فعالیت خود ندارند، جلوتر از رقبای پروانهدار کار و تبلیغات خود را از طریق جذب گسترده نیرو و و موتورسوار آغاز کردهاند!
روش کار ایشان هم تقریبا مشخص است، آنها با حربه بهرهگیری از کندی دستگاههای مسوول و حمایتهای پیدا و پنهان، ارایه خدمات ارزانتر از طریق پرداخت نوعی سوبسید، جلب رضایت عموم و بهنوعی همراه کردن (فشار) افکار عمومی و در نهایت پناه گرفتن در پس واژههایی همچون اشتغال، کارآفرینی، جوانان، استارتآپ، خلاقیت، سرمایهگذاری، نوآوری و...، اصطلاحا هزینه برخورد با خود را بالا برده و مسوولان مربوطه را در برابر عمل انجام شده قرار میدهند.
البته ایشان در این راه چندان دست خالی نیز نیستند. همانطور که ذکر شد، برخی از این شرکتها توانستهاند با بهرهگیری از اهمال دستگاههای مربوطه، برای خود حامیان مختلفی جذب کرده و حتی بسازند. کمااینکه کم نیستند سایتها و رسانههایی که مستقیم یا غیرمستقیم توسط ایشان ایجاد یا حمایت میشوند تا در مواقع لزوم وارد عمل شوند.
البته گفته شده که بعد از صدور مجوزهای جدید، سایر فعالان و متقاضیان فعالیت در این بخش هم باید فعالیت قانونمند داشته باشند و در غیر اینصورت فعالیت ایشان متوقف خواهد شد. موضوعی که با توجه به تجربیات مشابه، امری بسیار بعید است.
این موضوع البته سر درازی دارد و برای آنها که باید بدانند روشن است. پرسش اینجاست که پس چرا مجوز میدهیم و چرا برخی مجوز میگیرند؟ اگر میتوان بدون مجوز فعالیت کرد، مجوز برای چیست و چرا این همه کاغذبازی و اتلاف وقت و پول میشود؟ اگر هم نمیتوان بدون مجوز فعالیت کرد، پس این همه کسبوکار و فعالیت گسترده چیست که در روز روشن و در حالی که در این سوی شهر عدهای در حال اعطای مجوز هستند عدهای دیگر در آن سوی شهر بدون مجوز کار خود را میکنند؟! (منبع:عصرارتباط)
- ۹۶/۰۶/۲۰