یک بحران و سه فاجعه

علی شمیرانی - زمانیکه زلزله کرمانشاه رخ داد شاهد فاجعه مرگ صدها تن از هموطنانمان بودیم. فاجعه دوم زمانی رخ داد که کندی امدادرسانی به ایشان، انبوهی از معضلات و حتی تلفات را در پی داشت که ظاهرا همچنان نیز ادامه دارد.
همین موضوع ذهن بسیاری از ساکنان کلانشهرها و به ویژه پایتختنشینان را به خود مشغول کرده که اگر در شهرهای کوچک با جمعیت به مراتب کمتر شاهد چنین مشکلاتی هستیم، وقوع زلزله در تهران چه سرنوشتی را برای ما رقم خواهد زد.
حالا اما غبار ناشی از این ماجرا کمی فروکش کرده تا شاهد رونمایی و به نوعی افشای فاجعه سوم باشیم. نام فاجعه سوم در بحران زلزله کرمانشاه، «نبود اطلاعات تجمیعی از دستگاههای ذیمدخل در مدیریت بحران» است. به عبارت ساده آنطور که مدیر مرکز کنترل هماهنگی عملیات سازمان امداد و نجات گفته، عدم اشتراکگذاری اطلاعات دستگاههای مرتبط با وقوع بحران به دلایلی امنیتی، ناهماهنگی، حفظ اقتدار! و بدتر از آن تلاش برای فروش اطلاعات! از سوی برخی دستگاهها موجب بروز فاجعه دوم در امدادرسانی سریع به بحراندیدگان و صرفهجویی در زمان و امکانات شده است. آن هم در بحرانی که حتی ثانیهها ارزشمند هستند.
به عنوان مثال مدیر مرکز امداد گفته: مرکز آمار یکی از بخشهایی است که میتواند در این زمینه کمک کند. ما به اطلاعات آنها نیاز داریم ولی هنوز اطلاعات سال 95 در اختیار ما قرار نگرفته است. بعضی از سازمانها هم هستند که قصد دارند این اطلاعات را بفروشند و این کار هزینه زیادی دارد.
وی همچنین گفته: به عنوان مثال ما اگر میدیدیم که بخشهای دیگر روستاهایی را ارزیابی کردهاند ما دیگر به آن روستا نمیرفتیم و از اطلاعات آنها استفاده میکردیم یا اگر مسیری بسته بود راهداری با اعلام این موضوع مسیر جایگزین را به ما معرفی میکرد.
و البته چندین و چند اگر و یای دیگر در بحث مدیریت بحران آن هم در کشور حادثهخیر ایران که باید افسوس خورد. ظاهرا برای این کار سامانهای از سوی سازمان هلال احمر طراحی شده که طبق معمول همکاری لازم از سوی نهادهای مربوطه (اعم از راهداری، پلیس، اورژانس، آتشنشانی، پست، مرکز آمار و غیره) به علت آنچه گفته شد، انجام نشده و اطلاعات به شکل تکهتکه، جزیی و گاه ناقص آن هم از طریق بیسیم بین نهادهای مدیریت بحران تبادل میشود.(گزارش کامل این معضل را در همین صفحه میتوانید بخوانید.)
اما موضوع دیگر به وزارت ارتباطات و سازمان رگولاتوری این وزارتخانه باز میگردد.
این مقام مسوول در تشریح بخشی از مشکلات امدادرسانی و مدیریت بحران به مساله دیگری نیز پرداخته است.
به گفته وی معمولا افرادی که در جادهها دچار حادثه میشوند از کسانی هستند که با منطقه آشنا نیستند و در صورتیکه اتفاقی برای آنها رخ دهد در آن زمان اطلاع دقیق از موقعیت مکانی خود را ندارد تا بتوانند ارایه کنند. در این شرایط سازمانهای امدادی نیاز دارند که بتوانند از طریق موبایل حدود موقعیت مکانی افراد را شناسایی کنند تا بتوانند سریعتر در محل حاضر شوند که برای ایجاد چنین شرایطی نیاز است که هماهنگی بیشتری میان سازمانهای امدادی، وزارت ارتباطات و سازمان تنظیم مقررات رادیویی ایجاد شود.
این در حالیست که FCC بهعنوان نهاد مقرراتگذار خدمات ارتباطی در آمریکا از سالها قبل این الزام را برای اپراتورهای آمریکایی ایجاد کرده تا امکانی فراهم کنند که موقعیت تماسگیرندگان با پلیس و فوریتهای اورژانسی که گاه از موقعیت خود بیاطلاع هستند و گاه امکان ارایه اطلاعات بیشتر را ندارند، ثبت شود.
مخلص کلام اینکه نظر به اهمیت موضوع، تداوم حوادث در کشور، تنوع نهادهای امدادی و ناهماهنگ با یکدیگر، جلوگیری از افزایش تلفات و صدمات، کاهش هزینهها و سرعت در ارایه خدمات به مناطق بحرانی و دلایل متنوع و روشن دیگر، جا دارد تا موضوع در نهادی فرادستی همچون شورای عالی امنیت ملی یا شورای عالی فضای مجازی طرح و نسبت به بهرهگیری از سامانه جامع امداد کشور و الزام به همکاری نهادهای ذیربط (برای اشتراکگذاری و تجمیع بیقید و شرط اطلاعات) اقدامات لازم و عاجل به عمل آید. (منبع:عصرارتباط)
- ۹۶/۱۱/۲۹